«ابوعلی البصری» به مناسبت نخستین سالروز شهادت فرماندهان سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در گفت وگوی اختصاصی با ایرنا افزود که بعد از شهادت این دو فرمانده، تحول بزرگی در عراق اتفاق افتاد و اگر نظامیان اشغالگر آمریکایی بخواهند بر ماندن اصرار کنند، هزینه آن سنگین خواهد بود.
وی درباره تحول صورت گرفته در عراق بعد از شهادت فرماندهان پیروزی بر گروه تروریستی داعش خاطر نشان ساخت: تا قبل از شهادت آنها، عراق صحنه تظاهرات و بهره برداری از تظاهرات ها در راستای توطئه علیه الحشد الشعبی و تبلیغات گسترده علیه مخالفان حضور نظامی آمریکا در عراق بود.
به گفته وی، شهادت سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس، اوضاع را تغییر داد و ملت عراق اینک همه خواهان خروج نظامیان اشغالگر آمریکایی هستند که در نوع خود اتفاق مهمی محسوب می شود.
البصری اضافه کرد که بعد از شهادت دو فرمانده، چند اتفاق مهم رخ داد که اول اینکه دولت عراق از زبان نخست وزیر وقت (عادل عبدالمهدی) خواهان پایان حضور نظامی آمریکا در کشور شد.
این فرمانده ارشد الحشد الشعبی افزود: قانونی که پارلمان عراق متعاقب درخواست نخست وزیر برای اخراج نظامیان خارجی و در راس آنها آمریکایی ها صادر کرد، یک تحول مهم دیگر است.
وی تظاهرات میلیونی که ملت عراق متعاقب این قانون، برگزار کردند و بر خروج آمریکایی ها اصرار کردند را از مهمترین تحولات به شمار آورد و گفت که این تظاهرات نشان داد که مسئله خروج نظامیان آمریکایی تبدیل به یک خواست ملی شده است.
ابوعلی البصری تاکید کرد که تنها هزینه انتقام خون شهیدان سلیمانی و المهندس این است که آمریکایی ها خاک عراق را ترک کنند و اگر بر ماندن اصرار کنند با استفاده از زور آنها را مجبور به ترک خاک عراق می کنیم.
البصری افزود که در وقت حاضر نیروهای مقاومت به دولت عراق اجاز داده اند تا از طریق مسالمت آمیز آمریکاییها را به خروج از خاک کشور مجبور کنند و راه حکمت و درایت را در پیش گرفته اند، اما هیچ گونه سازش و عقب نشینی در این امر وجود ندارد.
این فرمانده ارشد الحشد الشعبی ابراز امیدواری کرد که نیروهای آمریکایی زودتر خاک عراق را ترک کنند در غیر این صورت باید هزینه سنگینی پرداخت کنند.
معاون رییس ستاد کل عملیات الحشدالشعبی افزود که ملت عراق و ملت های منطقه حامی مقاومت هستند و تاوان خون شهیدان نیز تنها با خروج نظامیان آمریکایی و پاکسازی منطقه از وجود آنها تحقق می یابد.
رابطه حاج قاسم و ابومهدی از جنس عشق
ابوعلی البصری به دوستی دیرینه بین حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس اشاره کرد و گفت که رابطه دوستی بین دو فرمانده شهید دیرینه بود و عجیب اینکه در نهایت به شهادت هر دو نفر با هم منتهی شد.
وی که سال ها در کنار دو فرمانده حضور داشته و در قالب نیروهای سازمان بدر با هر دو فرمانده کار کرده است، ادامه داد که آشنایی سپهبد شهید سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس به اواخر دهه ۹۰ قرن گذشته بر می گردد.
به گفته وی، این رابطه در برهه ای که مقر لشکر بدر در جمهوری اسلامی ایران بود، شکل گرفت و در واقع حامی و پشتیبان لشکر بدر در این برهه سپاه قدس به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی بود.
وی ادامه داد که حاج قاسم در اواخر دهه ۹۰ قرن گذشته، فرماندهی سپاه قدس را برعهده گرفت و در همین برهه (اواخر ۱۹۹۸) حاج ابومهدی المهندس فرمانده لشکر بدر شد.
ابوعلی البصری می گوید، در بیان عمق و استحکام این رابطه بین دو فرمانده واقعا انسان عاجز از توصیف است؛ " احساس می کنم رابطه دو طرف یک رابطه پر از محبت و وفاداری دو جانبه و ایثار و فداکاری هریک برای دیگری بود."
المهندس فارغ التحصیل دانشکده افسری نبود مجاهد بود
ابوعلی البصری از تشکیلات الحشد الشعبی به عنوان یک جنبش مردمی و برخاسته از وجدان ملت عراق یاد کرد و گفت که این تشکیلات به کمک مجاهدانی که سال ها تجربه جهاد علیه رژیم صدام داشتند، در برهه ای که تروریسم داعشی عراق را در نوردید، شکل گرفت.
وی ادامه داد که وقتی فتوای جهاد کفایی صادر شد این جنبش مردمی برای مبارزه با تروریسم در عراق در سال ۲۰۱۴ شکل گرفت و بسیاری بدون اینکه تجربه جنگ داشته باشند، می خواستند عازم جبهه ها شوند.
معاون فرمانده ستاد کل عملیات الحشد الشعبی ادامه داد که حاج ابومهدی در واقع هرگز یک افسر نظامی و فارغ التحصیل دانشکده های نظامی یا افسری نبود، ولیکن یک مجاهد و مبارز به شمار می رفت که دوران جوانی اش را با مبارزه علیه رژیم صدام گذرانده بود.
او می گوید: ایشان به عضویت جنبش های اسلامی علیه رژیم صدام در همان سنین جوانی در آمد، رژیم صدام در داخل کوشید او را بازداشت کند اما ایشان به خارج از عراق گریخت و متعاقبا به صفوف گروه های جهادی پیوست.
البصری ادامه داد که حاج ابومهدی تجربه مجاهدت و اطلاعات نظامی خوبی هم داشت.
به گفته وی، در جنگ تحمیلی هشت ساله رژیم صدام علیه جمهوری اسلامی ایران، فرصت را برای سرنگونی این رژیم مغتنم شمرد و در صفوف سازمان جهادی لشکر بدر قرار گرفت.
در همه عملیات ها حرف آخر را ابومهدی و حاج قاسم می زدند
ابوعلی البصری که در طول جنگ با داعش نیز معاون فرماندهی عملیات الحشد الشعبی را برعهده داشت گفت که در اتاق عملیات علیه داعش حاج ابومهدی با تکیه بر تجربه طولانی جهادی که داشت به همراه حاج قاسم حضور دائمی داشتند.
وی درخصوص سیاق تصمیم گیری برای انجام عملیات ها علیه داعش افزود که در اتاق عملیات همه فرماندهان گزارش ها و دیدگاه های خود را می دادند و کلام نهایی را حاج ابومهدی ابراز می کرد و اگر حاج قاسم حضور داشت، ایشان سخن می گفت.
به گفته وی، حاج ابومهدی بودند که دستور شروع عملیات را می داد و تقریبا همه عملیات ها به دستور ایشان شروع می شد و همیشه حضور دائمی در عملیات ها و خطوط اولیه جبهه داشت.
البصری ادامه داد که تقریبا هر شب جلسات فرماندهان محورهای مختلف با حضور حاج قاسم و حاج ابومهدی برگزار می شد و روند عملیات ا، مشکلات، پیشروی نیروها و اهداف مورد نظر بررسی می شدند و در عین حال برنامه ریزی برای طرح های بعدی صورت می گرفت. وی تاکید کرد که شخص حاج ابومهدی این جلسات را مدیریت می کرد و برای عملیات ها برنامه ریزی می شد.
حاج قاسم در میان ما هرگز یک غریبه نبود
معاون فرمانده ستاد کل عملیات الحشد الشعبی در خصوص حضور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در اتاق عملیات علیه داعش تاکید کرد که حاج قاسم در واقع برادر بزرگی بود که ما اصلا به او به چشم یک غیر عراقی نگاهش نمی کردیم و همیشه در میان ما حضور داشت.
ابومهدی نامزد نخست وزیری بود
ابوعلی البصری گفت که حاج ابومهدی المهندس توسط برخی طیف ها برای پست نخست وزیری مطرح شد اما ایشان شخصا آمادگی پذیرش چنین پستی را در عراق نداشت.
وی ادامه داد که اگر چنین درخواستی از سوی همه جریان های سیاسی مطرح می شد و خواست عمومی بود، تصور می کنم حاج ابومهدی المهندس به حکم انجام وظیفه می پذیرفت اما شخصا علاقه ای به این سمت نداشت.
ابوعلی البصری افزود که حاج ابومهدی هرگز نمی خواست نظامی باشد اما او به وظیفه اش در قبال کشور و ملتش عمل کرد و فتوای مرجعیت عالی دینی را لبیک گفت و در مقابل تروریسم ایستاد.
