به گزارش روز یکشنبه گروه فرهنگی ایرنا از ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور علی تقوی در نشست نقد و بررسی مباحث امر به معروف و نهی از منکر گفت: مردم الفبای امر به معروف و نهی از منکر را نمیدانند و ما امروز نیاز به نهضت سوادآموزی امر به معروف و نهی از منکر داریم؛ یعنی سرعت کارهای عادی و جهادی هم برای فعالیت در حوزه امر به معروف و نهی از منکر کافی نیست. چون ما در امر به معروف دچار بحران بیسوادی هستیم. البته ضرورتی هم ندارد که همه مردم بروند و در درس خارج امر به معروف و نهی از منکر بنشینند، بلکه ما به الفبای امر به معروف نیاز داریم.
وی با طرح موضوع «آسیب شناسی آموزش امر به معروف و نهی از منکر از منظر علمی و فقهی» گفت: در ۱۰ سال گذشته بهطور میانگین روزی ۱۰ ساعت تدریس امر به معروف و نهی از منکر داشتهام؛ یعنی در مجموع سالی ۵۰۰ ساعت تدریس داشته ام. از این جهت بنده با سوالات ذهن مردم درباب امر به معروف و نهی از منکر آشنا هستم. دایره امر به معروف و نهی از منکر محدود به مؤمنین نیست و در شریعت عیسی و موسی (ع) هم امر به معروف و نهی از منکر داریم.
این پژوهشگر دینی ادامه داد: یک جمله از رهبر معظم انقلاب از سال ۷۴ تا به امروز روی زمین مانده است. رهبر انقلاب در جمع بسیجیان و طلاب فرمود «شما باید بروید کاری کنید که مردم همانطور که نماز را واجب میدانند امر به معروف و نهی از منکر را هم واجب بدانند.»
تقوی با اشاره به اینکه ما مسئولان و مرتبطان با امر به معروف و نهی از منکر نقش بسزایی در ایجاد شبهات در این حوزه در جامعه داشتهایم، اظهار داشت: غلط در کتابهای امر به معروف فراوان است و این غلطها، اعرابی نیست بلکه غلطهای فاحش و عجیب و غریب است.
وی افزود: بنده تا امروز حداقل هزار جلد کتاب درباره امر به معروف و نهی از منکر را تورق کردم که در اکثر موارد غلط های جدی وجود دارد. آمارهای ما نشان می دهد که اکثر مردم مومن ما امر به معروف می کنند اما امر به معروف آنها اشتباه است. مثلا در یکی از پژوهش های میدانی از چند نفر پرسیدیم که چرا وقتی فلان صحنه را دیدید، امر به معروف و نهی از منکر نکردید پاسخ این بود که ما امر به معروف کردیم؛ یعنی در دل برای آن غصه خوردیم و مرحله قلبی را به جای آوردیم. این کار امر به معروف و نهی از منکر نیست، چون در آن امر و نهی نیست. این یک واجب دیگر به نام تنفر از گناه است که یک واجب عینی است.
آیا رطب خورده می تواند منع رطب کند؟
تقوی تاکید کرد: اولین شبهه مردم در امر به معروف در تمام کشور بحث «رطب خورده» و عامل بودن است. مردم فکر می کنند که امر و نهی کننده باید خود عامل و کامل باشد و این را شرط امر به معروف و نهی از منکر می پندارند. حتی یک فقیه هم نداریم که عامل بودن را شرط وجوب فریضه بداند. در تحریر الوسیله امام خمینی (ره) نوشته اند که در امر به معروف و نهی از منکر نه عمل شرط است و نه عدل، یعنی انسان ولو خودش گناهی مرتکب می شود بر او واجب است که از دیگران نهی کند.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب در دانشگاه شهید بهشتی یک سخنرانی داشتند مبنی بر اینکه آمر به معروف و ناهی از منکر باید به هر آنچه می گوید خود نیز عمل کند، اما در مقام فتوا می نویسند که این آیات «لم تقولون ما لا تفعلون» و مانند آن یعنی آیاتی که آمری را نکوهش می کند که خود عامل نیست، منظورش این نیست که امر نکن، منظور این است که خود عمل کن، بنابراین عامل بودن شرط وجوب نیست.
تقوی همچنین گفت: در کتاب درسی چهارم و هفتم در مدارس این ضرب المثل «رطب خورده منع رطب کی کند» آمده است. باید پیگیری شود که این ضرب المثل سند ندارد. در پاورقی یکی از همین کتاب ها سند آن کتاب شرح اصول کافی ملا صالح مازندرانی ذکر شده است، در حالی که در هیچ جای کتاب مازندرانی چنین چیزی دیده نمی شود. تنها سند برای این روایت که تبدیل به مثل شده دو کتابی است که قبل از انقلاب به همت پهلوی چاپ شده است که یکی از آنها «پندها و اندرزها» است.
