به گزارش ایرنا، نویسنده که عضو ارشد غیر مقیم در موسسه سیاست خارجی در دانشگاه «جان هاپکینز» است، در این تحلیل از رقابت میان آمریکا و چین در سال های اخیر شروع می کند که در دوره ترامپ به جنگ لفظی تبدیل شد. او می گوید: مناقشات به شکل جنگ لفظی میان آمریکا و چین شروع و تبدیل به اعمال تعرفههای تلافیجویانه و تشدید تنش میان واشنگتن و پکن شد و پرده آهنین میان دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان به وجود آمد.
حافظ با بیان اینکه "جهان ما نیازمند همکاری و هماهنگی جدی میان آمریکا و چین به منظور حل بحرانهای فزاینده از سقوط بهای نفت گرفته تا شیوع «ویروس کرونا» و لطمات ناشی از بحران مالی ۱۰سال اخیر است"، نوشته، صندوق بینالمللی پول در گزارشی اعلام کرده که یک سوم اقتصادهای خاورمیانه و آفریقای مرکزی هنوز به سطح فعالیتهای پیش از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ خود نرسیدهاند و بسیاری از کشورها تا پس از سال ۲۰۲۴ نمیتوانند خود را به شرایط پیش از شیوع کرونا بازگردانند. اقتصاد جهان حدود ۱۲ درصد کاهش یافته است .
وی همین را دلیل افزایش درخواست ها از دولت «جو بایدن» برای برخورد قاطع با چین یا انجام نوعی تنشزدایی بیشتر می داند ، در حالی که برنامه دولت آشتیطلب بایدن به تنشزدایی متمایل است، زیرا تداوم روشهای ستیزهجویانه ترامپ با توجه به شرایط اقتصادی کنونی در جهان مناسب نیست.
نویسنده عرب نیوز نوشت: چین در مقایسه با دیگر کشورها از شرایط اقتصادی بهتری برخوردار است و انتظار میرود که سال آینده حدود ۵ درصد رشد اقتصادی داشته باشد. در حالی که جهان با کرونا دست به گریبان است، چین برنامههای خارجی خود را از جمله تدوین و نهاییسازی توافق تجاری میان ۱۵ کشور آسیایی و اقیانوسیه موسوم به «مشارکت اقتصادی فراگیر منطقهای» ( RCEP ) تسریع کرده است. این توافق به عنوان بزرگترین توافق تجاری شامل یک چهارم جهان و ۳۰ درصد از تولید ناخالص جهانی، از اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی بزرگتر است.
حافظ در ادامه به تاثیرات این رقابت ها در خاورمیانه می پردازد و می نویسد: آمریکا هنوز در قبال توافق ۴۰۰ میلیارد دلاری چین با ایران تحریم شده، اقدامی انجام نداده است. از طرف دیگر، چین باید محتاط باشد تا منافع و روابط با کشورهای عرب خلیج فارس مورد حمایت آمریکا را از دست ندهد .
وی ادامه داد: کشورهای خاورمیانه نیز باید با دقت به ایجاد توازن میان امنیت ملی و اولویتهای اقتصادی خود اقدام کنند. آمریکای خودکفا از نظر انرژی، باعث شده است این منطقه سرشار از نفت و گاز برای صادرات خود به نقاط دیگر به ویژه آسیا چشم بدوزد.
وی افزود: خاورمیانه از سال ۱۹۴۵ به این سو، از چتر امنیتی آمریکا منفعت برده است و اکنون قصد واشنگتن برای کاهش حضور نظامی در خارج از کشور با مخالفت شدید شرکای منطقهای و متحدان اروپایی مواجه میباشد و بعید است که بایدن نیز این تصمیم را کنار بگذارد.
نویسنده آورده است: اگرچه آمریکا سالانه حدود ۶۵ تا ۷۰ میلیارد دلار برای امنیت منطقه و ثبات آن هزینه میکند که بیشتر به نفع چین است، ولی با توجه به عدم علاقه پکن به همکاریهای امنیتی با خاورمیانه، خروج کامل آمریکا از نظر مالی و ژئوپلتیکی برای همپیمانان واشنگتن غیرمنطقی مینماید، چرا که خاورمیانه نیازمند بازارهای صادرات برای منابع انرژی ، تضمین رشد اقتصادی، انجام اصلاحات مورد نیاز و توانایی بیشتر در برابر تکانههای جهانی است، حال آنکه چین به نفت نیاز دارد و از نظر مالی ثروتمند است .
این نویسنده عرب در پایان نتیجه گیری کرده که آمریکا با وجود خودکفایی در انرژی ، نیازمند حفظ حضور امنیتی خود در خاورمیانه است تا مانع چین و روسیه در اجرای هماهنگ طرحهای سلطهطلبانه پس از خروج آمریکا شود.
نظر شما