دود سیاست‌های قوم‌گرایانه در وهله اول به چشم ترکیه خواهد رفت

تهران- ایرنا- پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا گفت: ترکیه به دلیل شکافی که میان مناطق شرقی کردنشین خود با مناطق غربی دارد، بسیار آسیب‌پذیر است. بنابراین دود دمیدن در سیاست‌های قوم‌گرایانه، در وهله اول به چشم این کشور خواهد رفت.

احمد کاظمی روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا با اشاره به اظهارات رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در مراسم رژه پیروزی در باکو را در راستای سیاست‌های نوعثمانی‌گرایی ترکیه ارزیابی کرد و گفت: ترکیه به ویژه از سال ۲۰۱۱ رویکرد جدیدی در سیاست خارجی و منطقه‌ای خود در پیش گرفته است که اساس این سیاست به نوعی احیای رویکرد عثمانی در قالب نوعثمانی‌گرایی آن هم به سبک سلطان‌سلیم یکم است که آقای اردوغان بارها در صحبت‌های خود در داخل و خارج از ترکیه از او نام برده است.

این کارشناس مسائل ترکیه با تشریح ارکان سیاست نو عثمانی‌گری ترکیه اظهار کرد: رکن اول این سیاست بحث استفاده از نیروهای افراطی، تکفیری‌ها و شبه نظامیانی است که ترکیه در سال‌های گذشته در سوریه و سایر جاها آموزش داده است. محور دوم این سیاست تمرکز بر روی محور پان‌ترکیسم است. البته این رویکرد، بعد از تأسیس جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳ توسط ترک‌های جوان با تأسیس نهادهای دولتی مانند بنیاد آتاتورک به‌صورت رسمی پیگیری می‌شود. در دولت‌های مختلف این سیاست شدت و ضعف داشته است ولی به نظر می‌رسد که در دوره دوم حزب عدالت و توسعه یعنی بعد از سال ۲۰۱۱، این سیاست به انحای مختلف پیگیری شده است.

وی یادآورشد: در سال‌های اخیر شاهد بودیم که آقای اردوغان در صحبت‌های خود از کلیدواژه‌هایی مانند صفوی، فارس، عجم استفاده کرده است که نشان می‌دهد صحبت‌های رئیس جمهوری ترکیه در رژه نظامی باکو یک اقدام سهوی یا یک اقدام ناشی از عدم اطلاع از محتوای شعر پان‌ترکیسم‌ها با نام آراز (ارس) نبوده است بلکه در راستای پروسه و فرایندی است که ترکیه در مناطق مختلف در قالب سیاست نوعثمانی‌گرایی در قفقاز پایه‌گذاری کرده است.

جنگ ۴۴ روزه قره‌باغ پوششی برای پیگیری تغییر ژئوپلتیک منطقه بوده است

کاظمی یادآور شد: اگر سیاست‌های ترکیه را در سال‌های اخیر حلاجی کنیم، می‌بینیم که ترکیه در راستای رویکرد فوق در عراق، سوریه، لیبی، قبرس، یونان، شرق دریای مدیترانه سیاست تهاجمی داشته است و حتی مقامات ترکیه از طرح چشمداشت ارضی به کشورهای همسایه خود و مناطقی مانند موصل و کرکوک در عراق و یا شمال سوریه هیچ ابایی نداشته‌اند. بنابراین نمی‌توان نسبت به اظهارات آقای اردوغان در باکو ساده‌سازی کرد و موضوع را تنها به عنوان یک اشتباه پیش آمده ارزیابی کرد.

