به گزارش ایرنا، سپیده دم جمعه سوم ژانویه ۲۰۲۰ مصادف با ۱۳ دیماه ۹۸ حومه فرودگاه بین المللی بغداد در غرب پایتخت عراق شاهد یکی از هولناک ترین جنایت های کاخ سفید (بخوان سیاه) بود آن هنگام که پهپادهای ارتش آمریکایی، خفاش گونه در پوشش تاریکی شب، دو رکن امنیت منطقه را آماج موشک های کینه ورزی خود قرار داده و سپهبد شهید سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس را به همراه هشت تن از همراهانشان مظلومانه به شهادت رساندند.
«دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا دستور این جنایت نابخشودنی را صادر کرد و ساعاتی کوتاه بعد از جنایت در پشت دوربین های شبکه های تلویزیونی حاضر شد و با بادی در غبغب مسئولیت این جنایت تروریستی را برعهده گرفت.
این جنایت، کیان عراق را به لرزه در آورد و کل منطقه و جهان را در بهت و وحشت فرو برد.
سپهبد شهید سلیمانی به دعوت رسمی دولت عراق وارد این کشور شده بود و میهمان عراقی ها محسوب می شد و میزبان او حاج ابومهدی المهندس فرمانده نیروی رسمی الحشد الشعبی بود، از حیث منطق و عقل و عرف بین المللی هیچ توجیهی برای این جنایت وجود نداشت.
منطقه و جهان مدیون این دو فرمانده برجسته مبارزه با تروریسم هستند که هیولای دهشت افکی داعش را بعد از سه سال رزم مردانه، به زانو در آورده بودند و به جای تقدیر جهانی از آنها، این گونه مظلومانه به دست یکی از شرورترین آدم ها، به شهادت رسیدند.
عراق و جهان در آن لحظات در جوش و خروش بود، همه از تبعات این جنایت نگران بودند، آیین تشییع بزرگ و بی سابقه ای که برای دو فرمانده شهید در عراق و ایران برگزار شد نشان داد که این دو فرمانده از محبوب ترین فرماندهان نظامی منطقه هستند.
آمریکا بعد از مشاهده جمعیت میلیونی در عراق و ایران در آیین وداع دو فرمانده شهید، تازه به عمق گناه نابخشودنی که مرتکب شده بود، پی برد و پیغام و پسغام های «غلط کردم» می فرستاد تا شاید مانع «انتقام سخت» ایران و محور مقاومت شود.
هیات های مختلف غربی در عراق و ایران و جاهای دیگر به وساطت افتادند که بحران از آنچه هست پیچیده تر و عمیق تر نشود، جهانی که تازه از هول ددمنشی داعش نفس راحت کشیده بود، در آن لحظات بعد از ترور ناجوانمردانه فرماندهان شهید، در آستانه یک جنگ تمام عیار قرار داشت.
تصویری که «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان از تابوت های سربازان آمریکایی ترسیم کرد، به این سادگی از اذهان آمریکایی ها پاک نمی شود زیرا در برابر چشمانشان خاطرات ناخوشایند جنگ ویتنام، عراق و افغانستان و سربازان پیچیده در پرچم آلوده به جرم و جنایت آمریکایی تداعی شد، همه اینها تاوان حماقت رییس جمهور احمقشان ترامپ خواهد بود.
جمهوری اسلامی ایران لحظه ای عقب ننشست و هم اینکه که سپهبد شهید در زادگاهش کرمان با عنوان «سرباز» و ابومهدی المهندس در قبرستان «وادی السلام» نجف، در خاک آرمیده شدند، سیلی اول ایران در پایگاه «عین الاسد» در استان الانبار در غرب عراق، بر سر سربازان آمریکایی چون صاعقه فرود آمد.
سربازان و فرماندهان آمریکایی و غربی که در پایگاه عین الاسد بودند از آن لحظات حملات موشکی ایران، با ترس و وحشت یاد می کردند، جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری است که بعد از جنگ جهانی دوم، آشکارا و با تمام شجاعت به آمریکا سیلی موشکی می زند.
آمریکای ترامپ، سیلی اول را می پذیرد و صورت را آماده سیلی دوم کرده تا شاید این پهلوانی که ایران زمین نام دارد، اندکی آرام گیرد اما ایران همچنان آمریکا را بر سر یک پا نگه داشته تا کی و کجا، سیلی بعدی را بزند.
امسال عراق تماما سال حاج قاسم و ابومهدی المهندس بود و این حادثه به اعتقاد صاحب نظران برای سال های طولانی اثراتش باقی می ماند.
