نقاط اشتراک و اختلاف دو جریان مقاومت و سازشکار از نگاه نویسنده فلسطینی

اللداوی با اشاره به اینکه "هر دو جریان معتقدند که دیدگاه‌ها و خط‌مشی‌شان بر حق و مثمر ثمر است و نقاط قوتی برای خود و نقاط ضعفی برای جریان مقابل عنوان می‌کنند، تاکید کرد: اما تجربه ناکارآمد بودن جریان سازشکار در تمامی سطوح را به اثبات رسیده است.

به گفته این مبارز فلسطینی و نماینده سابق «جنبش حماس» در لبنان، هواداران جریان سازش معتقدند که توانسته‌اند چهره ملت فلسطین را بهبود بخشند و آرمان‌شان را در جامعه بین‌الملل مطرح کنند و عادلانه و مشروع بودن آن را نمایان کنند و واقعیت رژیم اسراییل را برملا نمایند و سیاست‌هایش را رسوا کنند و دولت فلسطین را در محافل مختلف بین‌المللی و نهادهای سازمان ملل وارد کرده‌اند و به عضویت رسمی بسیاری از سازمان‌ها درآورده‌اند.

اللداوی با اشاره به اینکه "پیشگامان طرح سازش رهبران سیاسی و نظامی تشکیلات خودگردان فلسطین را تشکیل می‌دهند"، نوشت: مقاومت و عملیات نظامی علیه اسراییل و خشونت هدفمند سازمان یافته و خودجوش فردی دیگر کارآیی و تاثیرگذاری خود را از دست داده است و نمی‌تواند در فرآیند مبارزه با رژیم اسراییل یک تغییر واقعی مثبت ایجاد کند و به این رژیم ضرر و زیانی نمی‌رساند و در آن تاثیری ندارد و باعث می‌شود تا صهیونیستها با خشونت بیشتری به عملیات مقاومت پاسخ بدهد و با استفاده بیش از اندازه از قوه قهریه ویرانی و کشتار از خود برجا بگذارد و به ملت فلسطین و نهادهایش به شدت آسیب خواهد رساند و عامل ادامه یافتن سیاست محاصره علیه مناطق فلسطینی خواهد شد.

وی اضافه کرد که همچنین عملیات نظامی فلسطینیان از سوی رژیم اسراییل به گونه‌ای به تصویر کشیده می‌شود که به موقعیت بین‌المللی فلسطینیان آسیب می‌زند و جامعه جهانی و کشورهای بزرگ را بر علیه‌شان تحریک می‌کند .

اللداوی پس از آن در مقاله خود با اشاره به اینکه "محور مقاومت روند سازش را بی‌فایده می‌داند"، افزود: روند سازش موجب شد تا رژیم اسراییل از سوی برخی طرها به رسمیت شناخته شود و عامل پذیرش اسراییل به عنوان شریک و همکار امنیتی تشکیلات خودگردان شد. این امر به ملت فلسطین و مقاومتش آسیب رساند، زیرا هماهنگی‌های امنیتی فقط به طور یک جانبه در حمایت از شهرک‌های صهیونیست نشین در حال شکل‌گیری است، در حالی که فلسطینیان و منافع‌شان مورد حمایت قرار نمی‌گیرد و به طور کلی به آرمان فلسطین آسیب رساند و باعث اشغال باقیمانده مناطق فلسطینی از سوی اسراییلی‌ها شد و ترور و کشتار و اخراج فلسطینیان و انهدام خانه‌هایشان افزایش یافت.

به نوشته این تحلیل‌گر فلسطینی، جریان مقاومت تاکید دارد که عملیات نظامی «نوک پیکان» مقاومت ملی به شمار می‌رود و هر چند می‌داند که مقاومت مسلحانه هزینه بردار و مشقت بار است و با خود درد و رنج و محرومیت و اسارت و شهادت و جنگ و تجاوز و حملات هوایی و یورش‌های نظامی به همراه دارد، اما عامل عزت و کرامت ملت فلسطین است و در نتیجه آن، شخصیت افراد شکل می‌گیرد و سرزمین فلسطین از نقشه‌های شوم دشمن در امان می‌ماند و با استفاده از قدرت، معادله‌های جدیدی را بر دشمن تحمیل خواهد کرد و باعث می‌شود تا اسراییل معادلات یاد شده را به رسمیت بشناسد و آنها را محترم بشمارد.

اللداوی در همین رابطه به عنوان شاهد مثال یادآور شد که رژیم اسراییل هم اکنون از یورش به غزه و در هم شکستن عزم و اراده‌اش و جمع آوری تسلیحاتش درمانده است و از نیروهای رزمنده قدرتمند غزه بیمناک است، زیرا می‌داند که این نیروها دارای عزم و اراده فولادین و استقلال رای و موشک‌های نقطه زن هستند و یقین به پیروزی دارند و مطمئن هستند که فلسطینیان آواره بالاخره روزی به سرزمین آباء و اجدادی خود بازخواهند گشت، هر چند به طول انجامد.

وی تاکید کرد: جریان مقاومت خواهان بازپس گیری تمام سرزمین تاریخی فلسطینی از دریای مدیترانه تا رود اردن است و بیت المقدس پایتخت ملی آن به شمار می‌رود.

اللداوی معتقد است که در مقایسه با جریان سازشکار، جریان مقاومت قوی‌تر، بزرگ‌تر، گسترده‌تر، جانفشان‌تر و صادق‌تر و در عمل با اخلاص‌تر و خدمت گزارتر و چشم امید ملت فلسطین است و شهروندان فلسطینی برای بازپس‌گیری حقوق حقه خود از دشمن به آن تکیه کرده‌اند.  

۱۴۸۷