مثلث شرور برای چه کسی مین گذاری می کند؟

محسن فخری زاده رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع ایران، روز جمعه در آبسرد دماوند با هر دو شکل انتحاری و تروریستی به شهادت رسید.

در ارتباط با این عملیات تروریستی چند نکته، گمانه و سوال مطرح است؛ بویژه اینکه به محض قطعی شدن شکست ترامپ ، تحرکات ضد ایرانی در دستگاه وزارت خارجه آمریکا که این روزها در کنترل جنگ سالاران است، شدت گرفت.

با اینحال  تمام دسیسه ها و تنش زایی ها در مدت اندک مانده از دوره ترامپ در کاخ سفید؛ هرچند نشانه کینه توزی و ضدیت با تمامیت و مردم ایران است، اما این سوال را مطرح می سازد که آیا این مین گذاری در مسیر پیش روی بایدن در ۴ سال آینده نیست؟

سوالات و ابهامات 

-              اولین سوالی که مطرح است، اینکه طراحان و مجریان این عملیات ترور دنبال  چه بودند؟

-              دوم ، آیا متحدان شرور منطقه ای نئوکان ها دنبال آغاز یک جنگ با ایران هستند؟ ، آن هم در شرایطی که از پیامدها و تبعات یک جنگ ویرانگر منطقه ای به خوبی آگاه می باشند.

-              سوال سوم اینکه، تا شروع به کار بایدن در کاخ سفید،‌ آیا این عملیات آخر خواهد بود ، یا دنباله دارد؟

-              دیگر اینکه، نشست محرمانه در شهر نیوم میان نتانیاهو و بن سلمان، با عملیات ترور و شهادت فخری زاده ارتباط داشته است؟

-              آیا این دست عملیات تحریک آمیز در سیاست های منطقه آمریکا در دوران بایدن اثر خواهد داشت و او سیاست هایش را در چارچوب خواسته های متحدان جنگ طلب منطقه ای آمریکا تنظیم خواهد کرد؟

-              در نهایت اینکه اساسا جو بایدن با چنین تحلیلی از سوی برخی آمریکایی ها که گفته اند"این عملیات ترور تدارکی می باشد برای بایدن"، موافق است؟

نکته

-              تقلا و دست و پازدن های جریان های ضد ایرانی منطقه بویژه اسرائیل و شرکایش عربستان و امارات و برخی دیگر کشورها، نشان می دهد که آنان ازهیچ روی دنبال حل مسائل و مشکلات منطقه نیستند و هدفشان، نه برنامه هسته ای صلح آمیز که یک آشوب و بلوای منطقه ای است.

-              عملیات ترور فخری زاده با فاصله زمانی اندکی از سفر پمپئو به منطقه انجام شد که نقش وزیر خارجه کینه توز ترامپ را در تنش زایی در منطقه آشکار می سازد.

-              در عملیات روز جمعه، از هر دو شیوه مرسوم در عملیات تروریستی، یعنی شیوه اسرائیلی و شیوه سعودی توامان استفاده شده است. شیوه انتحاری، روشی است که گروه های نیابتی عربستان از جمله القاعده و داعش در منطقه استفاده می کنند و شیوه اسرائیلی هم ترور از طریق عوامل مسلح یا عملیات ترور با استفاده از بمب های چسبان است.

-              این عملیات تروریستی که پیشتر رهبران اسرائیلی ضمن تهدیدهایشان، از آن خبر داده بودند، حاصل تلاش های تیم نئوکان ها در دولت ترامپ است که شاهدیم بعد از اعلام رسمی پیروزی بایدن، پمپئو در راس این جریان، بر تحرکات ضد ایرانی خود شدت بخشید و سراسیمه به منطقه سفر کرد تا دیگ آش جدید برای منطقه را بار بگذارد.

-              این عملیات ترور در کمتر از ۳ روز بعد از آنکه خبر دیدار محرمانه بنیامین نتانیاهو و محمد بن سلمان در شهر نیوم عربستان منتشر شد، انجام گرفت.

-              همانگونه که در هفته های اخیر از تبلیغات صهونیست ها و سعودی ها بر می آمد، مشخص بود که یک اقداماتی از سوی آنها در حال رقم خوردن است. آنها که از برنده شدن ترامپ ناامید شدند، به شدت عصبانی و به دنبال راه اندازی بحرانی جدید در منطقه هستند.

-              در این میان یکی از اضلاع مثلث یعنی نئوکان ها به پیشاهنگی پمپئو با تمام توان پشت نتانیاهو قرار دارد و حتی ممکن است در هفته های  منتهی به خروج ترامپ از کاخ سفید دست به ماجراجویی بزند.

-              این جریان ضد ایرانی در آمریکا حتی اگر در تحقق هدفشان در روزهای باقی مانده ترامپ توفیقی نیابند، قطعا از حالا برای ۴ سال آینده برنامه ریزی خواهند کرد. رد پای این جریان در همه رخ دادهای ضد ایرانی مشاهده می شود؛ از حمایت از گروهک منافقین تا تجزیه طلبان !

-              رسانه های بین المللی، از عصر جمعه به دنبال ترور بزدلانه فخری زاده، خط خبری "تحریک ایران" را دنبال کردند؛ از جمله تاکید بر وجود حفره های امنیتی در ایران، عدم پاسخگویی ایران به تجاوزهای صهیونیست ها، نگرفتن انتقام سخت درواکنش به ترور و شهادت سردارسلیمانی و...

گمانه ها و احتمالات

گمانه اول در ارتباط با ترور و شهادت محسن فخری نژاد، این است که ترور روز جمعه ، درچارچوب پروژه ای انجام شده است که هدف آن ایجاد موانع سخت تر در برابر بایدن است؛ رئیس جمهوری آینده ای که پیشاپیش گفته به برجام برخواهد گشت. البته در اینکه او چه شرایطی را برای این بازگشت درنظر دارد، مساله دیگری است.

حتی اولین واکنش اروپایی ها به این ترور هم نشان می دهد که آنها نیز همین باور را دارند، بطوری که "کارل بیلت" رییس اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا در خصوص ترور شهید محسن فخری زاده توئیت کرد: "ترور هدفمند بخشی از اقدام ها برای جلوگیری از بازگشت دولت جدید آمریکا به توافق هسته‌ای است".

وی که نخست وزیرپیشین سوئد هم هست، این را هم اضافه کرده که " بعید نیست که این ترور هدفمند بخشی از اقدام ها برای جلوگیری از اقدام دولت بایدن در جهت احیای دیپلماسی و بازگشت به توافق هسته‌ای باشد.

به علاوه ، تعدادی از شخصیت های آمریکایی مخالف نئوکان ها مانند جان برنان رئیس اسبق سیا در همان اولین ساعات بعد از عملیات ترور و شهادت فخری زاده ، آن را محکوم کردند و اقدامی جهت کارشکنی در مسیر دوران بایدن دانستند. چنانکه کریس مورفی سناتور دمکرات گفت که ترور صورت گرفته آمریکا و اسرائیل را امن نمی کند. یا لری ویلکرسون رئیس دفتر وزیر خارجه اسبق آمریکا که گفت اسرائیل، امارات و سعودی برای ناکامی بایدن تدارک دیده اند.

گمانه دوم؛ عملیات جاری یکی از حلقه ها یا پازل های یک پروژه با هدف تحریک ایران برای ورود به جنگ با یکی از دولت های منطقه، بویژه عربستان سعودی یا اسرائیل است تا شاید پروسه انتقال قدرت در آمریکا را به تاخیر یا تعویق بیاندازد و حتی شاید در قالب یک کودتا ، نئوکان ها کاخ سفید را تحویل ندهند.

دیدار نتانیاهو و بن سلمان در شهر نیوم عربستان از نوعی هماهنگی برای راه اندازی یک جنگ منطقه ای و در نهایت کشاندن پای آمریکا به جنگ خبر می دهد.

براساس این برداشت، نیاز به تحریک ایران ، اولویت اصلی آنان است تا ایران به عنوان شروع کننده جنگ معرفی شود؛ امری که برای متحدان شرور آمریکا قابل توجیه باشد. به همین دلیل اسرائیل آن دیدار را رسانه ای کرد و طرف سعودی شوکه شد و شتابزده آن را تکذیب کرد.

براین اساس ، تحریک ایران به یک اقدام نظامی در منطقه، اصلی ترین هدف نتانیاهو و پمپئو است و به نظر می رسد، آنها عربستان را کاندید این جنگ کرده بودند، بطوری که تکذیب فوری و دستپاچه سعودی ها از آن نشست سری چنین برداشتی را قوت می بخشد، به این معنا که در نیوم، بن سلمان احتمالا تحت فشار پمپئو و نتانیاهو قرار داشته است، این در حالی است که سعودی ها اساسا تمایلی برای ورود مستقیم به جنگ با ایران ندارند و مایل هستند آمریکا یا اسرائیل این ماموریت را به عهده بگیرند.

