به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، کرونا و ناکامی در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، اردوگاه اصلاحات را در سال ۹۹ در سکوت و بهت فرو برد. سکوتی که استعفای نایب رییس شورای عالی سیاستگذاری در اردیبهشت ماه آن را شکست، با تداوم این استعفاها شعسا از هم پاشید، مقصریابیهای اصلاح طلبان آغاز شد و بررسی و چکشکاریهای دیدگاهها سرانجام نهاداجماع ساز تازه ای را برای اصلاحات خلق کرد. اصلاحات در پایان سال پسا انتخاباتی مجلس و پیشاانتخاباتی ریاست جمهوری گرچه همچنان با دوگانههایی روبروست اما به نظر میرسد امیدوارتر از گذشته در مسیر سیاست ورزی گام برداشته و برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا برنامه ریزی میکند.
تحویل سال نو ۹۹با برزخ شکست
جریان اصلاحات سال ۱۳۹۹ را با تلخی شکست در انتخابات یازدهمین دوره انتخابات مجلس آغاز کرد. انتخاباتی که به دلیل ردصلاحیت چهرههای اصلاح طلب؛ چندان از سوی تشکلهای منصوب به آن مورداستقبال قرار نگرفت و به این ترتیب اکثریت بهارستان به دست رقیب اصولگرا افتاد. تبعات این شکست اما طی سال ۹۹ هم با اصلاح طلبان هم ماند و آنها برای رسیدن به نقطهای که چنین شکستی را تجربه نکنند؛ همچنان در تلاش هستند. گرچه یازدهمین دوره انتخابات مجلس تحت الشعاع بحران کرونا قرار گرفت، اما پرسش درباره چرایی کنارهگیری و شکست اصلاح طلبان در انتخابات به اولویت دغدغههای این جریان تبدیل شد تا بتوانند از شرایط برزخی عبور کنند و به سیاستورزی خود ادامه دهند.
از ابتدای سال گذشته اصلاح طلبان در ریشه یابی علت شکست به دو گروه تقسیم شدند؛ گروه اول این ناکامی را حاصل کنارکشیدن اصلاح طلبان و شعسا از انتخابات دانستند و گروه دوم آن را به عوامل خارجی مانند نحوه احراز صلاحیتها و عملکردها ربط دادند.
پایان شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان
استعفای حجت الاسلام «عبدالواحد موسوی لاری» در اردیبهشت ماه سال گذشته و به عنوان نایب رییس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، ادامه کار این نهاد را به ویژه در ایام کرونا با چالشهای جدی مواجه کرد. موسوی لاری با اینکه دلیل استعفای خود را بیماری توصیف کرد اما به نظر میرسید به ویژه در آن ایام مهمترین دلیل عدم ادامه کار این نهاد، گستردگی انتقادات از عملکرد آن به ویژه عملکرد نمایندگانی بود که به تشخیص این نهاد در لیست امید اصلاح طلبان قرار گرفتند. به همین دلیل بود که حجت الاسلام موسوی لاری در آن ایام از ضرورت بازنگری شعسا در عملکرد خود و تغییر راهبردها سخن گفت.
شورای اجماعساز اصلاحطلبان که سابقه موفقیت استراتژی اتخاذ شده را در سه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازهم و نیز مجلس دهم در کارنامه داشت، به فاصله دو ماه از استعفای نایبرییس، با استعفای رییس یعنی «محمدرضا عارف» با خطر فروپاشی روبرو شد. بحران کرونا اجازه گفت و گوی رو در روی اصلاح طلبان با یکدیگر برای نجات شعسا را نداد و این نهاد در سکوت خبری به کما رفت. پایان فصل شعسا، اصلاحطلبان را به چاره جویی برای آینده سیاسی خود واداشت؛ آنها در پی ناکامی انتخاباتی و فروپاشی شورای سیاستگذاری خود، باید در پی مانیفست تازه و نهاد اجماعساز جدیدی بودند. این میان طرح مفاهیم تازهای چون عدالت اجتماعی هم مورد توجه قرار گرفت. اصلاحطلبان از ضرورت توجه به دغدغه نان شب مردم سخن گفتند و توجه صرف به قدرت سیاسی را موجب دوری آنها از معضلات بطن جامعه ارزیابی کردند.
