روزنامه ایران یکشنبه ۲۹ فروردین در گفت وگو با دکتر سید حسین سراجزاده رییس انجمن جامعهشناسی ایران، آورده است: این روزها بیماری کرونا بر کل نقشه کشور سایه انداخته، بهطوری که بیشتر شهرها به رنگ نارنجی و قرمز کرونایی درآمدهاند، اما با این حال هنوز برخی مرگ را برای همسایه میدانند و بعد از یکسال و اندی از شیوع بیماری سعی دارند جان خود و دیگران را با رعایت نکردن شیوهنامههای بهداشتی به خطر بیندازند.
در این میان برخی کارشناسان اجتماعی معتقدند چرا با وجود اخطارها و هشدارهای جدی متخصصان حوزه بهداشت، برخی از افراد جامعه قانونگریزی میکنند و پروتکلها و محدودیتها را نادیده میگیرند، البته این مسأله هم از سوی مردم و هم از طرف مسئولان دائماً مورد انتقاد است و معتقدند که برای عبور از بحران ملی کرونا نیاز به مشارکت همگانی است.
این روزها کرونای انگلیسی در کل دنیا شیوع پیدا کرده و کشورما را هم با چالشهای جدی و جدیدی روبهرو کرده است، متأسفانه بعد از نوروز خیز بلند بیماری سبب شد، آمار مبتلایان به این بیماری و مرگومیرهای ناشی از آن با افزایش قابلتوجهی همراه شود، در عین حال با وجود اعمال محدودیتها و سختگیری در شیوهنامههای بهداشتی هنوز بخش عمدهای از مردم شیوع بیماری را جدی نگرفتهاند، به اعتقاد شما دلایل همکاری نکردن مردم در مقابله با کرونا چیست؟
خوب است در ابتدا برای روشنتر شدن موضوع، نگاهی به یکسالی که گذشت داشته باشیم. زمانی که بیماری کرونا شروع شد، ناشناخته بود و پزشکان و اپیدمیولوژیستها و متخصصان امر درباره اینکه عملکرد بیماری چگونه است و چه عواقبی دارد، اطلاعات دقیقی نداشتند.
پیشبینیهایی میشد، مبنی بر اینکه در دوره زودگذری بیماری پایان مییابد و در عرض دو تا سه ماه با گرم شدن هوا بیماری تمام میشود، اما این انتظار برآورده نشد، در ادامه در کل دنیا به خاطر ناشناختگی بیماری، برخی تعللها صورت گرفت و تصمیماتی گرفته شد که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر اجتماعی پرهزینه بودند، از طرفی در برخی مدیران و مسئولان و نیز مردم، نگاهی خوشبینانه وجود داشت و با ابراز امیدواری سعی میشد، این باور بهوجود بیاید که مشکلی پیش نخواهد آمد.
از اینرو بسیاری از هشدارهای متخصصان جدی گرفته نشد، اما پس از مدتی همه به اهمیت موضوع پی بردند و متوجه شدند که این خوشبینیها واقعبینانه نبوده و لازم است به حرف متخصصان و تصمیمات آنها توجه بیشتری شود. مردم و مسئولان به مرحلهای رسیدند که این موضوع جدی است و باید با همراهی و هماهنگی اقدامات مؤثری صورت بگیرد. اما با طولانی شدن موضوع همه خسته شدند.
از طرف دیگر شرایط کشور ما هم به لحاظ تحریمهای شدید اقتصادی، چندان مساعد نیست و هیچ کشوری به لحاظ منابع مالی و محدودیتهای ارتباطات مالی بینالمللی مانند کشور ما در تنگنا و مشکل قرار ندارد، همین وضعیت اقتصادی هم سبب شد که ناهماهنگیهایی که به لحاظ مدیریت کرونا وجود دارد تشدید شود و برخی از مردم هم احساس خستگی و سرخوردگی کنند و نسبت به مسأله کرونا و تصمیمات مدیریت بحران موضع بیتفاوتی داشته باشند.
رفتارهای اجتماعی مردم در مواجهه با کرونا در یکسال گذشته و تغییر سبک زندگی در شرایط کرونایی نیز سبب شد شهروندان به سمت عادی انگاری سوق داده شوند. این اتفاقات ناشی از چه تغییراتی میتواند باشد؟
متأسفانه مردم پیامهای متفاوت و گاه متناقضی از سوی مسئولان دریافت کردند، تصمیمگیریهای دیرهنگام هم سبب شد تا مردم به سمت عادیانگاری سوق داده شوند. قبل از عید صحبتهایی مطرح شد، مبنی بر اینکه ویروس انگلیسی خطرناک است و از عراق وارد خوزستان شده، اما متناسب با هشدارهایی که متخصصان میدادند، تصمیمات بموقع گرفته نشد. برای متخصصان امر روشن بود که شیوع بیماری در ایام تعطیلات عید میتواند نگرانکننده باشد و باید تصمیمات جدی، بموقع و محکمتری برای منع تردد گرفته میشد.
