پروین اعتصامی با نام اصلی رخشنده در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ هجری شمسی در تبریز زاده شد. او فرزند یوسف اعتصامی، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی و اختر اعتصامی، از شاعران دوره قاجاریه بود. او در سال ۱۲۹۱ هنگامی که ۶ سال داشت به همراه خانوادهاش از تبریز به تهران مهاجرت کرد؛ به همین خاطر پروین از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت.
در دوران کودکی، زبانهای فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش در منزل آموخت و به مدرسه آمریکایی ایران رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رسانید. او در تمام سالهای تحصیل اش از دانشآموزان ممتاز بود و حتی مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. او همزمان با تحصیل، شعر نیز میسرود. درون مایه اشعار پروین اعتصامی بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصتها، نصیحتهای اخلاقی، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاست. در شعر پروین استفادههایی از سبک شعرای بزرگ پیشین نیز شده است. بطور کلی اشعار او را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه است. دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعارش شهرت بیشتری دارند.
افکار و اندیشه های سیاسی در اشعار پروین
پروین در مجموع در اشعار سیاسی اجتماعی خود به مزدوران و دنیا پرستان دغل باز و ریاکار پرداخته و تقریبا هیچ گاه از تحلیل نقش اسباب و عوامل نا بسامانیهای سیاسی، اجتماعی و اخلاقی جامعه خویش در اشعارش غافل نمانده است. حاکمان، قاضیان، رباخواران، رشوه گیران و دین فروشان همه و همه در اشعار پروین به عنوان اجزا مجموعهای به هم پیوسته که نمایانگر فضای سیه روزی و تیره بختی جامعه است، دیده میشود.
پروین اعتصامی در نگاه عدالت جویانه خویش و در جستجوی جامعهای عادلانه و انسانی بهرهمند از مواهب و کرامتهای در خور، بارها از ظلم و جور و ستم و تعدی و فقر و نابرابری از یک سو و عدل و مساوات از دیگر سو سخن میگوید.
در اشعار پروین توجه خاصی به مسایل سیاسی جامعه شده است. اشاره هایی به سلطه یافتن بیگانگان بر ایران، استبداد داخلی و بی بند و باری و فساد حاکم شده است. همچنین در اشعار پروین توجهاتی به واکنش توده مردم که عدهای با ظلم پذیری و صلح جویی خود به زورمندان اجازهی جولان می دادند و برخی با مقاومت و افشاگری و اعتراض، راه پیش روی را بر ستم آنان می بندند، میتوان پی برد.
به علاوه پروین در اشعار خود به مواردی از قبیل جنگ و خون ریزی، رهایی و آزادی در مقابل اسارت و بردگی مردم و نمایش جو اختناق آمیز جامعه میپردازد. استبداد و خودکامگی نیز از دیگر موارد و موضوعات سیاسی مورد توجه پروین اعتصامی در اشعارش بود. به طوریکه میتوان آن را در ابیاتی یافت.
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته ست این گرگ سالهاست که با گله آشناست
چمن چگونه رهد ز آفت دی و بهمن صبا چه چاره کند باد مهرگانی را
افکار و اندیشه های اجتماعی در اشعار پروین
اجتماعی که انسان در آن زندگی میکند تاثیری مستقیم بر افکار، اندیشه و رفتار او خواهد داشت و هنرمند با چشمانی بازتر از دیگر افراد عادی، به مسائل حول و حوش خود دقت کرده، ارتباطی تنگاتنگ با یک یک آن مسایل برقرار میکند، شاعران نیز از این تاثیر برکنار نمانده و با طبعی لطیف، روحی حساس و بصیرتی مشرف بر مسایل جامعه، مشکلات آن را در لفافه طنز، انتقاد و در قالب انواع شعر به تصویر میکشند و از بی عدالتی، فقر، اختلاف طبقاتی، دزدی، رشوه خواری و... سخن میگویند. پروین در بیان این مسایل، سهم عمدهای بر عهده گرفته و با اشارات و تلمیحات در قالب مناظرههای زیبا، نکات مهمی را به شعر آورده است. مهمترین مساله اجتماعی در دیوان او«فقر» و اختلاف طبقاتی جامعه است که در مناظره میان دو قطره خون نهایت اختلاف و فاصله طبقات اجتماعی را نشان میدهد. همچنین عدالت از دیگر نکاتی است که در اشعار پروین به وفور یافته میشود. او بی عدالتی را شاخصه حکومتهای دیکتاتوری میداند و عنوان میکند که آیا برای ساختن آینده و سرنوشتی بهتر نباید تلاش کرد؟
او در اشعارش نفرت خود از زمامداری، استبداد و بیعدالتی را به رخ میکشاند و در مقابل محبت و عشق خود را به مردم شریف زحمتکش آشکار میکند.
دولت و آسایش و اقبال و جاه گر حق آنهاست حق ما کجاست
زین همه گنج و زر و ملک جهان آنچه که ما راست، همین بوریاست
از چه شهان ملک ستانی کنند از چه به یک کلبه تو را اکتفاست
عدل، چه افتاد که منسوخ شد رحمت و انصاف چرا کیمیاست
پروین در قطعه «مناظره» نابرابری اجتماعی و فاصله طبقاتی حاکم بر عصرش را با بیان مباحثهای که بین دو قطره خودن اتفاق می افتد، با جلوهای دیگر به تصویر میکشد.
یکی بگفت به آن دیگری، تو خون که ای من اوفتادهام ز دست تاجوری
بگفت: من بچکیدم ز پای خارکنی ز رنج خار که رفتنش به پا چو نیشتری...
به خنده گفت: میان من و تو فرقی بس است توئی ز دست شهی من زدست کارگری
برای همرهی و اتحاد با چو منی خوش است اشک یتیمی و خون رنجبری
-طباطبایی اردکانی، محمود (۱۳۷۶)، یادمان پروین، تهران
- مدیر شانه چی، محسن، سیری در اندیشههای سیاسی، اجتماعی پروین اعتصامی، فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال نهم، شماره ۲۳، زمستان ۱۳۸۶
-زارع کهن، مژگان، افکار و اندیشههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی در شعر پروین اعتصامی، دانشنامه، زمستان ۱۳۸۸
نظر شما