۲۰۲۱؛ سایه نابرابری‌ها بر سال سرنوشت‌ساز آلمان

تهران- ایرنا- پس از ۱۶ سال زمامداری «آنگلا مرکل»، کارشناسان در حالی از آغاز دوره‌ای جدید در سیاست آلمان سخن می‌گویند که گسترش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی از در پیش‌بودن سالی سرنوشت‌ساز برای این کشور حکایت‌ دارد.

به گزارش روز شنبه ایرنا، سال نو میلادی با در پیش بودن انتخابات سراسری، سال انتخابات سرنوشت ساز برای آلمان ها لقب گرفته است. به فاصله چند ماه مانده تا برگزاری انتخابات، در این خصوص که با خداحافظی «آنگلا مرکل» از سیاست و نبود مهره ای کلیدی در ائتلاف حاکم برای جانشینی وی، نظام سیاسی این کشور به کدام سمت و سو می رود، گمانه زنی های بسیاری در جریان است.

نشریه دی سایت آلمان با اشاره به شکاف های عمیق اجتماعی و اقتصادی در جامعه بحران زده آلمان، پیش بینی نتیجه انتخابات این دوره را بسیار دشوار ارزیابی می کند و می نویسد: سال انتخابات فوق العاده در آلمان آغاز شده است: امسال مبارزات انتخاباتی در شش ایالت فدرال و انتخابات فدرال در سراسر آلمان در جریان خواهد بود.

بر این اساس در ۲۰۲۱ آلمان با یک سال سیاسی ویژه روبرو است که شرایط آن بواسطه همه گیری کرونا و پیامدهای اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی آن به طور قابل توجهی شکل می گیرد.

در چند ماه آینده و هنگامی که مشخص شود کدام افراد در واقع نبرد سه جانبه احزاب بزرگ (سوسیال دموکرات SPD ، سبزها و ائتلاف دموکرات-سوسیال مسیحی CDU / CSU) را برای تصدی صدارت در سال ۲۰۲۱ رهبری می کنند، چالش اصلی آغاز خواهد شد. در حال حاضر تکلیف شهروندان آلمان با ائتلاف حاکم چندان مشخص نیست زیرا گمان می رود اتحادیه دموکرات مسیحی بعد از مرکل با اتحادیه ۱۶ سال گذشته متفاوت خواهد بود.

کارزار انتخاباتی امسال با انتخابات مقدماتی در چهار ایالت فدرال آغاز می شود. اما این انتخابات مستقیماً تحت تأثیر همه گیری کرونا قرار دارد و حتی گمان می رود انتخابات بهار در ایالت های راینلاند-فالتس و بادن-وورتمبرگ در محدودیت های شدید کرونایی برگزار شود.

در این سال سیاسی خاص ، نه تنها چهره بازیگران سیاسی تغییر کرده است ، بلکه رای دهندگان نیز به طور فزاینده ای به دلیل عدم اطمینان ناشی از پیامدهای همه گیری کرونا تغییر جهت داده اند.

کارشناسان می گویند انتخابات پارلمان آلمان (بوندستاگ) یک انتخابات مهم است که نتیجه آن مسیر طولانی برای مسائلی مانند تغییرات اقلیمی ، دیجیتالی شدن ، سیاست همزیستی و مبارزه با نابرابری را در درازمدت تعیین می‌کند. بعلاوه روابط قدرت جدیدی نیز در سیستم سیاسی بوجود می آید.

تا پیش از همه گیری کرونا نابرابری های اجتماعی و اقتصادی سه روند را در جامعه آلمان پدید آورده بود: اول اینکه موجب کنار گذاشته شدن بخشی از جامعه از تصمیمات دموکراتیک و ترک فعالیت سیاسی از سوی آنها شده بود، دوم منجر به افزایش احساس بی عدالتی و عدم اعتماد به انسجام و دموکراسی می شد و سوم اینکه وقتی صحبت از موضوعات کلیدی مانند تغییر اقلیم و تحول اقتصادی مرتبط با آن ، دیجیتالی شدن و مسئله همزیستی می شد به عدم اعتماد در مورد صلاحیت و توانایی حل مسئله از سوی سیاستمداران دامن می زد.

این تحولات تقسیم جامعه را به گروههایی با نگرشهای متفاوت تسریع می کند، گروه هایی که تبادل نظر بین آنها بعضاً به بن بست رسیده است. شاید این تبادل هیچوقت واقعاً وجود نداشته باشد ، اما واقعیتها و روشهای زندگی جدا از هم بیشتر و مشهودتر رشد می کنند. اینکه چگونه این تکه تکه شدن جامعه می تواند به شکل گیری یک قطب دیگر بیانجامد را می توان در دوره ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا مشاهده کرد.

همچنین فرهنگ بحث در رسانه های اجتماعی این شتاب را نمایان می کند: دیگر نمی توان با استفاده از قالب های استاندارد اطلاعات ، به گروه های مختلف دسترسی پیدا کرد. گفتگوی مشترک درباره مسائل چالشی و اخبار روز که قبلاً به وفور در رسانه ها دیده می شد، دیگر اتفاق نمی افتد. در حال حاضر قابل پیش بینی نیست که در مورد چنین بحث های چالشی، پذیرش اجتماعی در آینده وجود داشته باشد.