استراتژی و تاکتیک برای انتخاباتی به غایت مهم
فصل زمستان برای اصلاح طلبان فصل تکاپو برای روشن کردن تکلیف بود، اما این تعیین تکلیف به بهار سال جدید هم کشیده شد و به نظر میرسد همچنان برخی دوراهیها میان طیفهای مختلف اصلاح طلب همچنان مورد توجه است. یکی از این دوراهیها، دوراهی نامزد اصلاح طلب یا ائتلاف با معتدلین جریان رقیب است. میتوان گفت این دو راهی در سراسر سال گذشته همراه اصلاح طلبان بود.
مردادماه سال گذشته «علی شکوری راد» دبیرکل حزب اتحاد ملت از عبور اصلاحات از گزینه نامزد نیابتی سخن گفت. این موضع از سوی شماری دیگر از چهرههای اصلاحطلب طی سال گذشته به ویژه در کنگرههای این احزاب تکرار شد. با این همه اما شک و شبهه در این زمینه با وجود اظهارات چهرههایی از اصلاح طلبان تکنوکرات حزب کارگزاران ادامه یافت. کارگزارانیها بر حمایت تمام قد از حجت الاسلام «علی اکبر ناطق نوری» از چهرههای اصولگرا در صورت نامزدی وی تاکید کردند و امکان حمایت از «علی لاریجانی» رییس پیشین مجلس را در تحلیلهای خود نادیده نگرفتند. همین موضع گیریها استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان را در حضور این دو دیدگاه سخت خواهد کرد.
دوگانه دیگری که اصلاحات در سال گذشته با آن مواجه بود و به نظر میرسد تا لحظه تایید صلاحیت هم مواجه باشد؛ حضور در قدرت به هر نحوی و یا کنارهگیری و نظاره کردن رویدادهاست. این دو دیدگاه هنوز هم طرفداران خاص خود را دارد. گروهی معتقدند سیاستمدار آن است که با اقل موجود موفق به تغییر شود و گروه دیگری هم معتقدند زمانی که به هر دلیلی در بازی سیاست نقشی به آنها داده نمیشود و حتی اندک نقشها هم به زور ستانده میشود؛ باید کناری ایستاد و نظارهگر رخدادها ماند.
کاهش مشارکت؛ نگرانی همیشگی اصلاحطلبان
به فاصله سه ماه تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم؛ اصلاح طلبان مطمئن هستند که مهمترین عامل حفظ کننده آنها در سپهر سیاسی ایران، تکیه دوباره به مردم و حضور پرشور آنها در انتخابات آینده است. اهمیت این مهم برای چپ سیاسی ایران آن اندازه است که در پی استراتژی و چهره ای هستند که قادر به برانگیختن مردم برای مشارکت گسترده در انتخابات باشد. اصلاحطلبان به ویژه ریش سفیدان این جریان سیاسی بهتر از هر کسی میدانند که راه رهایی و گذار از بسیاری از چالشهای کنونی حضور مردم در پای صندوقهای رای است و شاید به همین دلیل است که به رسم تقلا برای ایجاد این حضور، سال گذشته نامهها نوشته شد و خستگی روحی و خمیدگی جسمی مانع از تلاش برای رسیدن به یک تدبیر مناسب نشد.
امیدها به نهاد اجماعساز جدید
یازدهم بهمن ماه سال گذشته و پس از گمانه زنیهای بسیار انتظارها به پایان رسید و نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان اعضای حقیقی و حقوقی خود را شناخت. نهادی که تشکیل آن با توجه به جایگاه ضعیف احزاب در ایران، گریزناپذیر به نظر میرسید اما با تمام حمایتها، انتقادات و ابهامات پیرامون آن، میتواند فعالیتهای انتخاباتی اصلاح طلبان را سامان دهد. به این ترتیب برای انتخابات، ۴۶ چهره اصلاح طلب تصمیم خواهند گرفت. ۳۱ نفر از این افراد نماینده تشکل و حزب خود هستند و ۱۵ عضو باقی مانده، شخصیتهای فراحزبی و چهرههای شناخته شده اصلاحات است.