نویسنده کتاب‌های "امنیت در قفقاز جنوبی"، "پان ترکیسم و پان آذریسم " و "مفهوم اقلیت در اسناد بین المللی حقوق بشر" یادآور شد: اظهارات رئیس جمهوری ترکیه نظر برخی از کارشناسان را اثبات می‌کند که اساساً بحث آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان در جریان جنگ ۴۴ روزه، عمدتاً یک پروژه بوده است که توسط ترکیه، اسرائیل و برخی از کشورهای غربی مانند انگلستان تعریف شده بود. هدف از این پروژه نه آزادسازی اراضی اشغالی بلکه استفاده از پوشش آزادسازی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان برای پیگیری مطامعی در منطقه بوده که عمدتاً با تغییر ژئوپلیتیک و آرایش سیاسی منطقه همراه است.

وی گفت: در فاز اول پروژه جنگ دوم قره‌باغ، ترکیه به دنبال اتصال خط جغرافیایی پان‌ترکیست بود. در حال حاضر خط جغرافیایی پان‌ترکیسم به ارمنستان قطع شده و تمام تلاش ترکیه این بوده که در جنگ دوم قره‌باغ بتواند این خط را متصل کند. در واقع اتصال جغرافیایی پان‌ترکیسم از مدیترانه، دریای سیاه، ترکیه و نخجوان به سمت جمهوری آذربایجان و دریای خزر، آسیای مرکزی تا سین‌کیانگ چین پروژه‌ای است که کشورهای غربی مانند انگلستان از آن حمایت می‌کنند.

هدف تقلیل ظرفیت‌های ژئوپلتیک کشورمان و فشار بر ایران، روسیه و چین است

به گفته کاظمی، این مسیر جدید می‌تواند معادلات انرژی در منطقه را به هم بزند و خصوصاً می‌تواندبا احداث خطوط انتقال جدید انرژی حوزه خزر به آسیای مرکزی به اروپا یعنی از مسیر آذربایجان، جنوب ارمنستان، نخجوان و ترکیه ظرفیت‌های ژئوپلیتیک ایران را در حوزه انرژی را تقلیل دهد. به همین دلیل این پروژه مورد حمایت برخی از کشورها و شرکت‌ها مانند شرکت بریتیش پترولیوم انگلستان است.

این کارشناس حقوق بین‌الملل اضافه کرد: از دیدگاه آمریکا و برخی از کشورهای غربی پروژه پان‌ترکیسم با توجه به مخاطراتی که می‌تواند علیه مناطق اویغور نشین چین و مناطق ترک‌نشین روسیه داشته باشد، به عنوان ابزاری برای کنترل چین، ایران، روسیه در دهه‌های آینده باشد. بنابراین فاز اول این موضوع یعنی پروژه جنگ دوم قره باغ، بحث اتصال جغرافیایی پان‌ترکیسم بوده که این موضوع در بند ۹ توافقنامه آتش‌بس مسکو به نوعی محقق شد که در قالب «کریدور مغری» تعریف شده است.

کاظمی با بیان اینکه اظهارات اردوغان، به نوعی فاز دوم پروژه جنگ دوم قره باغ است، گفت: اساساً برای کارشناسان این سوال مطرح بود که چگونه بعد از حدود سه دهه که کشورهای غربی از موضع ارمنستان در مناقشه قره‌باغ حمایت می‌کردند، یک شبه مواضع این کشورها تغییر کرد و فقط نظاره‌گر شکست ارتش ارمنستان در جنگ قره‌باغ شدند.

وی اضافه کرد: به نظر می‌رسد ترکیه، اسرائیل و جمهوری آذربایجان در این موضوع، از کارت ایران استفاده کردند. یعنی تعهدی به کشورهای غربی دادند که بعد از فاز اول و آزادی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان، این منطقه را به کانونی برای تهدید تجزیه‌طلبی و تهدیدات جدید علیه ایران تبدیل کنند و همین موضوعی است که باید توجه ما را به صحبت‌های اردوغان در باکو حساس کند به‌ویژه اینکه این صحبت‌ها یک روز قبل از ۲۱ آذر یعنی سالروز غائله فرقه آذربایجان مطرح شده است.