این روزها بسیاری از مشاغل، هنوز به کار خود ادامه میدهند و به پروتکلهای بهداشتی بیتوجه هستند. علت چیست و راهکارها را در کجا باید جستوجو کنیم؟
وقتی تصمیمی گرفته میشود که به مدت ۱۰ روز باید همه جا تعطیل باشد و این امر به قانون تبدیل میشود، طبعاً هم باید اجرا شود، متأسفانه در کشور ما و در میان شهروندان بیتوجهی به قانون زیاد است، همانطور که در مورد قوانین راهنمایی و رانندگی میبینیم، تا وقتی که برخوردها جدی نشود، بسیاری از مردم خود را ملزم به رعایت قانون نمیدانند. در این خصوص هم باید تمهیدات اجرایی جدی گرفته شود.
سؤال اینجاست که آیا دستگاههای اجرایی برای اعمال قانون تعطیلی ۱۰روزه آماده شدهاند؟ وقتی که دستگاههای اجرایی آماده نباشند، نباید از مردم یک جامعه که از نظر تاریخی و فرهنگی مقید به قانون نیستند، انتظار تبعیت کامل از قانون و به دست آوردن نتیجه لازم را داشته باشیم. تا وقتی که ناهماهنگیهای مدیریت بحران برطرف نشود، موضوعی که به عنوان بحرانی ملی، همه جامعه را درگیر کرده، حل نخواهد شد؛ قطعاً ارادهای منسجم برای دنبال کردن راههای مقابله با کرونا و محدود کردن آن باید وجود داشته باشد.
اگر این اتفاق نیفتد، باید منتظر امواج بعدی هم باشیم، در عینحال مهار موج فعلی هم دشوارتر میشود، نباید ناهماهنگیها به نقطهای برسد که یک وزیر مسئول بیاید و اعلام استیصال کند، در این شرایط همه ارکان حاکمیت، ستاد مدیریت بحران و دستگاههای مجری باید با یکدیگر کاملاً هماهنگ باشند و با این مشکل و بحران بزرگ اجتماعی برخورد سیاسی نکنند.
یک سال و اندی از شیوع بیماری گذشته، این در حالی است که در نقاط مختلف کشور، فرهنگهای متفاوتی وجود دارد و سطح آگاهیهای مردم نیز با یکدیگر متفاوت است، به اعتقاد شما بهتر نیست که ستاد کرونا درخصوص نگارش پروتکلها و نحوه اجرا در هر منطقهای به صورت ویژه و خاص ورود کند؟
بله درست است، نهادهای مدیریتی منطقهای باید اختیارات ویژهای در این شرایط داشته باشند، وقتی در استان خوزستان وضعیت بحرانی میشود، باید با توجه به شرایط خاص آن منطقه تصمیمگیری و اقدام کرد.
ستاد مدیریت بحران کرونا، باید به صورت منطقهای، تصمیمات خود را به اجرا درآورد و شهرها و استانها را با مدیریت منطقهای و متناسب با شرایط آن مناطق قرنطینه کند و یا سایر تصمیمات لازم را بگیرند، به موازات این قضیه هم از ظرفیتهای محلی استفاده شود تا تصمیمات به درستی اجرا شود، به اعتقاد من، تفاوتهای سطوح آگاهی مردم و فرهنگها را باید دید، در ارتباط با تزریق واکسن هم باید از سیاسی شدن موضوع پرهیز کرد و همچنین اقدامات مؤثر برای تأمین واکسن صورت گیرد و متناسب با جمعیت مناطق، سهمیهها در نظر گرفته شود و بین نهادهای منطقهای در ارتباط با کل کشور هماهنگی وجود داشته باشد، در نهایت هم با ضوابط و اولویتبندیهای مشخص و در مسیری شفاف و قابل نظارت عمومی کار واکسیناسیون انجام شود.
خوشبختانه، مدیریت دانشگاههای علوم پزشکی و شبکههای بهداشت در کشور ما به صورت گسترده وجود دارند.
در یک جمعبندی کلی در ارتباط با اینکه مردم تقصیرها را به گردن مسئولان و مسئولان به گردن مردم میاندازند، چه راهکاری میتوان ارائه کرد تا در نهایت از شدت بیماری کرونا کاسته شود؟
موضوع این است که بحرانی ملی پیش آمده و همه مردم و مسئولان، نسبت به هرکاری که میکنند و هر تصمیمی که میگیرند مسئولیت ملی و اجتماعی دارند؛ همه باید به عنوان یک شهروند نسبت به پیامدهای اعمال خود آگاه باشیم و به مسئولیت خود توجه کنیم.
در این شرایط تأکید میکنم که برای مدیریت بحران، نهادهای حاکمیتی و ستاد مدیریت کرونا نقش مهمتر و برجستهتری دارند و حرفها و تصمیمات غیرکارشناسانه میتوانند زمینههای فرهنگی بیاعتمادی و قانون گریزی را که در جامعه ما وجود دارد، در میان مردم تشدید کنند و سبب شوند مردم بیتفاوتتر شوند؛ و یا برعکس با تصمیمات کارشناسانه، درست و هماهنگ، میتوانند کاری کنند که این زمینهها تعدیل شده و مردم با مسئولیتپذیری بیشتری رفتار کنند.
نظر شما