زنان در جشنواره امسال فیلم فجر جایگاه ویژه ای داشتند، به طوری که شخصیت اصلی ۵ فیلم از ۱۶ فیلم بخش مسابقه به زنان اختصاص داشت. ابلق، مامان، تی تی، خط فرضی و ستاره بازی فیلم هایی بودند که با محوریت حضور زنان قصه های خود را پیش بردند.
در فیلم «ابلق» موضوع جنبش فراگیر Me Too یکی از موارد قابل بحث بود، تا جاییکه برخی تحلیل ها از افزایش شانس حضور این فیلم با چنین درونمایه ای در مراسم اسکار سال آینده خبر دادند. «مامان» دیگر فیلمی بود که حضور رویا افشار در نقش مادر، به وجهه هنری و باورپذیری داستان نمود چشمگیری داد و سبب شد این بازیگر پس از سالها حضور در تئاتر، تلویزیون و سینما، موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر شود. «تی تی» از دیگر فیلم های برگزیده جشنواره در میان مردم و منتقدان بود که جای خالی عاشقانه های آرام و ظریف را در سینمای یکنواخت، مردانه و خشن این سالها پر کرد و باعث توجه ویژه منتقدان و اهالی رسانه به آیدا پناهنده در مقام فیلمساز و النازشاکردوست در مقام بازیگر شد. «خط فرضی» با اینکه از فیلم های نه چندان موفق جشنواره بود، اما نگاهی روانشناسانه به زنان و مشکلات اجتماعی آنها داشت و بالاخره «ستاره بازی» حضور قدرتمند ملیسا ذاکری بازیگر نقش اول فیلم را در سینما نوید داد و بار دیگر موضوع خانمان سوز اعتیاد و مهاجرت را درونمایه داستانی خود کرد.
برای بررسی و تحلیل فیلم های به نمایش در آمده در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، اداره کل پژوهش ایرنا وبیناری را با شرکت سه تن از منتقدان سینمایی کشور برگزار کرد. در این نشست مجازی «آرش خوشخو» سردبیر روزنامه هفت صبح و منتقد سینما و خانم ها «آنتونیا شرکا» استاد دانشگاه و منتقد سینما و «آزاده جعفری» نویسنده، مترجم و منتقد سینما حضور یافتند و به بیان تحلیل خود در ارتباط با آثار به نمایش در آمده در جشنواره پرداختند.
ابلق ساخته نرگس آبیار
ایرنا: فیلم ابلق از جمله فیلمهایی بود که در جشنواره امسال، با اقبال تماشاگران روبرو شد و سیمرغ بلورین نگاه مردمی را از آن خود کرد، در عین حال منتقدان رویکرد متفاوتی با فیلم داشتند: گروهی فیلم را اثری با کیفیت و بهترین فیلم کارنامه نرگس آبیار عنوان کردند و برخی نیز ایرادهای مختلف فرمی و محتوایی به این اثر وارد کردند. بحث پایان بندی، جزئیات، طولانی شدن مقدمه و شیوه گره گشایی داستان از جمله این نقدها به فیلم بوده است. نقطه نظر شما درباره فیلم ابلق و بازخوردهای آن در میان اهالی رسانه و مردم چیست؟
شرکا: بحث پایانبندی، نه تنها مشکل فیلم های آبیار بلکه معضل سینمای ایران هم هست. به طور کلی فیلم های نرگس آبیار از نظر پایان های ایستا و محافظه کاری دارند که انتظار برآمده از کلیت داستان را برآورده نمیکنند.
شرکا: در خصوص نرگس آبیار و کارنامه فیلم سازی اش چند نکته حایز اهمیت است: نخست اینکه او فیلمسازی است که از نویسندگی و ادبیات وارد سینما شده و به همین دلیل قصه گوی خوبی است و از طرفی چون به مدیوم سینما نیز مسلط است، نبض مخاطب را در دست دارد. نکته دوم توانایی نرگس آبیار در کار با کودکان است که می توان گفت این مهارت، از جمله امتیازات وی در ساخت فیلم هایش به شمار می آیند. مورد دیگر در خصوص جذابیت های بصری فیلم های آبیار است که باعث جذابیت و تنوع برای تماشاگر عام و خاص می شود. درباره پرسش ابتدایی هم با نظر شما درباره برخی زیاده روی های فیلمساز موافق هستم؛ برای نمونه تصویر کردن روستایی با این همه محدودیت و کمبود امکانات، نیازمند این حجم از رنگ و لعاب نیست و به شکلی میان فضای روستا و بازنمایی سینمایی آن، عدم تناسب وجود دارد.
مورد دیگر که در صحبتهای شما نیز به آن اشاره شد بحث پایانبندی فیلم است که نه تنها عموما مشکل فیلم های آبیار بلکه معضل سینمای ایران هم هست. در فیلم ابلق نوعی محافظه کاری در انتخاب نهایی فیلم هست. به طور کلی فیلم های نرگس آبیار از نظر پایان های ایستا و محافظه کاری دارند که انتظار برآمده از کلیت داستان را برآورده نمیکنند.
موضوع دیگر شخصیت پردازی فیلم است؛ اینکه در فرهنگ روستایی به نظر می رسد آدمها در مواجهه با پدیده های غیراخلاقی، رفتارها و کنشهای قاطعانه و محکم تری نشان دهند و اینقدر راحت از کنار آن نگذرند. عکس العمل مردان فیلم غیرقابل باور است، گویی هیچ اتفاقی نیفتاده و درنهایت و با جود اتفاقات رخ داده در جریان داستان، همه چیز مسکوت می ماند و اهالی به زندگی سابق خود ادامه می دهند.
مورد دیگر که در صحبتهای شما نیز به آن اشاره شد بحث پایانبندی فیلم است که نه تنها عموما مشکل فیلم های آبیار بلکه معضل سینمای ایران هم هست. در فیلم ابلق نوعی محافظه کاری در انتخاب نهایی فیلم هست. به طور کلی فیلم های نرگس آبیار از نظر پایان های ایستا و محافظه کاری دارند که انتظار برآمده از کلیت داستان را برآورده نمیکنند.
ایرنا: علاوه بر بحث های ذکر شده درباره مقدمه، داستان و پایان بندی، موضوع جنبش Me Too که معادل فارسی آن «من هم» عنوان شده، به فیلم نسبت داده شده، در این خصوص نظر خود را بفرمایید.
جعفری: در فیلم ابلق، آبیار یکی از مهمترین مشکلات جامعه ایرانی، یعنی غیرت و ناموسپرستی، را وارد فیلمی میکند که رخداد اصلیاش میتواند در هر کشوری به وقوع بپیوندد. ابلق این مردانگی افراطی را نشانه رفته است که به جای چارهجویی برای خانوادهاش چاقو میکشد و خون میریزد.
جعفری: من با این تحلیل موافق نیستم که فیلم دیر شروع می شود، چرا که از نظر من نقطه قوت فیلم در فضاسازی، شخصیتپردازی و به طور کلی جزئیات رفتاری است که آبیار توانسته با مهارتی منحصربهفرد به تصویر بکشد. نکته قوت دیگر فیلم زاویه دید و شناخت زنانه فیلمساز است که در شخصیت های زن و شیوه مواجهه آنها با رخدادها نمود یافته است.
شخصیت راحله با بازی الناز شاکردوست، از طرفی از سوی همسرش و جلال تحت فشار است و از سوی دیگر پیوسته دل نگران دخترش است و این مادرانگی با جزئیات و به زبان تصویر به نمایش درآمده است. بینش بصری نرگس آبیار در ابلق و دیگر فیلمهایش چشمگیر است که تنها به قاببندیهای زیبا محدود نمی شود و در پس این قابهای زیبا مفاهیم مختلف و پیچیدهای نیز به تصویر کشیده میشوند. برای نمونه میتوان به صحنه پشتبام و جهت نگاههای شخصیتها اشاره کرد. البته حرکات دوربین گاه زیادی جلوهگر است. فیلم ابلق از زمانش استفاده میکند تا با جزئیات جهان فیلم و آدمهایش را بسازد، به طوری که همه شخصیتها جایگاهشان را پیدا کردهاند و هیچ بازی تصنعی و آزاردهندهای در فیلم وجود ندارد.