سال ۲۰۲۰ همچنین سال ذلت و خفت آمریکایی ها بود که برای اولین بار مردم عراق در برابر بزرگترین سفارت آمریکا در بغداد تجمع کرده و روی دیوارهای آن شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسراییل» حک کردند.
۲۰۲۰ سالی است که پارلمان عراق در ۱۵ دیماه ۹۸ (پنجم ژانویه ۲۰۲۰) قانون اخراج نیروهای آمریکایی را با اکثریت آراء تصویب می کند و نظامیان آمریکایی برای دومین بار بعد از ۲۰۱۱، راهی جزء ترک ذلت بار این کشور را ندارند.
سالی بود که مقاومتی که آمریکا انتظار داشت بعد از شهادت فرماندهان شهید، آرام گیرد، بلکه شدیدتر شد و از بطن جنایت ترور فرماندهان شهید، گروه های مقاومت جدیدی برای انتقام خون شهیدان مقاومت از آمریکایی ها، در عراق شکل گرفت.
سفارت آمریکا که در اوج حضور و فعالیت گروه های مقاومت در سال های اشغال (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱) در مرکز بغداد هرگز مورد تعرض قرار نگرفته بود، در طول ۲۰۲۰ به طور شبانه روز در معرض حملات موشکی این گروه های نوظهور قرار داشت.
کاروان های نظامی و کمک های پشتیبانی آمریکا در عراق، دیگر در حرکت از کویت به سمت پایگاه عین الاسد و دیگر پایگاه های حضور نظامی آمریکا، آسوده خاطر نبودند و در این سال مرتب مورد حمله قرار گرفتند.
پایگاه های حضور نظامی آمریکا در اماکن مختلف از جمله «التاجی» و «بسمایه» در شمال و جنوب بغداد با حملات موشکی گروه های مقاومت مواجه شد، و تعدادی از نظامیان آمریکایی کشته و زخمی شدند اما واشنگتن قادر نشد، پاسخ بدهد.
نظامیان آمریکا در نهایت ناچار شدند همه این پایگاه های نظامی در عراق را تحویل نیروهای عراقی دهند.
نیروهای نظامی زیر چتر ائتلاف بین المللی که نام آنها با آمریکایی ها در عراق گره خورده بود نیز ناچار شدند برای حفظ جان سربازانشان، این پایگاه را تحویل داده و برخی مانند «فرانسوی ها»، «ایتالیایی ها» و «چک ها» خاک عراق را برای همیشه ترک کردند.
آمریکا برای محافظت از جان نظامیانش، حضور خود را در دو پایگاه نظامی «عین الاسد» الانبار و «الحریر» اربیل محصور کرد هرچند که موشک های گروه های مقاومت نوظهور حتی آمریکایی ها را در شمال عراق آسوده خاطر نگذاشتند.
ترامپ برای اینکه خشم گروه های مقاومت در عراق را فروکش دهد، در نهایت در سفر پنچ روزه «مصطفی الکاظمی» نخست وزیر عراق به واشنگتن در ۲۸ مردادماه ۹۹ اعلام کرد که ظرف سه سال نیروهایش را از عراق بیرون می کشد.
تعداد نیروهای آمریکایی ها طبق ادعای خود آمریکایی ها بعد از حادثه ترور فرماندهان شهید به پنج هزار رسیده و طبق ادعای پنتاگون تا ۲۶ دیماه ۹۹ تعداد این نیروها در عراق به دو هزار و ۵۰۰ نفر می رسد.
برخلاف آنچه آمریکای ترامپ انتظار داشت، جهان بعد از شهادت فرماندهان شهید نه تنها امن تر نشد بلکه ناامن تر هم شده و این ناامنی را مردم آمریکا بعد از اعتراضات نژادپرستانه ای که در این کشور شکل گرفت، بیشتر احساس کردند.
آمریکا در کانون آتش فتنه ای که افروخته است، قرار گرفته و گاه قتل و کشتار تظاهرکنندگان به دست نیروهای امنیتی آمریکایی و گاه حوادث آتش سوزی های بی سابقه خواب آسوده را از آمریکایی ها ربوده است.
کرونا یک چالش جدی در بی تدبیری دولت ترامپ بود که این کشور که داعیه ابرقدرت بودن و دارا بودن عالی ترین فناوری ها و پوشش های بهداشتی داشت، در اوج کشورهای آلوده به کرونا قرار گرفت و با بیش از یکصد هزار کشته، بیشترین آمار قربانیان از کرونا را ثبت کرد.