وی تاکید کرد که حاج ابومهدی انسانی، مجاهد، آگاه، با فرهنگ و مخلص بود که هرجا کشور به او نیاز داشت، در انجام وظیفه کوتاهی نمی کرد.
حاج قاسم و ابومهدی
ابوعلی البصری افزود که بعد از صدور فتوای جهاد کفایی مرجعیت عالی دینی عراق، جبهه ها پر از نیروهای داوطلب شد برای همین احساس نیاز به وجود حاج قاسم و ابومهدی بود.
این فرمانده ارشد الحشد الشعبی افزود که حاج قاسم و ابومهدی به خاطر نقشی که در پیروزی بر داعش داشتند، به شدت در دل های جوانان و ملت عراق جا پیدا کردند تا جایی که بعضی اوقات که حاج ابومهدی به زیارت زیارت امام حسین (ع) و امام علی ( ع) می رفت جوانان دور او حلقه زده و همه می خواستند با او عکس بگیرند.
وی اضافه کرد که اینها، نشانه درجه اخلاص آنها بود زیرا کمترین نشانه ای از خودخواهی در آن وجود نداشت، آنها با تمام وجود خود، برای عراق تلاش می کردند. چرا که خداوند می فرماید: کسانی که عمل صالح انجام می دهند، خداوند نیز محبت آنها را در دل های مردم می اندازد.
البصری افزود که هیچ کس نمی تواند آنها را دوست نداشته باشد زیرا آنها هرچه داشتند در راه مردم بود و دلیل این محبت مردمی، نیز تشییع میلیونی بود که مردم به صورت خودجوش و فطری برای آنها برپا کردند.
شهادت همزمان حاج قاسم و ابومهدی برایم غیر قابل باور بود
ابوعلی البصری با بیان اینکه خبر شهادت را در همان شب، یک ساعت و نیم بعد از عملیات ترور شنیدم، می گوید: من در لحظه وقوع حادثه در خواب بودم و پسرم بیدارم کرد و اول خبر شهادت «محمد رضا الجابری» را برایم آورد، او جوان مومنی بود که هر انسانی از شنیدن خبر شهادتش متالم می شد، شاید تقدیر این گونه بود که اول خبر شهادت محمد رضا را بشنوم و سپس خبر بزرگتر و غیرمنتظره تر برایم رسید، اینکه حاج قاسم و ابومهدی هم شهید شده اند.
ابوعلی البصری ادامه داد که ۱۵ دقیقه بعد از شنیدن خبر مزبور، تلویزیون «المیادین» را باز کردم و خبر غیر رسمی مبنی بر شهادت حاج قاسم و حاج ابومهدی را منتشر کرده بودند.
این فرمانده ارشد الحشد الشعبی افزود که با بخش اطلاعات و امنیت الحشد الشعبی تماس گرفتم و گفتند که خبر شهادت دو فرمانده بزرگوار درست است.
البصری ادامه داد که خبر برایم بسیار دردآور بود زیرا انتظار شهادت برای آنها بود اما تصور نمی کردیم هر دوی آنها در یک روز شهید شوند.
معاون فرمانده ستاد کل عملیات الحشد الشعبی افزود که اگر رابطه دوستی و محبت شدیدی که بین دو طرف وجود داشت در نظر گرفته شود، شهادت هر دو نفر با هم در یک روز هم چندان دور از ذهن نیست.
البصری تاکید کرد که حاج قاسم و ابومهدی مثل هم بودند امکان نداشت که حاج قاسم وارد عراق شود و ابومهدی از او استقبال نکند مگر در موارد بسیار نادر و محل اقامت حاج قاسم هم همیشه در مقر فرماندهی الحشد الشعبی بود.
می دانستیم که آمریکا قصد اقدامی دارد
ابوعلی البصری می گوید که در آن ایام قبل از شهادت، اوضاع به شدت ملتهب بود، آمریکایی ها تعدادی از نیروهای الحشد الشعبی را در منطقه «القائم» (جوار مرزهای عراق با سوریه) شهید کرده بودند و متعاقب آن مردم بخشی از سفارت آمریکا را در بغداد اشغال کردند و اوضاع به شدت متشنج بود.
این فرمانده ارشد الحشد الشعبی افزود که در این شرایط به شدت متشنج حاج قاسم وارد عراق شد در حالی که پروازهای آمریکایی ها به طور مستمر از طریق بالگردها، جنگنده ها و پهپادها بر فراز عراق جریان داشت.
به گفته وی، در همان روز حضور حاج قاسم در بغداد، نیروهای رزمی جدیدی از آمریکا وارد عراق شده بودند. حاج ابومهدی امکان نداشت در چنین شرایطی اجازه دهد که حاج قاسم به تنهایی از فرودگاه بغداد به مقر فرماندهی الحشد الشعبی بیاید برای همین شخصا به استقبال ایشان رفت.
البصری خاطر نشان ساخت که حاج ابومهدی المهندس احتمال حمله را داده بود برای همین محافظان شخصی خود را در فاصله سه چهار کیلومتری از محل توقف هواپیما در فرودگاه بغداد گذاشت و به همراه راننده تا پای هواپیما رفت و شخصا حاج قاسم را استقبال و سوار خودرو کرد.
این فرمانده ارشد الحشد الشعبی تاکید کرد که نقشه آمریکایی ها ترور سپهبد شهید حاج قاسم بود اما در همین حال برای ترور حاج ابومهدی هم برنامه ریزی کرده بودند، وقتی هردو فرمانده را با هم دیدند که جمع شده اند، دشمن هر دوی آنها را به شهادت رساند.
خاطراتم با ابومهدی، خاطرات جبهه و جنگ است
ابوعلی البصری می گوید که خاطراتش با ابومهدی خاطرات کاری و متعلق به جبهه و جنگ و جلساتی می شد که با ایشان داشته است.
وی ادامه می دهد که خاطراتم همه متعلق به عملیات نظامی و برنامه ریزی نظامی و حضور در جبهه ها است. وقتی حاج ابومهدی از خطوط مقدم جبهه بازدید می کرد من در مقر فرماندهی می ماندم و وقتی او به مقر می آمد من به سرکشی از نیروها می رفتم.
صفات انسان کامل در وجود ابومهدی المنهدس
ابوعلی البصری درباره خصوصیات شخصیتی حاج ابومهدی المهندس می گوید: او صاحب شخصیتی قوی بود و جاذبیت و کاریزمای خاصی داشت که باعث می شد سریع در دل مردم جا باز کند.
او می گوید: ابومهدی المهندس مرد بسیار با فرهنگ و دارای اخلاق عالی بود و هرکس به او بی ادبی می کرد، با ادب جوابش را می داد و اگر از او چیزی می خواستی، دریغ نمی کرد، سعه صدر داشت و زود خشم نبود بلکه بسیار انسان بردباری بود.
دوست دیرینه ابومهدی درباره این مرد مجاهد می گوید: در ایام جنگ با داعش، همه در شرایط فشار بودند، برای همین فرماندهان محورها بسیار عصبی و خشمگین بودند اما ابومهدی همواره روحیه ای آرام داشت.
به گفته او، وقتی فرماندهان از صحنه های جنگ برمی گشتند بسیار عصبی و خشمگین بودند اما ابومهدی با حوصله به آنها گوش می داد، برخی حتی به خود حاج ابومهدی خشم می گرفتند اما او نمی گذاشت از پیشش بروند مگر اینکه خشم آنها را تخلیه کرده باشد.
شخص بسیار مهربان و با عطوفتی بود و رحمت شدید نسبت به مردم و دوستان و براداران مجاهدش داشت. بسیار متواضع بود و با نیروها می نشست و در خواب و غذا هم سطح رزمنده ها بود و با آنها نشست و برخاست داشت.
البصری می گوید: حاج ابومهدی المهندس یک صفت عجیب داشت که کمتر کسی چنین اخلاقی داشت، ایشان فرصت دست دادن رزمندگان را غنیمت می شمارد تا دستان آنها را ببوسد.
از مجروحان بازدید می کرد و پول مداوای آنها را می داد و علاقمند به ملاقات با خانواده شهدا بود .
ابوعلی البصری ادامه داد که حاج ابومهدی المهندس از حیث مالی وضعیت نسبتا خوبی داشت و وقتی خانواده شهیدی را از حیث سرپناه در مضیقه می دید، از پول شخصی خود به آنها کمک می کرد و برایشان سرپناه می ساخت.
ایشان برای بسیاری از خانواده های فقیر شهدا خانه ساخت و آنها را صاحب خانه کرد.
ابوعلی البصری تاکید کرد که ابومهدی المهندس بسیار کریم و بخشنده بود و صفات یک انسان کامل را داشت.
نظر شما