بسیاری پایان بحثبرانگیز فیلم را واپسگرا و محتاطانه میدانند اما من در کل نظر مثبتی دارم. اینجا آبیار یکی از مهمترین مشکلات جامعه ایرانی، یعنی غیرت و ناموسپرستی، را وارد فیلمی میکند که رخداد اصلیاش میتواند در هر کشوری به وقوع بپیوندد. ابلق این مردانگی افراطی را نشانه رفته است که به جای چارهجویی برای خانوادهاش چاقو میکشد و خون میریزد. بنابراین کنش نهایی راحله نیز باید در همین بستر و پسزمینهی اجتماعی خوانده شود. برادر شوهر راحله با بازی مهران احمدی میگوید که «در صورت افشاگری، شوهرت چارهای جز کشتن جلال ندارد و در غیر اینصورت هر دو بیآبرو میشوید»، این جملهای هولناک اما بسیار واقعی است و نشاندهنده این که در چنین جامعهای مردان و زنان هر دو قربانیاند. اینجا مسئلهای مهمتر از مصلحتطلبی یا حقیقتجویی راحله مطرح میشود که شیوه ارائهاش بسیار تاثیرگذارست و حتی اگر چند نفر با تماشای این فیلم به ویرانگری غیرت کور و ناموسپرستی افراطی پی ببرند، فیلم اثرگذار بوده است.
ایرنا: علاوه بر موارد گفته شده، نظرتان درباره جزئیات فضاسازی، بزرگنمایی و بحث مفهوم زدگی در بخش های پایانی فیلم چیست؟
خوشخو: زمانی در سینمای دنیا این بحث وجود داشت که نباید کارگردانی، موسیقی و سایر جزئیات فیلمسازی به چشم بیاید و تماشاگر متوجه حرکت دوربین و برخی موارد فنی و تکنیکی شود، حال آنکه با پیشرفت هایی که در فیلم سازی به وجود آمده این گزاره به نظر قدیمی و منسوخ شده به نظر می رسد چرا که تماشاگران در حال حاضر با مراحل مختلف تولید و ساخت فیلمها آشنایی نسبی پیدا کردند.
خوشخو: مشکل اصلی فیلم ابلق، مهندسی معکوس فیلمنامه است به طوری که فیلمساز گویی برای سوژه ملتهب و به روز خود یک داستان فرضی و ساختگی طراحی کرده است و فیلم از میانه به بعد به طور کامل قابل پیش بینی است.
موضوع دیگر در خصوص شیوه کار نرگس آبیار و کارگردانی وی است چراکه از نظر من، کارگردانی آبیار به شدت قدرتمند و به روز است و برخلاف برخی کارگردان های سینمای ایران که با دوربین ثابت متظاهرانه و متواضعانه برخورد میکنند، آبیار توانسته در فیلم های اخیرش نوعی قدرتمندی و پیشرفت فیلمسازی را به رخ بکشد. به طوری که در فیلم «شبی که ماه کامل شد» همانند فیلم های روز هالیوود شاهد حرکت های شدید و زوایای متعدد دوربین بودیم که در نهایت نوعی فیلم حادثه ای سیاسی در استانداردهای بین المللی ساخته شد.