کاظمی گفت: به نظر می‌رسد اردوغان به جمهوری آذربایجان و همچنین به نیروهای تجزیه‌طلب پیام می‌فرستد که شما باید فاز جدیدی از تحرکات جدایی‌طلبانه در منطقه را آغاز کنید. طبیعتاً واکنش‌ها به این موضوع با توجه به اینکه تهدید علیه تمامیت ارضی ایران وجود دارد، البته باید در قالب چارچوب سیاست حسن همجواری و قواعد حقوق بین‌المللی انجام شود.

وی خاطرنشان کرد: صحبت‌های اردوغان، تهدید علیه تمامیت ارضی یک کشور مستقل، نقض صریح ماده ۴۲ منشور سازمان ملل متحد، نقض قواعد آمره حقوق بین‌الملل مانند الزام کشورها به احترام به تمامیت ارضی کشورهای دیگر و رعایت مرزهای بین‌المللی است.

رویکرد قوم‌گرایانه بیش از هر کشوری به زیان ترکیه و جمهوری آذربایجان است

کاظمی با بیان اینکه رویکردهای قوم‌گرایانه در منطقه بیش از هر کشور دیگری می‌تواند به زیان ترکیه و جمهوری آذربایجان تمام شود، گفت: رویکردهای مشفقانه و توصیه‌محورانه‌ای که در کشور ما نسبت به ترکیه و بر لزوم همکاری به جای پیگیری سیاست‌های تنش‌زایانه تاکید می‌شود از این جهت است. واقعیت این است که ترکیه و جمهوری آذربایجان تنها کشورهای منطقه هستند که رسماً و در اسناد بالادستی خود از رویکرد تک‌قومیتی پیروی می‌کنند و به‌رغم اینکه اقوام و اقلیت‌های مختلف در هر دوی این کشورها حضور دارند، اما در قانون اساسی این کشورها اقلیت‌ها انکار شده و در قالب هویت ترکی تعریف شده است.

این پژوهشگر ارشد حوزه اوراسیا اضافه کرد: به همین دلیل است که همانطور که در گزارش‌های مختلف شورای اروپا، نهادهای بین‌المللی و حتی احکامی در دادگاه اروپایی حقوق بشر علیه ترکیه منتشر شده، حقوق اقلیت‌ها مانند کردها، علوی‌ها، زازاها و اقلیت ارمنی ارتدوکس و یونانی در ترکیه به شدت نقض می‌شود.

کاظمی ادامه داد: ترکیه به دلیل همان شکافی که میان مناطق شرقی یعنی کردنشین خود با مناطق غربی دارد، بسیار آسیب‌پذیر است. بنابراین دود دمیدن در سیاست‌های قوم‌گرایانه، در وهله اول به چشم ترکیه خواهد رفت. شاهد هستیم بعد از سال ۲۰۰۰، در برخی از گزارش‌هایی که از سوی سرویس‌های امنیتی از جمله CIA منتشر شده و به رسانه‌ها درز پیدا کرده، در نقشه به‌اصطلاح خاورمیانه جدید یا خاورمیانه بزرگ، بحث تجزیه ترکیه هم مطرح شده است.

نویسنده کتاب "پان آذریسم و پان ترکیسم"خاطرنشان کرد: جمهوری آذربایجان هم به عنوان کشوری کثیرالمله که همواره در چارچوب تمدن و فرهنگ ایرانی قرار داشته، دارای اقلیت‌های مختلفی چون تالش، لزگی، تات هستند و اتفاقاً سیاست‌های قوم‌گرایانه در سال‌های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ باعث شد که در شمال جمهوری آذربایجان، لزگستان و در جنوب جمهوری آذربایجان تالشستان تشکیل شود و طبیعتاً اکنون هم پیگیری سیاست‌های قوم‌محور با توجه به نارضایتی‌هایی که در مورد اقلیت‌های جمهوری آذربایجان وجود دارد، می‌تواند تبعاتی نظیر تجزیه این کشورها را به دنبال داشته باشد.

