«شرایط جامعه ایران در آستانه ۱۴۰۰» عنوان وبینار تخصصی است که اخیرا به همت انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها شعبه فارس برگزار شد. سعید معیدفر استاد پیشین دانشگاه تهران سخنران این نشست بود. وی در این نشست حول مسایل جامعه ایران و تحولات و چالشهای پیش رو به سخنرانی پرداخت.
مشروح سخنرانی وی را در ادامه میخوانید:
همه میدانیم در شرایطی هستیم که با بسیاری از مشکلات، گرفتاریها و چالشها در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... رو به رو هستیم. آنچنان که گزارشهای مختلف نیز گواه این امر است. همچنین این وضعیت نامطلوب به صورت مستمر طی دههها و سالهای اخیر شدت بیشتری پیدا کرده و بسیاری از این مشکلات هم به لحاظ کمی وکیفی و هم به لحاظ ابعاد، وسعت و پیچیدگی بسیاری یافته است. نظر من این است که حتی اگر از بهترین متخصصان، مدیران و کارشناسان هم استمداد بجوییم باز هم نتیجه بخش نخواهد بود.
مساله اجتماعی از آغاز تا اکنون
مساله اجتماعی امری است که بسیاری از کشورها در دوران معاصر با آن مواجه شدهاند. در گذشته چیزی به نام مسایل اجتماعی وجود نداشته زیرا تحولات و دگرگونیها پیش از دوران مدرن به صورت تدریجی و آرام بوده است. اما از دوران مدرن وارد دنیایی شده ایم که با گذشته متفاوت است و لحظه به لحظه تحولات وسیعی در عرصه ها و زمینههای مختلف در زندگی بشر رخ داده و میدهد. فناوریهای جدید و تحولاتی که در این زمینه صورت گرفتهاند، آنقدر گسترده است که قابل مقایسه با گذشته نیستند. بنابراین بطور طبیعی در دوران مدرن با انبوهی از مسائل، مشکلات و تحولاتی رو به رو هستیم که ما را احاطه کردهاند و تنها باید برای برون رفت از آنها راه حل داشته باشیم.
در این میان جامعه شناسی به عنوان علمی با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال درصدد بود تا به درکی از مسایل برسد و به حل آنها کمک کند. جامعه شناسان اولیه نیز تلاش بسیاری برای ایجاد نظم و انسجام در جامعه به کار بستهاند. اما با وجود قدمت ۲۰۰ ساله جامعه شناسی، باید بگوییم که مسائل اجتماعی قدمتی ۱۰۰ ساله دارند و این امر حاکی از این است که این حوزه جدید است. علت شکل گیری حوزه مسایل اجتماعی در واقع به دلیل سرعت تحولات فنی، اقتصادی، صنعتی و لزوم حل آنها بود.
اما در دوران جدید ما وارد مرحلهای شدهایم که برای حل مسایل جامعه نیازمند اجماع میان کارشناسان، متخصصان، مدیران و همکاری گسترده مردم برای رفع بحرانها و فائق آمدن بر آنها هستیم. بنابراین در حوزه مسایل اجتماعی لازم است آنها را فرموله کرده و بر سر آنها به نوعی توافق برسیم. یعنی مجموعه متخصصان، مدیران، مسوولان و مردم باید بر سر آنها به نوعی اجماع برسند. به عبارتی همه به این نکته برسند که این مسله، مساله جامعه ما است.
مشکل فقدان اجماع در جامعه ما
دنیای ما بسیار پیچیده است و هر چه پیش می رویم، نیاز به همکاری همه جانبه و مقابله با بحرانها نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی بیشتر میشود. ما امروز برای اینکه بتوانیم بحرانهای عظیم برای مثال بحرانهای زیست محیطی را حل کنیم نیاز به همکاری و اجماع همه عوامل داریم. ما با راهحلهای فردی و پراکنده نمیتوانیم مسایل و مشکلات را حل کنیم.
در کشور ما تفاوت دیدگاهها و اشقاق بین دیدگاهها چنان است که فرصت لازم برای ایجاد همفکری و فهرست مسایل و مشکلات و همفکری بر سر آنها نداریم. این در حالی است که بسیاری از کشورها در خصوص مسایل اجتماعی توانستهاند به یک نظر و تصمیم جامع برسند. در مقالهای در خصوص کرونا نوشته بودم که این بیماری میتواند فرصتی برای ما در جهت رسیدن به توافق و اجماع باشد؛ اما متاسفانه ما نه تنها از فرصتهای پیشین بلکه حتی از این فرصت نیز نتوانستیم استفاده کنیم و آن همچنان در حد یک تهدید باقی ماند. در بسیاری از کشورها که نوعی توافق و همکاری بین دستگاهها، مسوولان، کارشناسان و مردم وجود داشت، موفقیتهایی حاصل شد در حالیکه در جامعه ما خلاف آن صورت گرفت و وضعیت تشدید یافت.
بنابراین مساله جامعه ما فقر، بیکاری، خودکشی و افزایش آنها نیست در واقع مساله ما عدم اجتماع، توافق و همکاری در خصوص مسایل اجتماعی است که سبب شده هیچ راه حلی برای برون رفت از آنها صورت نگیرد.
خداوند بسیاری از مشکلات را به عنوان فرصت بر سر راه انسانها قرار میدهد، کرونا هم میتوانست فرصتی برای رسیدن ما به اجماع و نیز افزایش اعتماد مردم به نهاد دولت باشد؛ اما آنچنان که شاهد هستیم عدم کارایی موثر نهادها، وزارت خانه ها و... و همچنین عدم همکاری بین آنها سبب شد نه تنها این مشکل حل نشود بلکه حتی بدتر شود.
بنابراین در یک عبارت مساله ما در جامعه این است که به دلیل فقدان اجماع میان نخبگان در عرصههای مختلف چیزی به نام مساله اجتماعی نداریم. امروزه اگر مردم مشارکت نکنند و اعتمادی نداشته باشند، نمیشود مشکلی حل شود. هر چند کشور ما درگیر چالشهای مختلف است اما هیچ یک از آنها مساله اجتماعی نیستند زیرا هیچ کس به اجماعی درباره آنها نرسیده است. پس امروزه چیزی به نام مساله اجتماعی در جامعه ایران نداریم. در واقع شکاف بین نخبگان سیاسی، اجتماعی و مردم تنها مساله جامعه ایران است.
نظر شما