مشکل اصلی فیلم ابلق، مهندسی معکوس فیلمنامه است؛ به طوری که فیلمساز گویی برای سوژه ملتهب و به روز خود یک داستان فرضی و ساختگی طراحی کرده است و فیلم از میانه به بعد به طور کامل قابل پیش بینی است. این موضوع پیش بینی پذیری در فیلم اخیر ابلق وقتی بیش از حد در ذوق میزند که بدانیم پیش بینی ناپذیری یکی از وجوه جذاب در کارنامه فیلمسازی نرگس آبیار بوده است. فیلم «نفس» بر اساس رمانی از خود نرگس آبیار و فیلم «شبی که ماه کامل شد» بر اساس ماجرای واقعی ساخته شده و عنصر پیش بینی ناپذیری و غافلگیری از وجوه قابل تحمل و جذاب این فیلم ها به شمار می آیند در حالی که در فیلم ابلق خلاف این رویه را شاهد بودیم به طوری که برگ برنده فیلم های کارنامه فیلمسازی نرگس آبیار یعنی غافلگیری و پیش بینی ناپذیری در این فیلم به پاشنه آشیل فیلم جدید وی بدل شده است و همچنان از نظر من بزرگترین ضعف فیلم مهندسی معکوس و طراحی داستان حول مفهوم و سوژه ای خاص است. درهر حال در جشنوارهای ضعیف امسال، فیلم ابلق فیلم متوسط و خوبی بود.
مامان ساخته آرش انیسی
ایرنا: فیلم مامان اولین ساخته آرش انیسی از جمله فیلمهایی بود که در جشنواره امسال با بازخوردهای متفاوتی در میان منتقدان مواجه شد: برخی فیلم را بهترین اثر به نمایش درآمده در جشنواره عنوان کردند؛ در حالی که گروه دیگر فیلم را در قالب فیلم های هنر و تجربه و مخاطب خاص طبقه بندی کردند و از کندی و کسالت بار بودن ریتم فیلم نوشتند. نظر و تحلیل شما درباره این فیلم چیست؟
جعفری:در خصوص کند یا آرام بودن ریتم فیلم، به نظرم این تمهید متناسب با ساختار فیلمنامه و داستان است. چنین فیلمی برای تمرکز بر جزئیات، شخصیتپردازی، ساختن شبکه شخصیتها و موقعیتها به زمان بیشتری نیاز دارد. از نظر من ریتم و سرعت فیلم مناسب است و تماشاگر را خسته نمیکند.
آرش انیسی در فیلم مامان، با ظرافت و لحنی منحصربهفرد یک خانواده و یک مادر به یادماندنی میسازد، دستاوردی کمیاب در سینمای ایران که معمولاً از شخصیتها و موقعیتهای کلیشهای استفاده میکند. مادرِ فیلم شخصیتی چندوجهی و گاه متناقض است، او خشن و همزمان عمیقاً مهربان است، درهمشکسته اما مغرور و با عزت نفس است.
رویا افشار نه تنها بازی چشمگیری ارائه داده بلکه به شخصیت مادر جان بخشیده است. به بیان دیگر، فیلم پیرامون حضور و ژستهای رویا افشار شکل میگیرد. شخصیت مامان از آبادان میآید، از سالهای جنگ، او گذشتهای پرتلاطم داشته و در زندگی سختی زیاد کشیده است، او مجبور شده برای بزرگ کردن فرزندانش و حفظ خانواده کار کند و همین تلخش کرده، به طوری که امروز پسرانش مادر را مانع خوشبختیشان میدانند. فیلمساز بر خلاف بسیاری از فیلم اولیهای سینمای ایران گرفتار جلوهگری تکنیکی و کلیشهپردازیهای مرسوم نمیشود، شعار نمیدهد و به پیروی از الگوهای امتحان پسداده در جشنواره های خارجی (همانند خط فرضی) روی نمیآورد.
مامان فیلمی به شدت دغدغهمند است و به واقعیتِ زندگی شخصیتهایش در شرایطِ کنونی جامعه ایرانی میپردازد. در فیلم مسئله پول و تاثیرش در زندگی، در ابعاد مختلف و با جزئیات به تصویر کشیده شده است، مثلا مامان برای صرفهجویی از آسانسور و چراغهای روشنایی مجتمع مسکونی استفاده نمیکند و شارژ نمیپردازد یا اختلاف میان او و فرزندانش به خاطر قطعه زمینی در خارج تهران شکل میگیرد که تنها دارایی مامان است. مراسم خواستگاری، مراسم عروسی و درگیریهای ریز و درشت میان اعضای خانواده به خوبی نمایش داده شدهاند و فیلمساز تا پایان تعادل میان لحظههای کمیک و تلخی موقعیتهای دراماتیک را حفظ کرده است. مامان برای من همان فیلم شوقبرانگیزی است که از فیلمسازان جوان انتظار داریم.
ایرنا: علاوه بر فضای متفاوت و تا حدی خاص فیلم مامان که آن را در طبقه فیلم های هنر و تجربه با دغدغه های شخصی تر قرار می دهد، حضور مجید برزگر که در سالهای اخیر خود را به عنوان یک تهیه کننده مولف در سینمای ایران مطرح کرده، در فیلم مامان حایز اهمیت بوده است. در این خصوص نظر و تحلیلتان از فیلم را بفرمایید.
شرکا: مهمترین نکته در مورد فیلم مامان - همچنان که جنابعالی به آن اشاره کردید - بحث حضور و نقش مجید برزگر به عنوان تهیه کننده است که سال پیش نیز فیلم دشمنان را به کارگردانی علی درخشنده در جشنواره داشت که ورسیونی زنانه از فیلم پرویز ساخته خود برزگر بود. برزگر در چند فیلم اخیر خود در مقام تهیه کننده، توانسته امضا و نگاه گزیده گو، متفاوت و مولف خود را نشان دهد: با کاراکترهای شهرنشین و منزوی که در مواجهه با مناسبات شهری و طبقه متوسط عمدتاً رفتارهای اجتماع گریز یا اجتماع ستیز از خود بروز میدهند.
درباره فیلم مامان، نکته برجسته برای من تفاوت تصویر مادر در این فیلم با شمایل کلیشه ای مادر در سینمای ایران بود که از این نظر فیلم قابل تاملی به نظر می رسد اما در حالت کلی فیلم برایم جذاب نبود. سعی کردم رفتارها و مواضع شخصیت اصلی فیلم را درک کنم اما در جاهایی تحمل فیلم برایم سخت شد. در زیر لایه های فیلم مامان مسائلی چون پیامدهای جنگ و مسائل اقتصادی و معیشتی روز جامعه ایران مطرح می شود. نقش رویا افشار به عنوان مادر خانواده و در کسوت راننده تاکسی از جمله نکات قابل تامل است که در کنار طرح مشکلات و معضلات مبتلا به جامعه و کسب درآمد از جمله دغدغه های معیشتی و اجتماعی فیلمساز بوده که توانسته به خوبی آن را به تصویر بکشد.
پایان فیلم یکی از نقاط ضعف فیلم مامان است. در عمل ما با ۲ پایان مواجه هستیم که سبب گنگی و نامشخص بودن فرجام داستان میشود؛ پایانی که پسر فیلمنامه نویس طراحی می کند و همچنین پایان واقعی که در جریان فیلم به نمایش در آمده بودد و برای خراب نشدن ماجرای آن از توضیح بیشتر آن خودداری می کنم. در کل باید فیلم مامان را اثری شخصی و دغدغه مند خواند که در گروه فیلم های هنر و تجربه و مخاطب خاص جای می گیرد و با جریان مرسوم سینمای بدنه و تجاری نیز فاصله زیادی دارد. نکته آخر به حضور رویا افشار در فیلم بر می گردد که به نظرم به شایستگی موفق به دریافت سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره شد و در آشنایی زدایی فیلم از شخصیت مادر در سینمای ایران نقش بسزا و قابل اعتنایی داشته است.
www.irna.ir/news/84245405/
نظر شما