کاظمی اظهار کرد: به نظر می‌رسد ترکیه به‌رغم شکست‌هایی که در مناطق مختلف به‌ویژه در سوریه، لیبی، شرق دریای مدیترانه داشته که نمود و نماد اخیر آن تصمیم اتحادیه اروپا به تحریم ترکیه به دلیل اقداماتی که در شرق دریای مدیترانه در حوزه‌های انرژی است تجربه تلخ دیگری را در قفقاز رقم می‌زند.

این پژوهشگر ارشد اوراسیا ادامه داد: چنین رویکرد تهاجمی حتی در داخل ترکیه نیز با انتقادهای گسترده احزاب مهم ترکیه مانند حزب جمهوریخواه خلق، حزب آینده، حزب وطن، حزب دموکراتیک چپ مواجه است. به طوری که بسیاری از دوستان سابق اردوغان مانند عبدالله گل رئیس جمهوری سابق ترکیه، داود اوغلو وزیر امور خارجه انتقادات تندی از رویکردهای تهاجمی اردوغان داشته‌اند و آن را به زیان ثبات و تمامیت ارضی این کشور قلمداد کرده‌اند.

روسیه در بحران قره باغ دچار اشتباه محاسباتی شده است

کاظمی در پاسخ به سوالی درباره رویکرد روسیه نسبت به بحران قره باغ با عنایت به اهدافی که غربی‌ها در این بحران داشتند، گفت: به نظر می‌رسد روسیه در رویکرد خود در پروژه جنگ دوم قره‌باغ دچار اشتباه محاسباتی شده است. به این معنا که روسیه اهداف کوتاه مدت خود را در تبعات ژئوپلیتیک درازمدت این موضوع به نوعی با یک اشتباه محاسباتی تطبیق داده است.

این کارشناس حقوق بین الملل یادآور شد: روسیه متوجه این موضوع بوده که اتصال جغرافیایی خط پان‌ترکیسم با توجه به اینکه می‌تواند معادلات جدیدی را در حوزه انرژی منطقه از آسیای مرکزی به اروپا ایجاد کند. در واقع تصور روسیه این بوده که با توجه به امتیازاتی که در حوزه انرژی دریای سیاه و ترکیه و در چارچوب خطوط لوله جریان آبی به دست آورده، می‌تواند در این زمینه و در این منطقه با ترکیه همراهی داشته باشد ولی روسیه به چند نکته توجه نکرده است. البته این امتیاز هم برای روسیه مطرح بوده که بتواند بعد از گذشت حدود سه دهه از فروپاشی شوروی مجدداً نظامیان خود را در قالب صلح‌بانان وارد جمهوری آذربایجان کند.

کاظمی خاطرنشان کرد: طبیعتاً حضور نظامیان روسیه در جمهوری آذربایجان با توجه به اینکه وضعیت حقوقی قره‌باغ هم در آتش‌بس نوامبر مشخص نشده است، به نوعی زمینه حضور درازمدت روسیه در جمهوری آذربایجان را فراهم می‌کند.

وی درباره تبعات اتصال خط جغرافیایی پان‌ترکیسم در منطقه اظهار کرد: این مساله زمینه را برای استقرار و تقویت نیروهای تکفیری در منطقه از جمله در آسیای مرکزی و قفقاز و تسری آنها به قفقاز شمالی و مناطق آسیب‌پذیر روسیه فراهم می‌کند.

