آمریکاییها بعد از مشاهده مخالفت ایران برای حضور در میز مذاکره با طرف آمریکایی، این بار با وساطت اروپایی ها در پی طرح موضوع مذاکرات غیر رسمی هستند تا از این طریق بتوانند اقدامات خلاف عرف دیپلماتیک دولت آمریکا در پشت پا زدن به توافقات انجام شده در چارچوب برجام را مشروعیت بخشی کنند. اگرچه پیشنهاد گفت و گو و مذاکره آمریکا از طریق رویکرد مسالمت آمیز از سوی بایدن در ظاهر مورد استقبال برخی کشورها قرار گرفته، اما رویدادهایی که پس از تجربه برجام رخ داده است و اهداف راهبردی بایدن و تیم او در کاخ سفید حقایقی را آشکار میسازد که میتواند دلایل محکمی برای عدم موافقت ایران با حضور آمریکا در جلسه غیررسمی در مورد برجام باشد.
مواضع اعلامی و اعمالی بایدن و تیم او به وضوح نشان میدهد که آنها تمایل دارند تا مذاکراتی فراتر از برجام با ایران داشته باشند. این در حالی است که موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر همواره این بوده که برجام را نمیتوان با هیچ موضوع دیگری پیوند زد؛ چرا که دستورکار مذاکرات برجام از ابتدا مسئله هستهای بوده است.
در حال حاضر هر گونه تلاش برای پیوند زدن آینده برجام به مسائل غیرمرتبط و متفرقه محکوم به شکست است. همانطور که وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در مناسبتهای متعدد موضع خود را در مورد تواناییهای دفاعی کشورمان کاملاً روشن ساخته است، جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه در مورد موضوعات دفاعی و امنیت خود مذاکره نخواهد کرد. زیرا طبق حقوق بین الملل، توسعه برنامه های دفاعی متعارف حق ذاتی هر کشوری بوده و ایران نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. از این رو، سیاستهای قلدرمآبانه و زیاده خواهانه اروپا و آمریکا و برخی از نوچه های منطقه ای آن ها، ایران را مرعوب نخواهد کرد تا از وسایل دفاعی مشروع خود دست بردارد.
چنین درخواست های آشکار و غیر آشکار مقامات آمریکایی نافی وجود اراده آنها برای گفت و گوی سازنده در قالب بازگشت به برجام است. بنابراین، وقتی اراده حقیقی در آن دیده نمی شود، رفتن پای میز مذاکره خلاف عقلانیت در دیپلماسی است. برخلاف رویکرد شعاری تیم بایدن، هنوز هیچ تغییری در مواضع و رفتار عملی ایالات متحده صورت نگرفته و دولت بایدن نه تنها سیاست شکست خورده فشار حداکثری ترامپ را کنار نگذاشته، بلکه حتی تعهد خود به اجرای کلیات وظایفش در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ را اعلام نکرده است.
درخواست آمریکا برای حضور در مذاکرات برجام در حالی مطرح است که در حال حاضر دیگر ۱+۵ وجود ندارد. این واژه با خروج آمریکا از برجام دیگر وجود ندارد. آمریکاییها باید بدانند که در صورتی دوباره میتوانند به جمع ۱+۴ برگردند، که تحریمهایشان را بردارند؛ در غیر این صورت، بازگشت آمریکا به برجام برای ایران معنایی ندارد. آمریکا باید قبل از صحبت کردن درباره پیشنهاد مذاکره در مورد توافق هستهای، تحریمها را به طور کامل لغو کند و آن وقت است که میتواند از امتیاز حضور خود در برجام استفاده کند.
در حال حاضر بازگشت آمریکا به برجام به معنی رفع تحریمهای بسیار گستردهای است که دولت ترامپ بر اساس قوانین مختلف و فرمان های اجرایی متعددی آنها را برقرار کرده است. مقام های فعلی ایالات متحده ادعا میکنند که لغو این تحریمها بسیار پیچیده و نیازمند گفت و گو با ایران بر سر مسائل دیگر خواهد بود. اما دولت آمریکا باید بداند که جمهوری اسلامی ایران این بار جز با برداشتن کامل تحریم ها و عمل به تعهدات قبلی از طرف آمریکا، در میز مذاکره حاضر نخواهد شد.
باید تاکنون روشن شده باشد که سیاست ارعاب و فشار بر ایران هیچ نتیجه ای نداشته و نخواهد داشت. سیاست به اصطلاح فشار حداکثری آمریکا علیه ایران با مقاومت حداکثری مردم مواجه شده و نتوانسته است تهران را چنان که رویای مقامات آمریکایی بود، به زانو درآورد. بنابراین همانطور که جمهوری اسلامی ایران مکرراً اعلام کرده است، اقدام را با اقدام پاسخ خواهد داد و متناسب با رفع تحریمها، و بازگشت دیگر اعضا به توافقنامه هسته ای، به همان شکل و صورت به تعهدات خود عمل خواهد کرد.
علی رغم اقدامات نمایشی اخیر دولت بایدن چون باز پسگیری نامه ترامپ که فاقد ارزش حقوقی است یا وعدههایی همچون رفع محدودیت تردد دیپلماتهای ایرانی، نمیتواند دلایل محکمی برای ایجاد اعتماد مجدد به این کشور باشد. آمریکا در حالی دست به حرکات نمایشی در قبال ایران میزند که شدیدترین تحریمهای تاریخ را بر ملت ایران تحمیل کرده و دامنه این تحریمهای ضد انسانی را حتی تا دارو و درمان هم گسترش داده است و جان هزاران نفر را به مخاطره انداخته است. از این رو این اقدامات نمایشی تاثیری بر کشاندن ایران به پای میز مذاکره نداشته و آنچه برای جمهوری اسلامی ایران ملاک خواهد بود توقف تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران و رفع کامل تحریم هاست. در واقع تنها معیار، گامهای عملی دولت آمریکا و جدیت و حسن نیت آن برای بازگشت به توافقنامه برجام و انجام تعهدات اولیه خود مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد است، که دولت ترامپ برخلاف نص صریح قوانین بین المللی از انجام آن سرباز زده است.
جمهوری اسلامی ایران از هرگونه ابتکاری از جانب اعضای باقیمانده در برجام برای سوقدادن آمریکا به ارائه چنین اطمینانی به جمهوری اسلامی ایران استقبال میکند اما هرگز تن به بازی بیپایانی نخواهند داد که هدف از آن خریدن زمان برای دولت آمریکا و به تعویق انداختن لغو تحریمهایی باشد که نه تنها با متن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، روح قوانین بینالمللی و نص صریح برجام مغایرت دارد، بلکه رنج را بر مردم ایران تمدید میکند. جمهوری اسلامی ایران در عمل حاضر است هرگونه پیشنهاد عادلانه و صادقانهای را برای حل این اختلاف بشنود، اما بیش از آن باید اقداماتی عملی از طرف آمریکا صورت گیرد تا بتواند اندکی از اعتماد از دست رفته را بازسازی کنند.
زمانی که طرف مقابل با رفع کامل تحریمها به اجرای تعهدات خود بازگشت، آنگاه مذاکراتی صرفاً فنی در چارچوب برجام صورت خواهد گرفت. این مذاکرات برای تغییر این توافق و افزودن بندها و موارد اضافی به آن نخواهد بود. جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که به لحاظ اصولی اجرای قطعنامههای شورای امنیت ملل متحد نیازی به مذاکره مجدد ندارد؛ همانطور که اجرای تعهدات همه طرفها در برجام نیازمند مذاکره مجدد نیست، چرا که مذاکره درباره قانون و مقررات بینالمللی نوعی بدعتگذاری است که پایههای ثبات بر اساس قانون را سست می کند.
در پایان باید اشاره شود که تحریم آمریکا علیه دو نفر از مسئولان سپاه و تمدید سالانه تحریم های آمریکا علیه ایران در روزهای اخیر بعنوان شاهدی بر عدم تغییر جدی رویکرد دولت جدید آمریکا است و اینها اقداماتی غیرسازنده بوده و نشانگر عزم دولت آمریکا به حفظ فشار حداکثری با تداوم تحریمهای ظالمانه علیه مردم مظلوم ایران هستند.
کارشناس روابط بین الملل
نظر شما