رقابت جهانی ایالات متحده و جمهوری خلق چین هر روز شدیدتر و گسترده تر می شود. گویی هر سیاستی که یکی از این دو کشور بزرگ جهان اتخاذ می کند با هدف برتری جویی نسبت به دیگری است. در این مسیر دو اقتصاد نخست جهان تلاش می کنند تا شرکا و متحدان بیشتری را دور خود جمع کنند تا به آینده شکل بدهند. در این مسیر به نظر می رسد پکن تلاش دارد حرف های نو و تازه ای را مطرح کند اما ایالات متحده و برخی اقمار یا شرکای سنتی آن بر همان دیدگاه های پیشین خود تاکید دارند.
اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» گزارشی را با عنوان «چه کسی جهان را مدیریت خواهد کرد، رهبران چین یا آمریکا؟» منتشر کرد و به این پرسش پاسخ داد که چه قدرتی آینده جهان را در سال های پیش رو ساماندهی خواهد کرد؟ به عبارت دیگر، چه نیرو و منافع چه قدرتی آینده جهان را شکل می دهد؟
در این گزارش می خوانیم:
این ها سوالات اساسی دوره کنونی هستند که در پشت پرده تحولات در دو سو یعنی پکن و واشنگتن مطرح می شوند. این تحولات زمینه را برای مسابقه ژئوپلیتیک دو قدرت بزرگ جهان در عصر حاضر آماده می سازند.
در طرف غرب رئیس جمهوری «جو بایدن» به تازگی راهنمای موقت راهبرد امنیت ملی خود را منتشر کرده که صدور آن در این مرحله برای یک دولت تازه وارد به کاخ سفید بی سابقه بوده است. هدف بایدن این بود که در مورد چگونگی تعیین و اجرای اولویت ها در جهانی که به سرعت در حال تغییر است با شفافیت خواسته های فوری خود را بیان کند.
«آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا هم در نخستین سخنرانی مهم خود از زمان ورود به این منصب، تفکرات پشت سر این راهنما را تشریح کرد. مورد قانع کننده این بود که بر ضرورت تقویت دموکراسی ایالات متحده و احیای دوباره اتحادها و مشارکت های پیشین واشنگتن تاکید شده است.
بلینکن گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم، دنیا خودش را مدیریت نمی کند. وقتی ایالات متحده از این وظیفه عقب نشینی کند، یکی از دو اتفاق دیگر رخ خواهد داد: یا کشور دیگری سعی می کند جای مار را بگیرد اما نه به صورتی که منافع و ارزش های ما را تامین کند. یا شاید هیچ کس قدم پیش نگذارد که این شرایط هم به همان اندازه نامطلوب است. سپس ما دچار هرج و مرج و مخاطراتی می شویم. در هر دو صورت این برای آمریکا خوب نیست.
چین، آزمون بزرگ قرن ۲۱ برای آمریکا
روابط با چین که بلینکن آن را بزرگترین آزمون ژئوپلیتیک قرن ۲۱ نامید، مهره اصلی در این تفکر سازمانی است.
وزیر امور خارجه آمریکا گفت: چین تنها کشوری است که دارای قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فناوری می باشد و به طور جدی سیستم بین المللی پایدار و آزاد کنونی را به چالش می کشد. یعنی همه قوانین، ارزش ها و روابطی که موجب می شوند جهان آنطور که می خواهیم کار و در نهایت منافع ما را تامین کند و منعکس کننده ارزش مردم آمریکا است، به چالش می کشد.
بزرگترین نقطه افتراق بایدن از «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری قبلی آمریکا در زمینه رویکرد چین این است که وی بر همکاری با شرکا و متحدان اصرار دارد. اقدام چندی قبل ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای کاهش تنش های تجاری، تعلیق فهرست طولانی تعرفه های تجاری و تنش بر سر یارانه های دولتی نشانه ای از جدی بودن آمریکای بایدن در مسیر این هدف است.
تصمیم چین برای سامان دهی به جهان
تعجب ندارد که پکن هم دومین رویداد مهم چند مدت اخیر را بروز داد که دیدگاه شکل دهی به آینده را برجسته ساخت و آن هم برگزاری کنگره ملی خلق چین است.
«شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین حرکت این کشور را در دنیایی می بیند که شرق در حال طلوع است و قدرت غرب رو به زوال می باشد. استدلال او این بوده است که چین بر خلاف هرج و مرج در ایالات متحده ارائه کننده نظم است و حاکمیت موثری را برخلاف ساختار ناکارآمد واشنگتن عرضه می کند؛ ساختار چین نشان داده است که چقدر بهتر می تواند عوامل بیماری زایی در درون خود را مهار کند.
جامع ترین نشانه در مورد تمایل چین به نظم بخشی به جهان در ماه ژانویه، هنگام مجمع جهانی اقتصاد نشان داده شد. عنوان سخنرانی شی جین پینگ بلندپروازی پکن را نمایان ساخت وقتی که وی گفت: «بگذارید مشعل چند جانبه گرایی به عنوان روش پیشرفت بشریت را روشن کنیم».