در عین حال نحوه بحث و جدل در پارلمان ها ، رسانه ها و جامعه، بیزاری از گفتگو در مواردی را که بحث برانگیز تلقی می شوند ، افزایش می دهد. هر کس به تکرار مواضع خود مشغول است و توافق به طور فزاینده ای در حال کمرنگ شدن است. در نتیجه «توافق های اساسی» به «سازش های نسبی» ختم می شوند و قشر متوسط جامعه خسته و منزجر از هر دو طرف روی برمی گرداند.

به این ترتیب خیلی ها از گفتمان دوری می کنند. این شامل نه تنها "پیرمردهای سفیدپوست" است که احساس می کنند به حاشیه رانده می شوند ، بلکه بخشهایی از آلمانی های جدید را که حس می کنند طرد شده اند و هنوز مورد تبعیض قرار می گیرند یا گروه هایی از مردم را که از سیاست دور هستند و خودشان را ساده نمی دانند نیز شامل می شود.

آلمانی ها یک سال است که با بیماری همه گیر کووید-۱۹ و پیامدهای منفی آن برای اقتصاد ، بهداشت و انسجام اجتماعی روبرو شده اند. نگاهی به نقشه سیاسی نشان می دهد که تجربیات بحران از نظر منطقه ای متفاوت است، بنابراین اختلافات به عنوان عامل ناهماهنگی بین دولت های فدرال و ایالتی در مورد قوانین کرونا شناخته می شود.

ماه ها است که اقلیت پرسروصدای مخالفان تدابیر کرونایی و «جنبش تفکر جانبی» در شهرهای مختلف جولان می دهند. در این میان اکثریت ساکتی وجود دارد که موضع آنها در قبال سیاست های موجود در انتخابات مشخص می شود. برخی معتقدند این سکوت نشان می دهد که اکثریت مردم به نهادهای اجرایی اعتماد دارند و حتی تجاوزات دردناک به حقوق اساسی خود را به بهانه مبارزه با بیماری های همه گیر توسط دولت می پذیرند. آنها توصیه می کنند که سیاستمداران وظیفه بزرگی دارند تا در دوره بعدی مدیریت بحران و فراتر از آن ، این پنجره را باز نگاه دارند.

اما برای نتیجه گیری در این مورد با توجه به این که جهان همچنان با بحران کرونا دست و پنجه نرم می کند، خیلی زود است. علاوه بر این هیچ عاملی برای افزایش انسجام اجتماعی یا کاهش تحولات نامطلوب در جامعه آلمان مشاهده نمی شود. از این رو این نظریه قوت گرفته است که شاید کرونا تغییرات چندانی در پی نداشته باشد، اما مسلما تحولات منفی را تسریع می کند.

نگاهی دیگر به ایالات متحده آمریکا نشان می دهد که این روند به کجا می رود. در یک تجمع انتخاباتی، ترامپ طرفدارانش در یک حوزه انتخابیه را پشت سر خود جمع کرده است که از اقشار مختلف جامعه می آیند ، بسیار متنوع اند و اشتراکات کمی با یکدیگر دارند. وجه مشترک آنها از یک سو کم ارزش دانستن گروه های اجتماعی دیگر و از سوی دیگر احساس مشترک کاهش ارزش خودشان است. در اینجا گفتگوی آنها با کسانی که متفاوت فکر می کنند امکان پذیر نیست و دیگر کسی هم به دنبال آن نیست.

به اعتقاد کارشناسان برای اینکه انتخابات آلمان در سال ۲۰۲۱ به این مسیر کشیده نشود، باید در مبارزات انتخاباتی مباحث صادقانه و علنی درباره چگونگی سازماندهی جامعه و دولت آینده برگزار شود. مباحثی مانند این که آلمان چه کشوری است و چه چالش هایی دارد. با تمام شایستگی های مرکل، در ۱۶ سال صدراعظمی وی به سختی چنین بحثی وجود داشت. همچنین روشن است که تلاش برای نفی تقسیمات اجتماعی یا کمتر دیده شدن آنها فقط به مشکلات دامن می زند. چسب زدن بر روی این زخم ها کافی نیست ، باید خطوط درگیری را بدون بازی در زمینه مسائل هویتی و نیازهای مادی در برابر یکدیگر ، به وضوح شناسایی کرد. این امر به ویژه پس از سالهای ترامپ مشهود است.

برای مقابله با شکاف های بیشتر، آلمان به اشکال جدید بحث سیاسی نیاز دارد. برای این منظور باید مکانهای غیرحزبی در طول مبارزات انتخاباتی و بعد از آن ایجاد شوند تا گفتمان اجتماعی را امکان پذیر کنند. باید نقاط تلاقی ایجاد شود و یک بحث در سطح جامعه در مورد اینکه شهروندان آلمان می خواهند در دهه پیش رو چگونه زندگی کنند، بر پا شود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha