مختاباد: شاید پس از کرونا آدم‌ها قدر همدیگر را بیشتر بدانند

تهران- ایرنا- عبدالحسین مختاباد، گفت: اگر وضعیت عادی شود، شاید آن زمان آدم‌ها قدر همدیگر را بیشتر بدانند؛ قدر در آغوش کشیدن‌ها، مهربانی‌ها و از خود گذشتن‌ها را.

سالی که گذشت سالی سخت و تلخ برای تمام مردم در گوشه و کنار این جهان خاکی بود. سالی که سایۀ یک بیماری ویروسی بر تمام جهان سایۀ انداخته بود و ترس از ابتلا به یک بیماری بی درمان و آمار مبتلایان و درگذشتگان ناشی از آن، در صدر اخبار قرار داشت. به دنبال قرنطینه‌های متعددی که کشورها بر اساس شرایط و وضعیت خاص خود وضع می کردند، پس از مدتی زندگی کج دار و مریز از سر گرفته شده و گرچه بسیاری مشاغل به تعطیلی دائم گرویدند سایر مشاغل کار خود را آغاز کردند.

هنرمندان در این میان جزء اقشاری بودند که از این بیماری ضربه های زیادی دیدند و علاوه بر تعطیلی طولانی مدت و رخوت‌آور حوزه هایی چون تئاتر و بی رونقی گیشه در فروش، چهره‌های برجسته ای را هم از دست دادند و به سوگ انسان هایی نشستند که شاید هرکدام وزنه‌ای در حرفه و تجربه زیسته خویش بودند.

صنعت هنر لطمه بزرگی از کرونا خورد

عبدالحسین مختاباد آهنگساز، خواننده و رئیس پیشین دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح معضلات کرونا در یک سال گذشته و مواردی که به شخصه با آنان مواجه بوده است، گفت: در یک سال گذشته صنعت هنر به‌صورت کلی لطمه بزرگی از موضوع کرونا خورد؛ چنانچه سالن‌های سینما و تئاتر  و کنسرت‌ها تعطیل شدند؛ و استودیوهای موسیقی و ضبط فعالیت‌هایشان به یک‌پنجم تقلیل پیدا کر د چراکه اقتصاد دچار یک سکته وحشتناک در سراسر دنیا شد و در ایران هم که وضعیتی وخیم‌تر داشت چراکه تحریم‌ها و تورم‌ها و ... پیشتر فشاری را وارد ساخته و تأثیرات عمده‌ای را بر هنر و هنرمندان گذاشته بود.

بسیاری کنسرت‌ها و برنامه‌ها و آلبوم‌هایی که هنرمندان پیش‌تر داشتند عمدتاً برخوردار از حمایت‌کنندگان مالی بود که بسیاری از این حمایت‌کنندگان مالی به دلیل این شرایط (تورم) از بین رفتند و بسیاری به دلیل تحریم بستند و رفتند و شعبه دیگری هم در ایران ندارند.

من در یک سال گذشته فقط چند کار استودیویی ضبط کردم چون در دانشگاه تدریس می کنم و زندگی من از این طریق می‌گذرد و شاید زیاد از جهت مسائل روزمره وابسته به موسیقی نبودم اما در این مدت جز تدریس آواز و چند کار استودیویی، کار خاصی هم نداشتم. اکثر فعالیت‌های ما خصوصاً در این سال‌های اخیر موسیقی شیبی به سمت کنسرت پیدا کرده و دیگر عصر آلبوم و سی دی گذشته است.

گرچه پس از مدتی همه‌چیز آنلاین عرضه می‌شود این سیستم آنلاین هم آورده چندانی برای هنرمندان ندارد. قانون کپی‌رایت در ایران نیست و اگر پشتیبانی پول پرداخت نکند درآمدی هم برای هنرمندان وجود نخواهد داشت؛ همچنان که بعضاً برخی هنرمندان خودشان پول می‌گذارند و کارشان را ضبط می‌کنند و متأسفانه اگر پشتیبان نباشد خروجی و درآمدی ندارند.

اجرای آنلاین هرگز جای اجرای زنده را نمی‌گیرد

این استاد موسیقی در توضیح پیشرفت‌های فناوری‌های آنلاین و رشد کاربری آن در جامعه بیان کرد: پرواضح است که سیستم آنلاین به‌زودی جایگزین سیستم قبلی می‌شود و شکی هم در این جایگزینی نیست اما از منظر مالی عایداتی برای هنرمند نخواهد داشت. در این یکسال گذشته هم که برخی کنسرت آنلاین داشتند اگر از حمایت‌کنندگان مالی سؤال کنید درآمدی نداشته‌اند چون سیستم آنلاین در ایران اشکالات بسیار عمده‌ای دارد.

اشکلاتی همچون اینترنت که سرعت کافی ندارد و اینکه بسیاری مخالف این جریان هستند و مسائل محور این موضوع بسیار درهم‌تنیده شده است. مضاف بر این‌که این سیستم در دنیا هم هنوز کامل جا نیفتاده است. درست که در قرن ۲۱ زندگی می‌کنیم اما ارائه اصولی یک اثر همچنان نفس به نفس است و تأثیر آن در کنسرت به شکل دیگری است؛ به همین دلیل این موضوع اجرای آنلاین همچنان نمی‌تواند به شکل اجرایی ایدئال محقق شود؛ همچنان که در هنر تئاتر که چیزی حدود بیست قرن از تاریخ آن می‌گذرد ولی هنوز هم باید روی سن و به‌صورت نفس به نفس و با دیدن حضوری حاصل شود.

وی افزود: به همین دلیل یک کنسرت موسیقی هرگز نمی‌تواند در شکل آنلاین تأثیری که در شکل حضوری دارد را داشته باشد؛ همین امروز می‌شود در یوتیوب و دیگر سایت‌ها برای ساعت‌ها کنسرت موسیقی تماشا کنید اما آن تماشای آنلاین هرگز حسی که در سالن زنده اجرا تجربه می‌کنید را به شما نخواهد داد.

غم بینوایان رخم زرد کرد

مختاباد در پاسخ به این سوال که لحظات تنهایی و قرنطینه خویش را در سال گذشته به چه ترتیب گذرانده است، گفت: به‌شخصه اگر در شرایطی بسته و قرنطینه باشم احساس تنهایی نمی‌کنم و اکثر اوقات هم بعد از اتمام کار به خانه برمی‌گشتم و در خانه و در اتاق خودم موسیقی می‌شنیدم، کتاب می‌خواندم، ساز می‌زدم و آهنگ می‌نوشتم و فکر می‌کنم بسیاری از هنرمندان فعال در عرصه موسیقی تنهایی برایشان موضوعی عادی است و این به‌خودی‌خود ناراحت‌کننده نیست.

اما به قول سعدی که «من از بینوایی نیم روی زرد. غم بینوایان رخم زرد کرد» در سالی که گذشت قرنطینه یا تنهایی و انزوا باعث نارحتی نبود بلکه دیدن این شرایط و این‌که هم‌وطنان عزیزمان درگیر این حجم از مشکلات عظیم اقتصادی و فرهنگی هستند، غم‌انگیز بود.

وی افزود: نمی‌گوییم هنرمند تافته جدابافته ای از جامعه است و ما هم مانند همه مردم شریفی که در این مملکت زندگی می‌کنند هستیم اما ناراحتی کارگر شریفی که ماه‌هاست حقوقش را نگرفته، رنج‌آور است و در کنار آن غم از دست دادن عزیزانی که بر اثر بیماری در کسری از ثانیه جانشان را از دست دادند و هم این تهدیدی که در محیط هست و شما نمی‌توانید عزیزان و دوستانتان را ببینید، آزار دهنده است.

چون ذات انسان با هم بودن است وگرنه این‌که شما باغی هزارمتری و یا کاخی بزرگ داشته باشید اما حق دیدن کسی را نداشته باشید، همان کاخ برایتان مانند یک قفس یک متری است. انسان زاده شده است که محبت کند و محبت ببیند و دیگران را در آغوش بکشید و این سال دوم است که درگیر این موضوع هستیم و این از دست دادن‌ها حس بدی به آدم می‌دهد، به‌صورت که گاهی دست آدم به هیچ کاری نمی‌رود و احساس پوچی دارد.

شاید آدم‌ها قدر یکدیگر را بیشتر بدانند

خواننده آلبوم تمنای وصال (۱۳۷۰) در تحلیل روزهای کرونا در سال ۹۹ و آنچه بر مردم گذشت، گفت: این وضعیت ایجادشده برای هر انسانی که در شرایط ویژه اجتماعی، فرهنگی و هنری باشد تجربه جدیدی است که اثرهای آن را باید بعداً بررسی کرد که چه آثاری در این دوران متأثر از حالاتی که در روحیات آدم‌ها ایجاد شد، خلق‌شده است.

وی افزود: باید زمان بگذرد تا ببینید چه کسی رمانی خوب یا شعری تأمل‌برانگیز دراین‌باره می‌نویسد و یا فیلمی دیدنی دراین‌باره می‌سازد یا موسیقی خوبی از این روزها بیرون می‌دهد و در حال حاضر همه ما مانند بازیکنانی هستیم که در حال بازی کردن هستیم. باید بعدها یک عده بیایند و تماشا کنند ما امروز تماشاچی نداریم. همه ما بازیگران این روزهای دنیا هستیم.

ابتدایی‌تر مطلبی که به آن می‌رسیم این است که واقعاً چقدر آن روزهای قبل از کرونا خوب بود و ما قدرش را ندانستیم. روزهایی که می‌توانستیم باهم باشیم اما با بهانه‌های واهی از زیر آن درمی‌رفتیم و چه روزهایی را قدر نمی ندانستیم و چه نعمت‌های بی‌نظیری را خداوند به ما داده بود و ما نمی‌دانستیم که چقدر زیباست؛ امروز وقتی فرزند شما بیرون می‌رود و بازمی‌گردد حتی نمی‌توانید او را بغل کنید و می‌ترسید از انتقال و ابتلای به این بیماری و اینها موضوعاتی است که قبل تر حتی متوجه ارزش آن نبودیم.

مختاباد افزود: اگر این وضعیت به وضعیت عادی بدل شود شاید آن زمان آدم‌ها قدر همدیگر را بیشتر بدانند؛ قدر در آغوش کشیدن‌ها و مهربانی‌ها و از خود گذشتن‌ها را.

این آهنگساز در پاسخ به این پرسش که چه برنامه ای برای نوروز دارد، گفت: من اصالتاً اهل ساری هستم و اگر امکان رفتن به خانه پدری باشد آنجا می‌روم ولی اگرنه هیچ جایی نمی‌روم و برنامه‌ای برای سفر ندارم.

وی یادآور شد: آرزو دارم مردم ایران زندگی‌ که در شأن ایشان است، نصیبشان شود؛ این روزها بگذرد، ابرهای غم کنار بروند و مردم زندگی‌ شاد و سلامت داشته باشند و هرچه زودتر از شر این بیماری راحت شویم.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha