عبدالجبار کاکایی، چهارشنبه شب در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره این که چگونه نوروز را سپری کنیم که اندوه روزهای گذشته را از دلمان ببرد، گفت: این بهار هم چندان شیرینتر از سالی که گذشت نیست، همچنان در محاصره ویروس کرونا هستیم و هنوز این محاصره شکسته نشده است.
وی افزود: با توجه به محدودیتهایی که در رفت و آمدها وجود دارد و به ویژه اینکه در فصل بهار و سنت و عادت ما ایرانیها دوست داریم همدیگر را در جمعیتهای اندک ملاقات کنیم، توصیه می کنم به بزرگان فامیل، آنهایی که اهل فضل و سواد و دانش هستند در این ایام توجهی به متون داستانی و ادبی گذشته ما داشته باشند. به ویژه توصیه اکید من روی مثنوی مولاناست.
کاکایی ادبیات کهن را راهی برای جدا شدن از مشکلات و سختیها دانست و گفت: مثنوی یا منطق الطیر عطار یا آثار عرفانی ما، گاهی آدم را از دنیا، از مشکلات، از مشقات جدا میکند. به ویژه قصههای جذاب و زیبایی که دارد. به نظر من یکی از سرگرمیهای زیبایی است که میتواند در بعضی از خانواده ها رایج باشد. تفریحات و سرگرمیها همیشه هست اما جدای از سرگرمیهای متنوع فامیلی، مطالعه متون داستانی قدیم میتواند راهی برای دور هم جمع شدن باشد، من به طور خاص به مثنوی و شاهنامه اشاره میکنم، انشاالله بتوانیم این ایام را با بهرهوری بیشتر بگذرانیم.
وی در پاسخ به این که طبع شاعرانه اش در سال کرونایی چگونه شکوفا شد، گفت: به قول حافظ، کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد. ولی شعر گفتم. بعضی خیلی تلخ بوده، که میشود گفت به قول امروزیها خیلی وایرال (همهگیر) هم شده است. مثل شعر
این روزها به هرچه گذشتم کبود بود
هر سایه ای که دست تکان داد دود بود
این روزها ادامه ی نان و پنیر و چای
اخبار منفجر شده ی صبح زود بود
جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست
محبوب من چقدر جهان بی وجود بود
کاکایی ادامه داد: از طرفی شعرهای امیدوارکننده هم گفتم، ترانههایی که برخی خواننده ها آن را به آواز خوانده اند، با حجت اشرفزاده شعری به نام قلب سفید را برای کادر درمان کار کرده ایم که بسیار هم شنیده شد، کارهای دیگری را هم با محمد اصفهانی، علیرضا افتخاری و حسامالدین سراج انجام دادیم و در این سال یک کتاب منتشر کردم به نام کشتههای بی طرف که محصول کارهای یکی دو سال اخیر است.
این ترانهسرا در پاسخ به این سوال که این روزها برای همه سخت است، یک شاعر که همیشه در شبهای شعر حضور داشته و همواره همراه دوستان بوده، چگونه این روزها را گذرانده است؟ گفت: می توانم بگویم، صنف شعرا حتی بیشتر از داستان نویسان، فیلمنامه نویسان و همه اهالی نوشتار لطمه خورده است، ما شب شعر داشتهایم، دورهمی، انجمن و برنامههای دیگری داشتهایم، ما شاعران بدون همدیگر زندگی برایمان سخت است، به قول سیدحسن حسینی، شاعری شوریده از خودش برمی گشت، کاغذی در کف داشت، پی یک شاعر دیگر می گشت. ما معمولا بعد از سرودن هر شعر، دوست داریم ملاقات کنیم، شاعر دیگری است که شعرمان را اصلاح کنیم.
کاکایی ادامه داد: ارتباطات در فضای مجازی وجود دارد، اما لذت حضور امر دیگری است و برای ما دوری سخت بوده است اما در برابر مسائلی که مردم تحمل کرده اند، شاعران را استثنا نمی کنم، چون شعرا ممکن است احساسات کمتری داشته باشند و تنها ابزار مناسب برای بیان آن را دارند، شاید یک عابر از یک شاعر احساسات قوی تری داشته باشد اما شاعر بهتر می تواند سخن بگوید.
نظر شما