آمریکای ترامپ در جامعه جهانی تبدیل به جزیره ای دور افتاده شد که جهان از نزدیک شدن به آن واهمه داشت برای همین اثرگذاریش را در شورای امنیت سازمان ملل از دست داد و لوایحش به سادگی در شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران وتو می شد.
واشنگتن به جای میزبانی رهبران جهان، پذیرای رهبران کوتوله جهان شد و ترامپ مغرور که همچنان به قدرت آمریکا می نالید با تهدید و وعیدهایی که علیه چین و روسیه و ایران و دیگر کشورها گرفت، روز به روز تصویر تیره تری از آینده آمریکا را در برابر چشمان آمریکاییها ترسیم می کرد.
سیلی دوم همانند سیلی اول محور مقاومت برخلاف آنچه انتظار داشت، جوری به صورت ترامپ نواخته شد که هنوز از آن سرگیجه دارد و مات و مبهوت مانده است.
«جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا و چهره ای که ترامپ بسیار به آن اعتماد می کرد، از او جدا شد و با انتشار کتابی، شخصیت و حماقت های ترامپ را در برابر دیدگان جهان عریان کرد.
ترامپ در طول ۲۰۲۰ چون پرنده ای در قفس فقط در شبکه توئیتر، می نالید اما هرچه بیشتر توئیت می زد، آمریکا و جهان بیشتر به دروغگویی او واقف می شد تا اینکه روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» در ۲۴ تیرماه ۹۹ بیش از ۲۰ هزار دروغ ترامپ را از زمان سوگند یاد کردنش به عنوان رییس جمهوری (یکم بهمن ماه ۹۵) بر شمرد و سپس همه این دروغ ها روی دیواری در برابر کاخ سفید به ترسیم کشیده شد.
اشتباه نکنید هیچ یک از اینها سیلی دوم مقاومت نبود بلکه سیلی دوم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اتفاق افتاد وقتی که ترامپ با همه هزینه هایی که کرد و از آبروی برخی شیخ نشین های عرب برای پیروزی تحت عنوان طرح سست بنیان «عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی» مایه گذاشت اما نتوانست، معادله را تغییر دهد.
مردم آمریکا بیش از این تحمل این تجسم حماقت و توئیترگر دروغ و فاجعه ساز فتنه انگیزی و اسوه شرارت را نداشتند و به هرکس غیر از ترامپ راضی شدند.
«جوبایدن» شاید رئیس جمهوری دلخواه بسیاری از آمریکایی ها نباشد اما حداقل از دیدگاه آمریکایی ها، بهتر از ترامپ است و بایدن از انزجار آمریکا و جهان از ترامپ برای پیروزیش در انتخابات به خوبی و زیرکی بهره برد.
تبعات ترور ناجوانمردانه فرماندهان شهید برای ترامپ با پایان دوره ریاست جمهوریش خاتمه نمی یابد بلکه تازه شروع شده است.
ترامپ برای همه جنایت ها و قانون شکنی هایی که در کشورش مرتکب شده باید اول در برابر دادگاه ها و مجالس بازخواستی که برای او در آمریکا شکل خواهد گرفت پاسخ بدهد.
لاپوشانی در قضیه قتل «جمال قاشقچی» فعال سیاسی و رسانه ای سعودی، فروش تسلیحات به رژیم سعودی برای جنگ نابرابر یمن، سرپوش گذاشتن بر جنایت های حکام سعودی تنها بخشی از این پرونده ها است.
پرونده دادگاهی که جمهوری اسلامی ایران در دادگاه های بین المللی در قضیه ترور ناجوانمردانه شهیدان سلیمانی و ابومهدی المهندس دنبال می کند، بی شک مهمترین پرونده جدی است که ترامپ و نزدیکانش امثال «مایک پمپئو» وزیر امورخارجه آمریکایی از آن نگران هستند.
تبعات ترور ناجوانمردانه سپهبد شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نه تنها جامعه جهانی بلکه حتی زندگی شخصی ترامپ را در برابر توفان ناامنی قرار داده است که شاید بامکافات این جنایت نابخشودنی، همه چیزش را از دست بدهد.
حالا از آن جنایت ضد بشری نزدیک به یک سال گذشته است و در آستانه مراسم سالگرد این جنایت تروریستی، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی چهارشنبه گذشته در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام، شهید سلیمانی را قهرمان ملت ایران و قهرمان امت اسلامی خواندند و گفتند: تشییع میلیونی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران، اولین سیلی سخت به آمریکاییها بود اما سیلی سختتر «غلبه نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار» و «اخراج آمریکا از منطقه» است، البته آمران و قاتلان سردار سلیمانی نیز باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد، قطعی است.
نظر شما