اندیشکده «شورای آتلانتیک» [۱] در گزارشی به ماهیت همکاری روسیه و چین و ماهیت نگران کننده آن برای ایالات متحده پرداخته است. در گزارش اتاق فکر آمریکایی فوق آمده است: این اواخر آژانس فضایی روسیه (Roscosmos)، توافقنامه ای با «آژانس فضایی ملی چین» برای ایجاد یک ایستگاه علمی بین المللی در ماه امضا کرد. دسترسی همه ملت های علاقه مند و شرکای بین المللی به این ایستگاه آزاد است. این توافق نامه مهم ترین نشانه ای است که بیان می کند روسیه آینده فضایی خودر را در ارتباط با چین می بیند و نه ایالات متحده و بیشتر بر هم سویی استراتژیک خود با پکن تاکید میکند. در ادامه بخش هایی از این گزارش را می خوانیم:
روسیه چین را برگزید
این واقعه به دنبال یک ربع قرن همکاری فضایی ایالات متحده و روسیه رخ میدهد. کسانی این همکاری را ایجاد کردند که آرزوی آشتی بین مسکو و واشنگتن پس از جنگ سرد را داشتند. مهم ترین بخش این همکاری ساخت و بهره برداری از ایستگاه فضایی بین المللی بود. این توافق هم چنین به نوعی دهن کجی آشکار به دعوت ناسا از روسیه برای پیوستن به پروژه «آرتمیس»، خواهر دوقلوی «آپولو» تلقی شده است. که هدف آن قرار دادن اولین زن و مرد بعدی روی ماه تا سال ۲۰۲۴ است.
سال گذشته «دیمیتری روگوزین»، مدیرکل "Roscosmos" با تمسخر گفت: «آن ها برنامه خود را نه به عنوان برنامه ای بین المللی، بلکه چیزی شبیه ناتو میدانند». او قبلاً نیز که به عنوان سفیر روسیه در ناتو خدمت میکرد گفته بود: «ما علاقهای به شرکت در چنین پروژهای نداریم».
ارزیابی تواناییها و آسیب پذیری های پوتین
به جای اینکه به اهمیت این موارد برای آینده انسان در فضا بپردازیم باید به این توجه داشته باشیم که بررسی اثرات این کار در رویکرد نوظهور بایدن به روسیه ولادیمیر پوتین مهم تر است. جو بایدن، رییس جمهوری ایالات متحده هیچ توهمی در مورد پوتین ندارد و نشان داده که اگر زمانی به این نتیجه برسد که به نفع ایالات متحده است، وارد عمل میشود. اولین پیروزی وی در سیاست خارجی توافق با پوتین برای تمدید «پیمان جدیدکاهش تسلیحات استراتژیک (NEW START)» بود که بیانگر دور شدن از رویکرد «دونالد ترامپ» رییس جمهوری پیشین درزمینه کنترل تسلیحات است.
با این اوصاف، بایدن پس از مسمومیت و زندانی شدن «الکسی ناوالنی»، رهبر مخالفان روسیه، تحریم های جدیدی را با همکاری اتحادیه اروپا علیه روسیه اعمال کرد. باید دید که دولت بایدن در مورد تحریم های موجود یا تحریمهای جدید ایالات متحده علیه خط لوله نورد استریم ۲ ( Nord Stream ۲) - به عنوان فعال ترین موضوعی که در حال حاضر موجب شکاف در سیاستهای اتحادیه اروپا و حتی آلمان شده است - چگونه عمل خواهد کرد.
در این میان هر سیاستی که بایدن در پیش بگیرد ؛ عاقلانه ترین کار این است که دچار اشتباهات دولت های قبلی در باره سقوط روسیه و یا تمرکز بیش از حد بر چین نشود. «مایکل مک فاول»، سفیر ایالات متحده در روسیه در زمان باراک اوباما می نویسد: «پوتین همان قدرتی را ندارد که اسلاف وی در شوروی دهه ۱۹۷۰ داشتند و یا «شی جین پینگ» رییس جمهوری چین امروز دارد». وی می افزاید: «اما روسیه نیز همان کشور ضعیف و فرسوده دهه ۱۹۹۰ نیست. به غم روند منفی جمعیت شناختی و برگشت مجدد اصلاحات بازار و برخلاف تصور آمریکاییها، این کشور دوباره به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان در زمینه قدرت نظامی، سایبری، اقتصادی و ایدئولوژیکی خودش را دوباره مطرح ساخته است.
فاول خاطرنشان میکند که روسیه برخلاف آمریکا سلاحهای هستهای خود را مدرن کرده و ارتش متعارف خود را به طور قابل توجهی ارتقا داده است. روسیه دارای یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان شده و سرانه تولید ناخالص داخلی آن بزرگتر از چین است.