گمانه سوم، "جنگ بزرگ و سراسری علیه ایران" است که این پروژه را مثلث نئوکان ها ، نتانیاهو و بن سلمان دنبال می کنند، آن هم وقتی شاهدیم، پمپئو در تمام دوره ریاستش بر وزارت خارجه آمریکا، حتی یک بار درباره مذاکره و توافق صحبت نکرد و درحالی که ترامپ از مذاکرات بدون پیش شرط صحبت می کرد او ۱۲ شرط قائل شد.

پمپئو دشمنی خود را تا یکی دو هفته قبل از شروع انتخابات، از طریق قطعنامه ۲۲۳۱ پیگیری کرد و حالا هم که مشخص شده ترامپ دیگر در کاخ سفید نخواهند ماند، همچنان به تقلاهایش ادامه می دهد که سفر هفته گذشته وی به منطقه از جمله این دست و پا زدن های اوست.

در کنار پمپئو ، خشم تل آویو و ریاض از شکست ترامپ در لحن و ادبیات نتانیاهو و ملک سلمان در واکنش به پیروزی بایدن و نیز خط و نشان کشیدن های آنان در ارتباط با بازگشت آمریکا به برجام کاملا محسوس بوده است.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت اینکه ، مایک پمپئو سخنگو و حتی شاید رهبر ضد ایرانی ترین جریان موجود در جهان است که رویکردی فراتر از اختلافات و حتی دشمنی های عادی دارد؛ او نسبت به ایرانی ها کینه داشته و دنبال نابودی کامل ایران به عنوان یک تمدن قدیمی است، اما اینکه این  همه دشمنی از کجا آب می خورد، کمتر کسی به دنبال آن بوده است. به همین دلیل ، گمانه زنی ها درباره ماجراجویی هایی که او دنبال می کند، باور پذیر است.

سعودی ها و صهیونیست های اسرائیلی هم خیلی پیشترها گفته بودند که دنبال کشیدن بحران امنیتی منطقه به داخل ایران هستند. اما براساس این گمانه، هدف یک درگیری ساده یا مانع تراشی در برابر بایدن نیست، بلکه ایجاد جنگی است که نهایت آن به تجزیه و فروپاشی ایران ختم شود.

براساس این برداشت، حتی اگر احتمال تعویق یا تعلیق پروسه انتقال قدرت از ترامپ به بایدن با شروع جنگی بزرگ وجود نداشته باشد، اما قطعا خروج از چنین جنگی برای بایدن آنقدر سخت خواهد بود تا نئوکان ها دور بعدی را بدون دردسر از آن خود کنند.

کلام آخر

در خصوص احتمالاتی  مبنی بر شروع یک جنگ از سوی دولت های شرور منطقه، می توان ادعا کرد که این دولت های منطقه جرات و قدرت ورود به یک جنگ آشکار و سراسری علیه ایران را ندارند؛ تمام شواهد نشان می دهد که اسرائیلی ها و سعودی ها به همراه تیم نئوکان های تحت رهبری پمپئو هر کدام تلاش دارد، هزینه یک جنگ را به گردن دیگری بیاندازد، بطوری که  اسرائیلی ها سال ها به دنبال تحریک آمریکا جهت اقدام نظامی علیه ایران بوده و هستند و در برهه ای اوباما را تهدید کردند که در صورت عدم اقدام آمریکا، خود بطور مستقل علیه ایران وارد عمل می شوند که در نهایت دست به چنین دیوانگی ای  نزدند.

سعودی ها نیز از زمان جرج بوش پسر بارها از امریکایی ها برای اقدام علیه ایران دعوت کرده اند و حتی براساس اسناد منتشر شده، وعده پرداخت هزینه های آن را نیز داده بودند.

‌ تیم نئوکان ها و متحدان شرور منطقه ای آنان نیز بر ماجراجویی در منطقه تا پیش از پایان کامل دوره ترامپ اصرار دارند، اما سیستم اداره ایالات متحده خوب می داند آمریکا نمی تواند ریسک یک جنگ با نتیجه نامعلوم را بپردازد، از همین رو این مثلث شرور فعلا به خرابکاری های موذیانه و ترورهای بزدلانه بسنده خواهد کرد که هدف آن تنها تشدید تنش در منطقه و مین گذاری برای جو بایدن است که کار خود را از اول بهمن آغاز خواهد کرد.