امر به معروف مقدم است یا نهی از منکر؟
وی درباره این مساله که آیا امر به معروف مقدم است یا نهی از منکر، اظهار داشت: مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی در درس هایشان بیان کردند که امر به معروف و نهی از منکر دو روی یک سکه است و در اینجا بحث تقدم و تاخر مطرح نیست. منظور از امر به معروف کار فرهنگی و دعوت به خیر است و گرنه وقتی امر به نماز خواندن می کنیم در عین حال نهی از بی نمازی نیز می کنیم، البته در بیانات رهبری بیشتر نهی از منکر به چشم می خورد تا امر به معروف. در قرآن نیز تقریبا آیات عذاب و وعید دو برابر آیات مربوط به پاداش است. چون وقتی کسی را از عذاب بترسانیم او بیشتر ترغیب می شود که آن کار را انجام نده تا زمانی که او را به پاداش وعده بدهیم.
امر به معروف و نهی از منکر یک آموزه تمام عیار دینی است
سید صالح هاشمی گلپایگانی، قائم مقام رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر نیز گفت: ما در این نشست اهدافی را دنبال می کنیم که تعیین سیاست های ستاد بر مبنای کلیدواژه های مرتبط با امر به معروف و نهی از منکر یکی از این اهداف است. ما در بسیاری موارد در کلیدواژه ها بحث و اختلاف نظر داریم و یک مجموعه کارآمد باید در اصول کلی یک وحدتی ایجاد و کلیدواژه هایی را مشخص کند؛ از تعریف امر به معروف و نهی از منکر گرفته تا رویکرد ها و سیاست های کلی که در همه اینها اختلاف است.
وی افزود: این جلسات باید یک الگو و تمرینی برای کرسی های آزاد اندیشی باشد. آیا ما می توانیم ارائه و نقد و بررسی داشته باشیم و در عین حال ناراحتی و تحقیر و توهین هم نباشد؟ ما می خواهیم یک الگویی داشته باشیم تا چنانچه بنا شد گفتمان امر به معروف و نهی از منکر را در سراسر کشور حاکم کنیم، قبل از آن بین خودمان تمرین کرده باشیم.
گلپایگانی تاکید کرد: هدف بعدی توانمند سازی مدیران و همکاران در ستاد امر به معروف و نهی از منکر است. اگر ما می خواهیم دوره های توانمندسازی و ضمن خدمت داشته باشیم باید در این جلسات حاضر شویم تا دبیرهای استانی هم بتوانند مشارکت کنند.
قائم مقام رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در نقد ارائه تقوی اظهار داشت: نقطه قوت آقای تقوی این است که در ۳۳ سالگی توانسته هزاران نفر در سراسر کشور را پای درس و بحث خود نگه دارد، قدرت بیان وی خوب است و علاوه بر این، کار علمی کرده اند.
وی افزود: در روایات داریم که خدا لعنت کند کسی را که امر به معروف می کند اما خود به آن عمل نمی کند؛ در اینجا لعن شدید داریم. بنایراین شما که اصرار می کنید لازم نیست آمر به معروف خود عامل باشد باید بتوانید این روایات را تبیین کنید یا در جای دیگر در روایات داریم کسی که علم به یک معروف یا منکر ندارد، امر به معروف و نهی ار منکر بر او حرام است. در اینکه بی محابا وزنه را یکطرفه بگیریم باید تجدید نظر شود.
وی همچنین گفت: در بحث احساس تنفر قلبی آمده است که امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد، هر کدام از این مراحل هم مرتبه دارند؛ یعنی در مرحله قلبی که مرحله اول آن انزجار نسبت به منکر و رضایت نسبت به معروف است و مرحله سوم این است که اظهار نسبت به این تنفر باید انجام شود. بعضی از آقایان در مرحله بالاتر که «اظهار» تنفر است وارد نشدند. اما اینگونه نیست که آن فقیه یا عالم متوجه باشد. همین جا سوال پیش می آید که آیا اظهار انزجار، امری قلبی است یا رفتاری؟ اگر رفتاری است پس دیگر قلبی نیست.
بزرگترین معروف
هاشمی گلپایگانی تاکید کرد: بزرگترین معروف، نظام اسلامی است و ما باید به معنای اعم به فقه توجه کنیم. امر به معروف یکی از ابواب فقط فقهی نیست، بلکه یک آموزه تمام عیار دینی در حوزه فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با همه طول و عرض دین از بحث اعتبارات و اخلاق تا فقه الاحکام است. اگر شما با یک نگاه فقهی این آموزه را به اصول عقاید تسری بدهید اینجا تعارض پیدا می شود.
قائم مقام رییس ستاد امر به معروف تصریح کرد: یکی از ضعف های شما این است که با نگاه فقهی به موضوع وارد می شوید اما از این ورود انتظار نتایج اجتماعی و سیاسی دارید. فقه اجتماعی مهم است اما خود حکومت اسلامی در کدام باب فقه هست؟ فرمایش رهبر معظم انقلاب این است که هر کار ما باید موجب تحکیم نظام شود، چون بالاترین معروف حکومت اسلامی است و این مهم است که امر به معروف کردن در جامعه ما چه اثری دارد. بنابراین باید روشن شود که اساسا منظور شما از فقه چیست؟ آیا فقه به معنای عام که شامل فقه اکبر و اوسط و اصغر است یا فقط فقه اصغر؟
نظر شما