درحالیکه در دیدگاه بایدن این امر بیان می شود که ایالات متحده باید گروهی از کشورهای برادر و خواهر دموکراتیک را گرد هم آورد و آن ها را تقویت کند؛ دیدگاه شی جین پینگ اما برای جهان آن است که سیستم سیاسی، فرهنگ و جامعه هر کشور به خود آن کشور ربط داشته باشد.
به بیان ساده از سخن وی در می یابیم: اینکه کشورها چگونه داخل خود را با استفاده از انواع سخت گیری، اقتدار و نقض حقوق بشر سازماندهی می کنند، ارتباطی به واشنگتن ندارد.
پکن، مخالف مداخله در دیگر کشورها
شی جین پینگ در نشست مجازی داووس هم گفت: هر کشوری تاریخ، فرهنگ و سیستم اجتماعی خاص خودش را دارد و هیچ کشوری بر دیگری برتر نیست. بهترین معیارها این است که آیا تاریخ، فرهنگ و سیستم اجتماعی یک کشور متناسب با شرایط خاص آن کشور می باشد. آیا از حمایت مردم برخوردار است یا می تواند ثبات سیاسی را ارائه کند؟
شی جین پینگ تصریح کرد روش درست جلوگیری از مداخله دیگر کشورها در امور داخلی سایرین است.
در مقابل، در کنار اعلامیه راهنمای استراتژی آمریکا، رئیس جمهوری بایدن در نامه ای نوشت: من کاملا اعتقاد دارم که دموکراسی کلید آزادی، رفاه، صلح و عزت است. ... ما باید ثابت کنیم که مدل ما یادگاری گذرا در تاریخ نیست، این بهترین راه برای تحقق وعده های ما در آینده است. اگر با شرکای دموکراتیک خود، با قدرت و اعتماد به نفس کار کنیم با هر چالش مقابله خواهیم کرد و بر آن ها فائق می شویم.
بایدن اعتقاد دارد دموکراسی های جهان باید برای جبران ضعف دموکراسی اقدام کنند. بستر این دورنمای رقابتی را می توان در نتیجه نظرسنجی سالانه «خانه آزادی» (Freedom House) مشاهده کرد که عنوان داشت کمتر از ۲۰ درصد از جمعیت جهان در کشورهای آزاد زندگی می کنند و این کمترین نسبت از سال ۱۹۹۵ تاکنون است. اکنون برای پانزدهمین سال است که روند های این شاخص نزولی شده است.
ممکن است به نظر برسد زمان درستی نیست که انتظار هماهنگی دموکراسی های جهان را آن هم از آمریکا داشته باشیم تا نظم جهانی را سامان بدهند. دولت بایدن که خود از این وضعیت جهانی تنبیه شده است می داند که باید مسئولیت خود را از داخل کشورش آغاز کند. بلینکن هم در مورد اینکه آمریکا برای پیشبرد دموکراسی وارد عمل می شود رویکرد متوازنی را ارائه داد.
وی گفت: ما دیگران را ترغیب می کنیم تا اصلاحات اساسی را رقم بزنند و قوانین نادرست را لغو کنند و با فساد مقابله نمایند و رویه های ناعادلانه را متوقف کنند. ما رفتارهای دموکراتیک را مورد تشویق قرار می دهیم.
بلینکن اظهار داشت کاری که ایالات متحده انجام نخواهد داد مداخلات پرهزینه نظامی برای کنار زدن رژیم های اقتداگرا و ارتقای دموکراسی از طریق زور است. ما در گذشته این تاکتیک را آزمایش کردیم؛ هرچه قدر هم نیت اقدامات مان مطلوب بود اما کارساز نشد.
در پایان، جهان قرار نیست بر اساس دستور یا اجازه آمریکا و چین ساماندهی شود بلکه از سوی مجموعه ای از منافع ملی که تحت تاثیر این دو قدرت برتر جهان قرار دارند، به پیش می رود.
قمار رئیس جمهوری چین روی این موضوع است که حرکت کشورش قابل توقف نیست این کشور به اندازه کافی در جهان معامله و قرارداد داشته و اقتصاد پکن برای بیشتر متحدان واشنگتن به شریکی ضروری تبدیل شده است. بایدن نه تنها باید این روایت را تغییر بدهد بلکه مجبور است با متحدانش هدف مشترکی را دنبال کند که عوامل تضعیف بنیان های دموکراتیک را رفع می کند.
«شورای آتلانتیک» اندیشکده ای جهت بررسی و پژوهش در حوزه تعاملات بین المللی است که به صورت ویژه به مسائل آتلانتیکی و مشارکت در مقابل چالش های جهانی می پردازد. این اتاق فکر در سال ۱۹۶۱ تاسیس شد و مدعی است تاکنون تلاش دارد محلی را برای طرح دیدگاه ها در زمینه تجارت، سیاست و همکاری صاحبان فکر پدید آورد. دفتر مرکزی این مرکز پژوهشی در واشنگتن است.
انتشار این مطلب به معنای تائید محتوای آن نیست.
نظر شما