وی با اشاره به حمله سایبری بزرگ روسیه در اوایل سال جاری می نویسد: «پوتین همچنین در زمینه سلاح های فضایی، اطلاعاتی و قابلیت های سایبری سرمایه گذاری های بزرگی انجام داده است. ایالات متحده دریافته است که در این مورد با آزمون بزرگی رو به رو است».
در عین حال، پوتین در زمینه برخورد با مخالفان داخلی، در مقابل قدرتهای غربی قرار دارد و به نظر می رسد در برخورداری از انگیزه ای مضاعف برای بازگرداندن جایگاه و نفوذ روسیه و کاهش قدرت ایالات متحدهریال خویشتنداری کمتری از خود نشان میدهد.
برخی موضوع مسمومیت «ناوالنی» و سپس دستگیری او هنگام بازگشت به روسیه و همچنین اعتراضات مردم و برخورد خشن دولت پوتین با معترضان را نشانه گرایش وی به استفاده از خشونت و سرکوب تلقی میکنند. آن ها اعتراض ها و تظاهرات مربوط به قضیه ناوالنی را از نقاط ضعف پوتین به حساب میآورند. با این حال دیگران اقدامات وی را، از زمان تصرف کریمه در سال ۲۰۱۴ تا آخرین حملات سایبری، به عنوان شاهدی بر افزایش تواناییهای وی در نظر میگیرند و نسبت به اقدامات گستاخانه پیش رو هشدار میدهند. هر دو دیدگاه درست است یعنی پوتین همزمان آسیب پذیرتر و تواناتر شده است.
اصلاح رویکرد کاخ سفید نسبت به کرملین
سو برداشت های ایالات متحده در مورد سقوط روسیه مانع از اتخاذ یک استراتژی می شود؛ بنابراین، در این مورد چه باید کرد؟ برخی در مورد نحوه برخورد با روسیه موضوع حقوق بشر و نقش آن در سیاستهای ایالات متحده در قبال روسیه را برجسته میکنند. هر زمان که بر این موضوع تاکید میشود پیوند استراتژیک رو به رشد بین مسکو و پکن نادیده گرفته میشود. توافق ارسال سفینه به ماه تنها نمونهای از شواهد بسیاری است که نشان میدهد رویکرد غرب به مسکو در طول بیست سال گذشته نتوانسته است نتایج دلخواه را به دست آورد.
آنچه مورد نیاز فوری است، بازنگری دولت بایدن در استراتژی مربوط به روسیه همراه با درک این قضیه است که سو برداشت در مورد سقوط روسیه احساس نیاز به رویکرد استراتژیک را تضعیف میکند.آمریکا باید با صبر و شکیبایی و با همکاری شرکای خود در روابط با روسیه از عناصر جذاب تری برای جذب مسکو و همزمان از اشکال پیچیده تری از بازدارندگی در مقابل آن استفاده کند.
لازم است بستری استراتژیک برای انجام اقدامات و سیاست های مربوط به روسیه فراهم شود: برای مثال استفاده از تحریم های موجود و یا اعمال تحریم های جدید علیه روسیه، پاسخ احتمالی به حملات سایبری اخیر، کاربرد روش های موثرتر برای مقابله با اطلاعات نادرست و واکنش خلاقانه تر به رشد چینی-روسی همکاری استراتژیک. نشان دادن واکنش شدید و بیش از حدِ لازم هرگز سیاست خوبی نیست، اما در حال حاضر دست کم گرفتن روسیه خطر بسیار بزرگتری است.
هدف بلندمدت باید همان چیزی باشد که بیست و پنج سال پیش افراد ناسا امیدوار بودند؛ یعنی آشتی و همکاری ایالات متحده و روسیه. سپس این را در بستر کلیت اروپای آزاد قرار دهید که در آن روسیه از جایگاه شایسته خود برخوردار است. این رؤیایی بود که رییس جمهوری سابق آمریکا، جورج اچ دبلیو بوش درست چند ماه قبل از سقوط دیوار برلین در سر داشت. پوتین هر هدفی در سر داشته باشد مشکل است که روس ها چنین جایگاهی را به همکاری با چین برای فرستادن سفینه فضایی به ماه ترجیح ندهند.
[۱] «شورای آتلانتیک» اندیشکده ای جهت بررسی و پژوهش در حوزه تعاملات بین المللی است که به صورت ویژه به مسایل آتلانتیکی و مشارکت در مقابل چالش های جهانی می پردازد. این اتاق فکر در سال ۱۹۶۱ تاسیس شد و مدعی است تاکنون تلاش دارد محلی را برای طرح دیدگاه ها در زمینه تجارت، سیاست و همکاری صاحبان فکر پدید آورد. دفتر مرکزی این مرکز پژوهشی در واشنگتن است.
* انتشار این مطلب به معنای تایید محتوای آن نیست.
نظر شما