نخستین نشست اعضای حقیقی و حقوقی نهاد اجماع ساز جدید اصلاح طلبان عصر یکشنبه ۲۶ بهمن در حسینه جماران برگزار شد و حضور چهرههایی چون بهزاد نبوی در این نشست که هم از چهره های مقبول همه طیف های اصلاحطلب و هم از طرفداران نظریه مشارکت گسترده است؛ سبب شد که نهاد تازه جدیتر از همیشه درپی تاثیرگذاری در انتخابات باشد. نهاد اجماعساز اصلاح طلبان که با نام جبهه اصلاح طلبان ایران فعالیت میکند در مانیفست ابتدایی خود چند هدف مشخص را برای فعالیتهای آینده خود اعلام کرد. اصلاحات جامعه محور که با توجه به کاهش اعتماد و محبوبیت آنها در جامعه، هدفی عقلانی است؛ جست و جوی راهکارهای رسیدن به انسجام و وحدت حداکثری اصلاحطلبان بود که این جست و جو اولویت اصلی و هدف بنیادین نهاد اجماع ساز جدید بود. ششم اسفندماه «بهزادنبوی» پس از بحث و بررسیهای بسیار به ریاست نهاد جدید اجماع ساز انتخاب شد. روز هفده اسفند ماه هم پس از بحث و بررسیهای بسیار، ترکیب اعضای هیات رئیسه «جبهه اصلاحطلبان ایران» مشخص شد و «حسین مرعشی» به عنوان نایب رئیس اول، حسین کمالی نایب رییس دوم، «آذر منصوری» سخنگو انتخاب شدند. حضور چهرههای اصلاح طلب با سابقه مقبول مانند؛ علی باقری و علیرضا علویتبار و ابراهیم اصغرزاده هم نشان میدهد که شورای تازه برای رسیدن به استراتژی درست انتخاباتی به راهبردهای منطقی و آکادمیک هم توجه ویژه دارد.
گرچه امیدها به این شورا میان اصلاح طلبان افزایش یافت اما در عین حال انتقاداتی هم به آن وارد بود. حضور نامهای همیشگی و چهرههای تکراری در راس نهاد تصمیمگیر و تکرار انکار نقش احزاب و تشکلها در تصمیم گیریها از جمله انتقاداتی بود که اصلاح طلبان به ویژه نسل جوان به این سیستم وارد کردند. همزمان با انتشار اسامی افراد حاضر در نهاد اجماع ساز، دلیل غیبت برخی از چهرههای اصلاح طلب به ویژه «محمدرضا عارف» رییس پیشین شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، ابهام برانگیز شد اما علت عدم حضور اصلاح طلبانی چون عارف؛ «مسعود پزشکیان» و «محسن هاشمی» احتمال نامزدی آنها در انتخابات اعلام شد. گمانهزنیها اما محدود به همین احتمال نماند و عدم حضور این شخصیتها به ویژه عارف در نهاد تازه به دلیل اختلافات پیشین و انتقادات بیشمار از نحوه عملکرد وی در شورای عالی سیاستگذاری و مجلس دهم، تحلیل شد.
کنگرهها و رویدادها و تغییرات
کرونا از مهمترین مسائل واکنش برانگیز احزاب و تشکلها در سال گذشته بود. بسیاری از احزاب و تشکل ها سال گذشته پیرامون شرایط کرونایی کشور به نامه نگاری، موضع گیری و انتقاد و پیشنهاد پرداختند. در ائتلاف احزاب زنان اصلاحطلب در فراخوانی مردم را به پیوستن به کمپین «نه به تحریم و نه به کرونا» دعوت کرد. ندای ایرانیان، کارگزاران و اتحاد ملت هم درباره دشواریهای پاندمی کرونا در سال گذشته ابراز نظر کردند. در عین حال احزاب و تشکل های اصلاح طلب با وجود بیماری کرونا؛ کنگرههای خود را بر اساس قانون وزارت کشور برگزار کردند.
کنگره سراسری مجمع زنان اصلاحطلب ۱۷ بهمن، چهارمین کنگره حزب کارگزاران سازندگی ۳۰ بهمن، ششمین کنگره سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی ۱۸ دی ماه، ششمین کنگره سالانه حزب ندای ایرانیان ۲۶ دی ماه، ٣٠ بهمن؛ نوزدهمین کنگره حزب مردمسالاری ۳۰ بهمن، دومین کنگره حزب جمهوریت ایران اسلامی ۲۴ بهمن برگزار شد و به این ترتیب مهمترین تشکلهای اصلاح طلب، ضمن انتخاب شوراهای مرکزی و دبیران کل خود، به مرور مواضع و اقدامات خود پرداختند.
نظر شما