به گزارش ایرنا موضوع ها و مسائل خاورمیانه، یکی از راهبردی ترین مناطق جهان که ذخایر انرژی هنگفتی را در خود جای داده است، دهها سال است با پیچیدگی های زیادی مواجه است و اقدامات و سیاست دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا نیز بر پیچیدگی های این منطقه در سال های اخیر افزود.
ظرف چهار سال گذشته، ترامپ راهبردی مخرب و بی ثبات کننده را در منطقه در پیش گرفت که بطور قابل توجهی موجب تشدید ناامنی و بی ثباتی آن شد.
تارنمای خبری انگلیسی «استرایف» در گزارشی نوشت، اکنون که جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا و کامالا هریس معاون وی قدرت را در اختیار دارند، برخی موضوعات بحث برانگیز به قوت خود باقی است و چالش های هدایت دنیایی چند وجهی و مدیریت سیاست داخلی مخدوش شده، آسانتر نشده است.
این تارنمای خبری خبری -تحلیلی نوشت: دولت بایدن راهبردش برای اصلاح خسارت ناشی از سیاست خارجی بی ثبات کننده ترامپ در خاورمیانه را تدوین می کند اما به نظر می رسد آمریکا در این مسیر در جا خواهد زد.
آیا باید انتظار داشت سیاست خاورمیانه ای بایدن از سیاست اوباما پیروی کند که به واسطه آن آمریکا به جدایی از خاورمیانه ادامه می دهد، به لحاظ راهبردی خود را از رویدادهای پس از قیام های عربی دور می کند یا اینکه ترک سیاست اوباما و شروع رویکردی جدید در پیش خواهد بود؟
در ادامه گزارش این تارنمای انگلیسی امده است:
دولت ترامپ در چهار سال ریاست جمهوری وی در جهت متحد کردن آمریکا با رژیم صهیونیستی، عربستان و دیگر کشورهای سنی عربی حرکت کرد تا آنها را در کارزاری علیه ایران بسیج کند.
این کارزار برخی اقدامات تحریک آمیز همچون ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده شهید نیروی قدس و محسن فخری زاده دانشمند ارشد هسته ای ایران، استقرار غیرمعمول زیردریایی ها در خلیج فارس و پرواز بمب افکن های ب – ۵۲ در نزدیکی ایران را دربرگرفت؛ اقداماتی که با هدف اعمال فشار بر ایران به منظور اقدام تلافی جویانه انجام شد.
بایدن خروج ترامپ از برجام را شکست تلاش های منع اشاعه هسته ای آمریکا در نظر می گرفت.
انتظار می رود در دولت بایدن، آمریکا توافق هسته ای را مورد بازنگری قرار دهد و درصدد انعقاد توافق هسته ای جدیدی باشد.
با این حال، ایران به تازگی اعلام کرد غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم در نیروگاه فوردو را برای سوخت رسانی به راکتور تحقیقاتی تهران از سر می گیرد.
این اقدام ممکن است فرصتی برای ایران جهت تعامل مجدد دیپلماتیک با آمریکا فراهم کند، اگر بایدن فرمان های اجرایی ترامپ درمورد تحریم ایران را لغو کند.
اگرچه ممکن است پنجره ای دیپلماتیک به روی افقی گشوده شود که شاید اقتصاد و سیاست خارجی ایران را به مسیر بازگرداند، این رویکرد تعاملی شاید احیا نشود، اگر مجلس ایران بر بازگشت آمریکا به برجام بدون قید و شرط تاکید کند و آمریکا نیز بر پیروی کامل ایران از برجام اصرار ورزد.
سیاست خارجی ترامپ همچنین با حمایت بی قید و شرط از کشورهایی در منطقه مشخص می شد که شرکای امنیتی مهمی تلقی می شدند و عبارت بودند از عربستان، مصر، رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی، سیاستی که آنها را برای اصرار بر سیاست خارجی تهاجمی و سرکوب داخلی تشجیع می کرد.
به عنوان نمونه، حمایت کامل آمریکا از رژیم سعودی در دوره ترامپ، تجاوز و جنگ طلبی عربستان به یمن را موجب شد که یکی از بدترین بحران های انسانی را رقم زد.
عربستان همچنین با انتقادهای بین المللی به خاطر سابقه حقوق بشری اش، کوتاهی از مسئولیت خواهی کامل برای قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی و رفتار با مخالفان و فعالان سعودی مواجه شده است.
در مقابل، بایدن در طول حرفه کاری اش، نسبت به عربستان دید نسبتا شکاکانه ای داشته است. وی نوامبر ۲۰۱۹ به وضوح گفت که آمریکا قصد ندارد سلاح بیشتری به عربستان بفروشد.
