عناصر داستانی و نمایشی میراث ادبیات فارسی عنوان اثر متاخر محمد حنیف پژوهشگر، نویسنده و استاد دانشگاه است که تجربه سالها قلمفرسایی در حوزه ادبیات فارسی را در کارنامه دارد.
محمد حنیف (متولد ۱۳۳۹، بروجرد) رماننویس و پژوهشگر ادبیات داستانی، برگزیده جوایزی چون کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه جلال آلاحمد، کتاب سال شهید غنی پور، جشنواره قلم زرین،کتاب سال دفاع مقدس و جشنواره تجلیل از پژوهشگران و فناوران برتر کشور است.
حنیف که دکتری تخصصی تاریخ دارد تاکنون علاوه بر چندین رمان، مقالههایی با موضوعات نقد ادبی، تاریخی، فولکلور و کتابهایی در حوزه ادبیات داستانی و پژوهشهای تاریخی و ادبیات عامه را به رشته تحریر درآورده است.
اگرچه این نویسنده در ابتدا مقالهها و پژوهشهایی در حوزه تاریخ و فرهنگ عامه نوشت، اما سالهاست که روی ادبیات داستانی متمرکز شده و در سال ۱۳۹۱ با عنوان پژوهشگر ارشد از مرکز تحقیقات صدا و سیما بازنشسته شده است.
گلهای یخی (رمان)، ناشر حوزه هنری،۱۳۷۷، برفها آب میشوند (داستان بلند)، ناشر انتشارات مدرسه، ۱۳۹۰، آسایشگاه شماره ۶ (داستان بلند)، ناشر سوره سبز، ۱۳۹۰، کلاه جادویی و مجسمه مسی (رمان)، ناشر انتشارات عصر داستان، ۱۳۹۱، این مرد از همان موقع بوی مرگ میداد (رمان)، نشر اسم، ۱۳۹۶، خرمالوها را به گنجشکها بفروش، (رمان) ناشر انتشارات مسجد مقدس جمکران،۱۳۹۷، با اعمال شاقه (رمان)، ناشر انتشارات کتاب نیستان، ۱۳۹۸، چگونه ادبیات داستانی را تحلیل کنیم (به همراه مهرداد ترابینژاد)، ناشر انتشارات زیبا، ۱۳۸۰، قابلیتهای نمایشی شاهنامه، ناشر انتشارات سروش و مرکز تحقیقات صدا و سیما، ۱۳۸۹، هویت ملی در قصههای عامه دوره صفوی، ناشر عصر داستان، ۱۳۹۳، از نگاه داستاننویس، (به همراه طاهره رضایی)، ناشر سوره مهر، ۱۳۹۵ و بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران، (به همراه محسن حنیف)، ناشر انتشارات علمی و فرهنگی،۱۳۹۷ (برگزیده دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و سی و هفتمین دوره کتاب سال ایران) برخی از جمله داستانها، رمانها و پژوهش های ادبی حنیف در سه دهۀ گذشته است.
کتاب عناصر داستانی و نمایشی میراث ادبیات فارسی عنوان جدیدترین اثر محمد حنیف است که از سوی انتشارات علمی و فرهنگی در دسترس علاقهمندان به ادبیات داستانی و نمایشی قرار گرفته است.
ادبیات در یکی از کلی ترین تقسیمات خود در سه دسته ادبیات حماسی، ادبیات غنایی و ادبیات نمایشی قرار می گیرد. با توجه به اینکه تقسیم بندی کلی ادبیات با در نظر گرفتن ظرفیت های ادبیات ملل مختلف صورت می گیرد، در ادبیات اروپایی، ادبیات نمایشی رکن اساسی این تقسیم بندی را تشکیل می دهد؛ در حالی که در ادبیات فارسی، این گونه نیست. از میان وجوه مختلف ادبیات، قصه ها که می توانند غنایی یا تعلیمی، عرفانی و یا وهمی و جادویی، مربوط به حیوانات و یا قصه های فلسفی، رمزی و یا دینی، تراژیک و یا حماسی باشند، بر اساس قالب، مخاطب، منشأ خلق، موضوع و دورنمایه هایشان قابل تقسیم بندی هستند؛ در کتاب عناصر داستانی و نمایشی میراث ادبیات فارسی انواع ادبی از منظر برخورداری از عناصر داستانی و نمایشی بررسی شده است.
در بخشی از این کتاب ذیل عنوان «کشمکش» می خوانیم:
بسیاری از آثار روایی میراث ادب فارسی از کشمکش آدمی بر ضد سرنوشت و طبیعت استفاده کرده اند. البته این بدان معنا نیست که از کشمکش های دیگر استفاده نشده است. هر اثر داستانی می تواند حامل نمونه هایی از کشمکش ها باشد؛ یعنی احتمال دارد که یک داستان، علاوه بر کشمکش آدمی بر ضد آدمی، از کشمکش آدمی بر ضد خود و جدال آدمی بر ضد طبیعت نیز سود جوید. همینطور، کشمکش آدمی بر ضد آدمی هم می تواند ماهیت جسمانی و ذهنی یا اخلاقی داشته باشد. پس اگر، می گویند نوشته ای مثلا متکی بر کشمکش آدمی بر ضد طبیعت است، بیشتر بدان جهت است که این نوع کشمکش در آن نوشته، بیش از سایر کشمکش ها در اثر مذکور به چشم می خورد (صفحه ۱۵۰).
این کتاب که در ۱۲ فصل تدوین شده، منبعی برای شناخت و آشنایی با زوایای مختلف ادبیات روایی و نمایشی در ادبیات فارسی است؛ فصل اول: عناصر داستانی و قالبهای ادبی، فصل دوم: تفاوتهای آثار روایی دیروز و امروز ادبیات فارسی، فصل سوم: پیرنگ در ادبیات روایی فارسی، فصل چهارم: قهرمان/ ضدقهرمان و شخصیتپردازی در ادبیات روایی فارسی، فصل پنجم: گفتگو در ادبیات روایی گذشتۀ فارسی، فصل ششم: صحنهپردازی در ادبیات روایی فارسی، فصل هفتم: پیچیدگی (گرهافکنی و گرهگشایی) در میراث روایی فارسی، فصل هشتم: کانون روایت در ادبیات روایی گذشتۀ فارسی، فصل نهم: درونمایه در میراث روایی فارسی، فصل دهم: زبان در میراث ادبیات روایی فارسی، فصل یازدهم: مهمترین حکایات میراث ادبیات روایی فارسی و فصل دوازدهم: عناصر نمایشی چند قصه و حکایت فارسی.
غزلها، قصاید، مثنویها و حتی افسانهها و قصهها شناختهشدهتر و در دسترستر از حکایت هستند. از سویی برخی حکایات در دل کتابهای دیگر نهفته شده است. راه بردن به این حکایات کار آسانی نیست. معرفی مهمترین منابع حکایات فارسی میتواند قدمی در راه شناسایی و معرفی این گنجینه برای شناخت هرچه بیشتر عناصر داستانی و نمایشی این آثار باشد (صفحه ۲۴۵).
در نهایت باید گفت که در این کتاب، نویسنده با تکیه بر سالها تتبع در عناصر و فنون داستاننویسی، قابلیتهای نمایشی ادبیات فارسی، تدریس این درس و درس قصهگویی و نمایش خلاق در دانشگاههای مختلف، برگزاری کارگاههای داستاننویسی و تألیف کتابهایی در حوزه ادبیات داستانی و قابلیتهای نمایشی متون گذشته فارسی، ادبیات روایی فارسی را تنها از نظرگاه عناصر داستانی و نمایشی بررسی کرده است.
بازشناسی عناصر داستانی و نمایشی ادب گذشته فارسی می تواند راه را برای اقتباس نویسندگانی که به شیوه رئالیسم جادویی قلم می زنند، باز کند. اعتراف برخی از بزرگان ادبیات جهان غرب به تاثیرپذیری از آثار شرقی نشان دهنده قابلیت والای این آثار برای اقتباس است. از سویی، شناخت عناصر داستانی و نمایشی زمینه ساز اقتباس های نمایشی از آثار ادب فارسی خواهد شد. این امر به ویژه در اقتباس از منظومه های حماسی اهمیت بیشتری دارد. البته در روند اقتباس از این داستان ها ضرورت هایی مطرح است که اقتباس گر باید بدان ها توجه کند (صفحه ۳۸۶).
کتاب عناصر داستانی و نمایشی میراث ادبیات فارسی در ۳۹۹ صفحه و شمارگان هزار نسخه در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات علمی و فرهنگی روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما