به گزارش روز چهارشنبه گروه فرهنگی ایرنا، وبینار تخصصی محمودخان ملکالشعرا از سنت تا نوگرایی، عصر سه شنبه با همت معاونت پژوهشی فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران و با همکاری دفتر پژوهش کاخموزه گلستان برگزار شد و منتقدان هنری و صاحب نظران درباره آثار این هنرمند دوره قاجار سخن گفتند.
محمود خان تغییرات مدرن نقاشی را درک کرد
مهدی حسینی، عضو پیوسته فرهنگستان هنر، با اشاره به اینکه فرهنگستان برنامههایی برای بزرگداشت نقاشان کمتر شناخته شده ایرانی دارد، گفت: محمود خان یکی از بنیانگذاران نقاشی مدرن ایران است اما شاعر نیز هست و نخستین شعر کودکان به زبان ساده را نیز سروده و سیروس طاهباز در کانون پرورش فکری از آن یاد کرده است. محمودخان ادعایی برای هنرمند هنرهای تجسمی بودن نداشت، از سوی دیگر آثاری که آفریده است برای دربار بوده و اغلب آنها در کاخ گلستان نگهداری می شود.
وی ادامه داد: محمود خان احساس غریبی نسبت به زمان داشت و به خوبی می توانست آن را حس کند و در آثارش آن را نشان میداد. زمان در آثار او بازآفرینی شده است با وجودی که هرگز ایران را ترک نکرده بود، اما با ظرافت و حساسیت متوجه می شود که هنر در حال دگرگونی است و به همین دلیل رویکردی به سمت مدرنیسم داشت.
حسینی با اشاره به تابلوهای مهم محمود خان ملک الشعرا، نظیر شمس العماره یا تابلوی استنساخ گفت: آثار او با وجود اینکه پرسپکتیو یا هندسه مکان را به خوبی رعایت کرده است، از سوی دیگر اصول نقاشی سنتی ایرانی یعنی استفاده از نور و رنگ را نیز در نظر داشته است.
وی با برشمردن ویژگیهای مدرنیسم، اظهار داشت: متاسفانه هنرمندان قرن نوزدهم نسبت به این رویدادها بی تفاوت بودند و به تعداد انگشت شماری به آن واکنش نشان دادند، افرادی چون محمود خان ملک الشعرا، صنیع الملک و اسماعیل جلایر، از این افراد بودند.
اهمیت کمال الملک، موجب شد محمود خان دیده نشود
محمود افتخاری، مولف کتاب شاهکارهای نقاشی ایران، با ارایه زندگی نامه از محمودخان ملک الشعرا گفت: او به علوم مرسوم زمانه خود احاطه داشت، پدر و پدربزرگ او شاعران دربار فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه بودند به همین دلیل ملقب به ملک الشعرا شدند. خود او به ناصرالدین شاه نزدیک نشد و برخلاف کمال الملک با او ارتباط برقرار نکرد، او از معدود هنرمندانی است که هیچ نسخهای از از پادشاهان نکشیده است.
این پژوهشگر، با بیان اینکه اگر میخواهیم از نقاشی مدرن در ایران صحبت کنیم باید از محمود خان شروع کنیم، ادامه داد: تک به تک آثار او نشان می دهد که چقدر نوگرا و دقیق است. یکی از آثار بسیار مهم او اثر رنگ روغنی است به نام استنساخ که ابتدا آبرنگ آن را کشیده است، سپس رنگ روغنی بر اساس همان تصویر کرده، در این تصویر فضاها و زوایای جدیدی در نقاشی ایرانی گشوده شده است. در سال ۱۹۳۱ میلادی و ۱۳۱۰ خورشیدی، در نمایشگاهی در لندن، این اثر او به نمایش در می آید که منتقدان فکر می کنند کار پیکاسو یا سالوادور دالی است. این اثر در موزهای در پاریس به نمایش در آمده، در سال ۱۹۵۶ که آنجا نیز شگفتی ساز بوده است، برخی منتقدان تابلوی استنساخ را کاری اکسپرسیونیستی دانستند.
افتخاری با بیان اینکه اگر بخواهیم کاخ گلستان را مرمت کنیم میتوانیم از آثار محمود خان بهره بگیریم، اضافه کرد: در کار او چنان جزئیات به دقت تصویر شدهاند که رئالیسم به گونهای دیگر به نمایش درآمده است. او از سبک نقاشی ایرانی برای به تصویر کشیدن جزئیات استفاده فراوانی برده و از رنگها به شیوه درستی برای پرسوناژها یا حتی کاشیهای اثر معماری بهره گرفته، تا جایی که میتوان گفت ریزهکاریهای مینیاتور را در کار خود آورده است.
وی اضافه کرد: نقاشی یک وجه شخصیتی محمودخان است و وجه دیگر او شاعرانگی است، در تاریخ تعداد شاعر نقاشان بسیار کم است، محمودخان ملک الشعرا و سهراب سپهری یکی از این افراد هستند. من فکر می کنم بعضی از نقاشی های محمود خان را در شعرهایش میتوان پیدا کرد، در تصاویری که از طبیعت کشیده است این همان کاری است که سهراب سپهری در شعرش انجام داده، نقاشیهای این دو به گونهای شعرگونه هستند. در آثار محمود خان شعر گونگی را می بینید و نور پردازی در شاعرانگی اثر تاثیر دارد و حس می شود، به همین دلیل پایههای امپرسیونیسم در آثار او بسیار دیده می شود.
افتخاری با اشاره به نقش کمال الملک در هنر دوره ناصری، گفت: یکی از جریانات مهم دوران هنری محمود خان ملک الشعرا حضور کمال الملک است، با این حال محمود خان هرگز تحت تاثیر رویکرد کلاسیک او قرار نگرفت اما اهمیت کمال الملک، موجب شد که محمود خان دیده نشود.
افتخاری در پایان محمود خان ملک الشعرا را شخصیتی منحصر به فرد در هنر ایران دانست و پیشنهاد کرد در کاخ گلستان اتاقی برای نمایش آثار او اختصاص داده شود.
محمودخان تاریخ معماری کاخ گلستان را تصویر کرده است
کامیار فاروقی، منتقد هنری، با بیان اینکه در زمان پژوهش درباره صنیع الملک به محمود خان ملک الشعرا رسیده است گفت: او از یک استقلال فکری بهره می برد اما کارش دیده نشد، متاسفانه هنوز در سیطره کمال الملک به سر می بریم اما مشکل فرهنگ ماست.
وی افزود: نشان دادن، پرسپکتیو در نقاشی ایرانی، کار چندان مشکلی نبوده اما در دنیای ذهنی و تفکر و زیبایی شناسی آن ها جایی نداشته است. اما محمود خان به موضوع توجه کرد و این ویژگی را نشان داد. محمود خان تاریخ معماری کاخ گلستان را تصویر کرده است، اماکنی که ناصرالدین شاه پس از سفر به اروپا تخریب کرد، مثل تالار آیینه خانه و حوض خانه زیر تالار آیینه، را در آثار محمودخان می بینیم.
او زمانه خود را به خوبی حس می کرده است در کارش اتفاقاتی را که در شرف وقوع است و آنچه در دوره مدرنیته روی می دهد را تصویر می کند.
فاروقی ادامه داد: او یکی از خاص ترین نقاشان تاریخ هنر ما بوده است، او در کار خود نشان می دهد که نقاشی ایرانی در ذات خودش ظرفیت پیشرفت و افزودن المان های مهم را دارد که به موج سازی منجر شود، همان طور که خودش به این ویژگی رسید.
در بخشی از این وبینار، سید عباس حسینی و میلاد جهانی سیاهرودی، پژوهشگران هنر ایران، با بررسی آثار محمودخان و نمایش نقاشیهای او، به تشریح و مقایسه آنها پرداختند.
محمودخان مَلِکالشُّعَرایکاشانی (تهران۱۲۲۸ـ۱۳۱۱ق)
نقاش، شاعر و خوشنویس ایرانی. از هنرمندان عهد ناصری بود. سنّتهای ایرانی و اروپایی را درهم آمیخت. در سوزندوزی، مجسمهسازی، قلمداننگاری، منبّتکاری بر روی چوب و عاج، و ماکتسازی طبعآزمایی کرد.
در کتابت خطوط توانا بود، و خط شکسته و نستعلیق را استادانه مینوشت؛ کتابی در شرح احوال مشاهیر دوران ناصری را به خط شکسته و نستعلیق در ۱۳۰۳ق نگاشت. محمودخان لقب ملکالشعرایی را از جد و پدرش بهارث برد، لیکن خودش نیز شعر میسرود؛ علاوهبر مدیحهسرایی، اشعاری در تهنیت عید نوروز، وصف کاخ شاهانه، و سایر موضوعات دارد. محمودخان ملکالشعرا در تهران بهدنیا آمد؛ از خاندان صبا، که تمام آنان از رجال هنر و ادب بودند، و فرزند محمدحسینخان ملکالشعرا متخلّص به «عندلیب» بود. در جوانی به تحصیل علوم زمان و کسب دانش و هنر پرداخت، و در ادبیات، ریاضیات، هیئت، حکمت و عرفان، و تاریخ شهرت یافت. سپس به نقاشی و تصویرسازی روآورد و در اندکزمانی نامآور شد.
ابوالحسن صبا، موسیقی دان نامدار از نوادگان این هنرمند است.
نظر شما