باید دید که وی چطور همکاری راهبردی آمریکا با عربستان را به ویژه با توجه به انتصاب ویلیام برنز مدیر جدید سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) تنظیم می کند. حتی با وجودی که ریاض به تازگی محاصره قطر را لغو کرد تا به عنوان حسن نیت به بهبود روابط جدیدش با بایدن کمک کند، اما واشنگتن ممکن است از همه اهرم های موجود (در ارتباط با قتل خاشقچی) استفاده کند تا قاطعانه به سمت پیوستن به توافق هسته ای و ساکت کردن عربستان گام بردارد.
در این میان، امارات انتقاد قانونگذاران آمریکایی را به دلیل نقش داشتن در جنگ یمن و نقض تحریم تسلیحاتی لیبی برانگیخته است.
درحالی که مفسران سیاسی، رویکرد سردتر را نسبت به امارات در دوره بایدن پیش بینی می کنند، ائتلاف تازه تشکیل شده بین امارات و رژیم صهیونیستی ممکن است فوریت کمتری برای دموکرات ها جهت کاهش حمایت نظامی و اولویت بندی تعهداتشان به پیشرفت در زمینه حقوق بشر ایجاد کند.
این موضع تضادبرانگیز بایدن نسبت به عربستان و امارات ممکن است نیات بایدن برای برقراری ثبات در یمن و رفع اختلاف در لیبی را تضعیف کند.
چالش بزرگتر دیگر بایدن، نحوه برخورد با سیاست سلف خود در مورد رژیم صهیونیستی است. حمایت آمریکا از این رژیم، اشغالگری اش بر قلمروهای فلسطینی و الحاق بالقوه کرانه باختری را تسهیل کرده است.
مشخص نیست که آیاد بایدن دنبال کردن راهکاری برای اشغالگری را در اولویت قرار می دهد یا به مسائل کلیدی چون وضعیت بیت المقدس و شرایط آوارگان توجه نشان می دهد.
اگرچه دولت بایدن ممکن است پیشنهاداتی برای احیای کمک آمریکا به تشکیلات خودگردان، بازگشایی دفتر نمایندگی فلسطینی ها در واشنگتن و تاسیس کنسولگری جدید آمریکا برای فلسطینی ها در شرق بیت المقدس ارائه دهد، اما کمک به اسرائیل را به احترام تل آویو به توافق های بین المللی و زنده کردن راهکار دو دولت مشروط نمی کند.
آفریقای شمالی نیز یک عرصه پیچیده دیگر پیش روی بایدن قرار می دهد. دولت مصر به رغم دریافت کمک نظامی از آمریکا، به نقض حقوق بشر معروف است. بایدن هشدار داده است که چک سفید بیشتری برای عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر وجود ندارد.
در مغرب نیز دولت ترامپ خود را درگیر اختلاف این کشور بر سر صحرای غربی کرد و حق حاکمیت مغرب بر این منطقه مورد مناقشه را در ازای عادی سازی روابط این کشور با رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخت.
این اقدام، دولت بایدن را بر سر دو راهی قرار می دهد، زیرا اقدامات اخیر ترامپ به بی طرفی آمریکا در اختلافی که بی ثباتی گوشه ای از شمال آفریقا را تهدید می کند، پایان داده است. این منطقه برای منافع امنیتی آمریکا و اروپا حیاتی است.
بعلاوه، در لیبی ریاست جمهوری ترامپ در حاشیه یک جنگ نیابتی قرار گرفت که بر اختلاف موجود در این کشور دامن می زد.
کنترل زیرساخت های نفتی و منابع گاز در حوزه خاور نزدیک از سوی ترکیه، روسیه، امارات و مصر، تاثیری بزرگ بر خط سیر درگیری های لیبی دارد. آمریکا متحدانی در هر دو طرف دارد.
مناسبات نزدیکی که دولت ترامپ زمانی با رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه داشت، ممکن است در دوره بایدن تغییر کند، به ویژه وقتی پای مقابله با موضع ترکیه در کشور همسایه اش و کاهش تنش ها در مدیترانه شرقی به میان می آید.
در ادامه این گزارش آمده است: مناقشات منطقه ای مرتبط با قدرتمندرین طرف های خاورمیانه یعنی ایران، ترکیه و رژیم صهیونیستی ممکن است بر سیاست خارجی آمریکا در دوره بایدن سایه افکند.
اما بایدن مشکلات بسیاری برای حل کردن در خانه دارد. وی در جریان سخنرانی مراسم تحلیفش سیگنال داد که اولویت دولتش تمرکز بر جبهه داخلی است.
باید دید که آیا سیاست خارجی دولت بایدن در خاورمیانه با سازگاری و مطابقت هایی همراه است یا تغییر راهبردی بزرگی را تجربه می کند.
نظر شما