این پژوهشگر ارشد حوزه اوراسیا گفت: برخلاف تصور برخی از محافل روسیه، تحرکات ترکیه به عنوان تحرکات مستقل آنکارا ارزیابی نمی‌شود. با توجه به اینکه پشت این موضوع کشورهای غربی به ویژه آمریکا، انگلستان و اسرائیل حضور دارند، این کریدور به عنوان ابزار و پتانسیلی برای ضربه زدن به منافع روسیه و چین در آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین منافع ایران در منطقه ارزیابی می‌شود. از این جهت به نظر می‌رسد که روسیه دچار اشتباه محاسباتی شده و شاید در آینده نه‌چندان دور شاهد تحرکات از روسیه برای جبران این اشتباه در قفقاز باشیم.

تقابل پان‌آذریسم و پان ترکیسم

کاظمی در پاسخ به سوالی دیگر درباره میزان موفقیت سیاست‌های نو عثمانی‌گری در مناطقی که مهد صفویه بوده، گفت: در مورد تحرکاتی که ترکیه در راستای سیاست نوعثمانی‌گرایی و پانترکیسم علیه مناطق آذری‌نشین ایران مطرح می‌کند باید گفت که پان‌آذریسم از پانترکیسم کاملاً متفاوت است. پان‌آذریسم بر هویت آذری تاکید دارد که هیچ ارتباطی با هویت ترکی ندارد و این تبلیغاتی است که ترکیه مطرح می‌کنند.

وی تصریح کرد: اساساً پان‌آذریسم در معنای ایرانی خود در طول تاریخ در مصاف با پان‌ترکیسم بوده است و بر همین اساس شاهد هستیم که در طول تاریخ آذری‌های ایران در دفاع از تمامیت ارضی ایران به ویژه در دوره صفویه همواره پیشقراول بودند که نمونه آن جنگ چالدران در سال ۱۵۱۴ است یعنی همان سلطان‌سلیم اول که اردوغان خود را مرید او می‌داند همان کسی است که در جریان جنگ چالدران و سایر جنگ‌ها دستش به خون هزاران آذری از جمله تبریزی‌ها آغشته است.

این کارشناس مسائل بین الملل یادآور شد: همراهی امروز جمهوری آذربایجان با هرگونه سیاست‌های پان‌ترکیسم ترکیه در واقع همراهی کردن با این حوادث تلخ تاریخی است و این نشان می‌دهد که آنچه که در چارچوب قوم‌گرایی در ترکیه برای همسان‌کردن پان‌آذریسم و پان‌ترکیسم مطرح می‌شود نقض غرض و نقض تحولات تاریخی بوده است و به دلیل افتراقات و تفاوت‌های فرهنگی، تاریخی و مذهبی هیچ زمینه‌ای در طول تاریخ و در شرایط امروزی برای رخنه و نفوذ ترکیه به مناطق آذری‌نشین وجود نداشته است.

وی یادآورشد: فارغ از هیاهویی که دولت الهام علی‌اف در جمهوری آذربایجان انجام می‌دهد، در سال‌های گذشته محافل مستقل در جمهوری آذربایجان بارها نسبت به استحاله فرهنگی و زبانی که از سوی ترکیه به جمهوری آذربایجان تحمیل می‌شود، واکنش نشان داده‌اند.

مردم جمهوری آذربایجان نمی‌خواهند جای اشغالگر عوض شود

پژوهشگر ارشد اوراسیا تاکید کرد: مردم جمهوری آذربایجان طبعاً دوست دارند که تمامیت ارضی کشورشان احیا شود ولی دوست ندارند که جای اشغالگرها تغییر کند. تا دیروز جدایی‌طلبان قره‌باغ در این مناطق اشغالی حضور داشتند و امروز ترکیه به بهانه‌های مختلف یا اسرائیل یا برخی از کشورهای غربی حضور داشته باشند. طبیعتاً این رویکردها مورد استقبال محافل مردمی نیست و محافل مردمی آذربایجان با توجه به تجاربی که به ویژه در سال‌های اولیه استقلال این کشور داشتند و زخم‌هایی که این کشور از سیاست‌های قومیتی خورده است تمایل ندارند که این رویکردها مورد تاکید یا تکرار قرار گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha