کتاب سربازنامه منظومهای بلند و حماسی سروده افشین علا با تصویرسازی محمدحسین صلواتیان است. این مثنوی بلند چند ماه پیش از انتشار رسمی از سوی افشین علا به رهبر معظم انقلاب تقدیم شده و مورد تمجید معظمله نیز قرار گرفته بود. ایشان در یادداشتی بر این مجموعه مرقوم فرمودند: «زیبا و شیوا و خوش لفظ و معنا سروده شده است. منظومه ماندگاری خواهد شد ان شاالله. این قریحه و این توفیق را به آقای افشین علا تبریک می گوییم».
سربازنامه منظومه ای است حماسی، ملی و آیینی. تلفیقی از اسلوب متون منظوم فارسی پیرامون افسانه ها و اساطیر باستان و آموزه های دینی و انقلابی امروز ایران زمین. با این تفاوت که روایت این منظومه نه بازنویسی افسانه های دوردست و کهن است و نه قهرمان آن اسطوره ایست خیالی. داستان سربازنامه صرفنظر از آرایه ها و استعاره های شاعرانه روایتی مستند و واقعی از حماسه هایی است که در سال های اخیر پیش چشم ایرانیان و جهانیان به وقوع پیوسته است.
قهرمان آن نیز سردار عاشق و مجاهدی است که پاره تن ایرانیان این روزگار و نماد اقتدار و امنیت این آب و خاک بود. شهید جاودانه ای که به دلیل مبارزه بی امان با خون خوارترین دشمنان بشریت نه فقط نزد ایرانیان محبوبیتی بی نظیر داشت. که پشت و پناه ملت های مظلوم منطقه بود...
بی شک چنین حماسه ای نمی توانست از چشم و جان و قلم اهالی وادی هنر و ادبیات معاصر پنهان بماند. پس اشعار و نوشته های بی شماری در وصف حماسه آن جان مشتاق شهادت، سروده و نگاشته شد. منظومه حاضر یکی از آن بسیار است که با بهره گیری از تمثیلی اسطوره ای توانست میان تخیل و واقعیت پلی بزند.
افشین علا در این مثنوی بلند هم به حماسه های کهن ایرانیان اشاره می کند و هم به شکل گیری نهضت اسلامی ۵۷ و سال های دفاع مقدس گریزی می زند. آنگاه به ترسیم شاعرانه ای از وضعیت سال های اخیر ایران و منطقه می پردازد و صف آرایی جبهه حق و باطل را به تصویر می کشد و پس از این مقدمه به سراغ قهرمان اصلی روایت خویش یعنی قاسم سلیمانی می رود و شرح حالات عارفانه و مجاهدت های عاشقانه او را به نظم می کشد.
در بخشی از این منظومه که به واکنش افکار عمومی بعد از انتشار خبر ترور شهید سلیمانی اشاره دارد می خوانیم:
بر قامت عرش ارتعاش افتاد
بر گونه آسمان خراش افتاد
تنها نه به فارس شور محشر شد
اسلام در این عزا مکدر شد
برخاست عراق بهر تشییع اش
عازم، عتبات شد به تودیعش
هم بصره و حله از ثبات افتاد
هم دجله به دامن فرات افتاد
شد عرصه سوگواری آن گل
از بحر مدیترانه تا کابل
چون کوه شنید طاقتش کم شد
چون سرو شنید قامتش خم شد (ص.۳۱)
«سربازنامه» ۴۸ صفحه دارد و از سوی انتشارات مکتب حاج قاسم وابسته به بنیاد حفظ و نشر آثار سپهبد قاسم سلیمانی منتشر شده است.
نظر شما