در سرمقاله ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ روزنامه شرق به قلم جاوید قرباناوغلی دیپلمات بازنشسته می خوانیم: بااینحال جو بایدن در اولین روزهای شروع کار در کاخ سفید، سیاستهایی را اتخاذ کرد که به یقین به مذاق رهبران سعودی چندان خوشایند نیست. دونالد ترامپ با وجود بهکارگیری عبارات سخیف و توهینآمیز درباره عربستان، به دلیل کاملا روشن منافع مادی، پروژههای بزرگ و قراردادهای کلان تسلیحاتی همه تخممرغهای آمریکا را در سبد ریاض گذاشت. از جنایتهای کودککشی محمد بنسلمان در یمن چشمپوشی کرد، سلاخی و قتل فجیع جمال خاشقجی را نادیده گرفت و مجوز فروش چند ده میلیاردی تسلیحات به این کشور را امضا کرد.
تیم سیاسی- امنیتی بایدن در حال طراحی سیاست جدید آمریکا در خاورمیانه و اصلاح رویکردهای ترامپ است. برنامه تیم جدید کاخ سفید در منطقه و تفاوت محسوس رویکردهای بایدن با ترامپ از عوامل نگرانی عربستان است. پیشبینی میشود در پرتو سیاست بایدن، رابطه سعودی با آمریکا روزهای سختی را سپری خواهد کرد. جو بایدن و معاونش بهصراحت تأکید کردهاند که روابط با عربستان را ارزیابی مجدد خواهند کرد و به حمایت از عربستان در جنگ یمن پایان خواهند داد؛ کاری که بایدن پس از مراسم تحلیف در اولین روزهای استقرار در کاخ سفید به قول خود عمل کرد و آن را انجام داد؛ حوثیها را از لیست سازمانهای تروریستی خارج کرد و فروش تسلیحات به عربستان- حتی برای کوتاهمدت- را متوقف کرد. دستور سری ترامپ در عدم انتشار اسناد جنایات بنسلمان درباره خاشقجی را لغو کرد و قرارداد فروش هواپیماهای پیشرفته بمبافکن F۳۵ به امارات، متحد اصلی عربستان را لغو کرد و ایتالیا را برای تحویلندادن موشک به سعودی تحت فشار قرار داده است. اگرچه این موارد را نمیتوان به معنای تغییر استراتژی آمریکا درباره سعودی برشمرد و از «شکاف عمیق» در روابط واشنگتن- ریاض صحبت کرد، همین گامها از سوی بایدن نیز برای رهبران محافظهکار سعودی نگرانکننده است.
از منظر تیم بایدن شاهزاده جاهطلب، عربستان را به متحدی مشکلساز و غیر قابل دفاع در برخی سیاستها برای آمریکا تبدیل کرده است. پنج سال است که محمد بنسلمان جنگ بیهودهای را در یمن به راه انداخته که تاکنون دهها هزار کشته و زخمی بهویژه از زنان و کودکان به جای گذاشته است؛ موضوعی که بایدن در جریان کمپین انتخاباتی، پایاندادن به این تراژدی شرمآور را از اولویتهای سیاستهای خود اعلام کرد. محمد بنسلمان مخالفان خود را بازداشت و زندانی کرد و جمال خاشقجی را به طرز فجیعی از میان برداشت. همچنین هنوز زوایای ناپیدای نقش عربستان و شهروندان این کشور در حادثه ۱۱ سپتامبر همچنان مورد بحث محافل سیاسی و امنیتی آمریکاست. عربستان از همان اولین روزهای پیروزی بایدن تلاشهای گستردهای را برای تأثیرگذاری بر تیم جدید حاکم بر کاخ سفید آغاز کرد.
آنچه نگرانی عربستان را درباره آینده روابط ریاض- واشنگتن تشدید میکند، همزمانی سیاستهای سختگیرانه بایدن درباره عربستان با رویکرد آمریکا در تعامل با ایران، عمدهترین رقیب منطقهای سعودی است. محمد بنسلمان برخلاف قواعد شناختهشده پادشاهی محافظهکار سعودی در برابر ایران در چهار دهه گذشته، رویکرد خصمانهای را در مقابل ایران اتخاذ کرد. شرطبندی شاهزاده سعودی در اتخاذ این رویکرد و تبدیلشدن به قدرت هژمونیک منطقه، سیاست فشار حداکثری ترامپ بر ایران، تلاش برای تحمیل دشواریهای اقتصادی به ایران متأثر از تحریمهای بیسابقه و اطمینان از حمایت تمامعیار آمریکا از این کشور در تقابل تهران- ریاض بود. موضوعی که در ماجرای حمله وسیع موشکی به تأسیسات عظیم نفتی آرامکو و همچنین عدم پاسخ آمریکا به سرنگونی پهپاد پیشرفته آمریکا توسط پدافند جمهوری اسلامی ایران، تردیدهای جدی را در تعهدات آمریکا در مقابل عربستان ایجاد کرد. ترامپ بهروشنی «امنیت در برابر پول» را مطرح کرد و بهطور بیسابقهای با لحنی تحقیرآمیز به رهبران سعودی گفت اگر خواستار حمایت آمریکا در تأمین امنیت این کشور هستند، باید هزینه آن را بپردازند.
امنیت مهمترین دغدغه رهبران سعودی است. در سیاست داخلی، اقدامات محمد بنسلمان در مقابل مخالفان خود که برخی از آنها از خانواده سلطنتی هستند، رقابت برای جایگزینی پادشاه بیمار و کهنسال این کشور و جایگاه بهظاهر محکم محمد بنسلمان را تشدید کرده است. در سیاستهای منطقهای نیز عربستان نگرانیهای عمدهای در آینده جنگ یمن دارد. رویکرد عربستان به اسرائیل نیز در همین زمینه قابل تحلیل است و ازسرگیری روابط ریاض- تلآویو، گزینهای مناسب برای آنهاست.
عربستان از تغییر سیاستهای آمریکا در برابر ایران بیمناک است و با استفاده از همه امکانات و ازجمله نفوذ اسرائیل در آمریکا و پایتختهای اروپایی درصدد جلوگیری از این رویداد مهم است. شکست «فشار حداکثری ترامپ»، اعلام بازگشت به برجام از سوی بایدن، انتخاب تیم سیاسی- امنیتی که به تعامل با تهران شهرت دارد و اثرات اولیه این تغییر در برخی گشایشهای اقتصادی برای ایران، نمایانگر تغییر فضای سیاسی تهران- واشنگتن، ازجمله نگرانیهای عربستان است. لابی دلارهای نفتی عربستان، جاذبه قراردادهای کلان و فشارهای اسرائیل به فرانسه، الیزه را به اتخاذ رویکردی غیرمتعارف وادار کرد. به سهولت میتوان رد پا و فعالیتهای مشترک دیپلماتیک سعودی و اسرائیل را با تأثیرگذاری بر رویکرد آمریکا در مقابل ایران در اظهارات اخیر مکرون درباره برجام مشاهده کرد. رئیسجمهور فرانسه خواستار حضور عربستان در گفتوگوهای احیای برجام شده که در واقع شکل جدیدی از توافق هستهای است. این در حالی است که برجام توافقی بین شش قدرت جهانی با ایران است که با قطعنامه ۲۲۳۱ به توافقی بینالمللی تبدیل شده و با وجود خروج آمریکا از آن، از منظر قواعد نمیتوان شاکله آن را بر هم زد.
پیشبینی میشود سیاست کاهش تنش در منطقه در دستور کار بایدن قرار گیرد. این رویکرد عربستان و محمد بنسلمان را برای پایانبخشی به جنگ یمن و اتخاذ رویکردی مسالمتآمیز در برابر ایران بهعنوان یکی از بازیگران مهم تحولات یمن، تحت فشار قرار خواهد داد. پیامهای متعدد ایران به عربستان در راستای این سیاست که بارها از سوی روحانی و ظریف اعلام شده، سیگنال مثبتی برای پیگیری این رویکرد از سوی بایدن و به نفع سیاستهای منطقهای و کاهش فشار بر ایران است که باید آن را به طور جدی دنبال کرد.
تلاش برخی از اعضای کنگره آمریکا در بازگشایی پرونده قتل خاشقجی در کنار رویکرد آمریکا درباره جنگ یمن از دیگر عوامل تأثیرگذار بر روابط عربستان و آمریکاست. محمد بنسلمان طراح و مجری این قتل فجیع در زمان ترامپ با استفاده از پول، لابی گسترده و دادگاه نمایشی بهاصطلاح عاملان آن، توانست از تأثیرات این قتل خود را مصون نگه دارد. زمزمههای گشودهشدن این پرونده در زمان بایدن هشداری جدی به محمد بنسلمان و آینده رهبری سیاسی این کشور است.
نظر شما