به گزارش ایرنا، چند روزی است که فیلمی علاوه بر صدا و سیمای مرکز کردستان در فضای مجازی مبنی بر قطع بیش از ۲ هزار اصله نهال یکی از باغداران روستایی در کردستان به نام "گزنه" که در نزدیکی شهر سنندج قرار دارد منتشر شده و انتشار آن بازخورد فراوانی هم به همراه داشته است.
در این مدت حرف و حدیث های زیادی در خصوص این اتفاق در محافل مختلف اعم از حقیقی و مجازی مطرح شده که از جمله آنها می توان به اینکه امکان قطع این تعداد اصله نهال مستلزم صرف زمان زیادی است و هدفهایی پشت این کار نهفته مثل تغییر کاربری زمین کشاورزی به صنعتی و غیره اشاره کرد؛ با این وجود این باغدار محکم در مقابل همه اظهارنظرها ایستاده و تنها چیزی که مطالبه می کند شناسایی عامل یا عاملین این حادثه است.
اظهار نظرها و قضاوت های زیادی که در سطح جامعه از این اتفاق شده مرا به یاد فیلم عباس کیارستمی "قضیه شکل اول، شکل دوم" می اندازد که افراد زیادی بدون داشتن تخصص در اتفاقی که پیش آمده، تنها براساس باورهای شخصی خود در ارتباط با آن حرف میزنند و قضاوت می کنند.
مسئلهای که در این بین علیرغم همه پیش داوری و قضاوتهای انجام شده به حاشیه رفته و کسی به آن توجهی نمیکند تاثیرات منفی این رویداد بر روند سرمایهگذاری در بخش کشاورزی استان است.
جای بسی تاسف است که برخی از اهالی رسانه که سالهاست در این حوزه قلم میزنند و خود را فرد حرفهای میدانند بدون اینکه کار را ابتدا به متخصصان امر بسپارند خود در قامت کارشناسی حقوقی هم از تعداد درختان قطع شده و هم برآورد خسارت پیش آمده سخن به میان آوردند و قضیه را در حد وسیعی منتشر کردند، بی شک اینگونه احساسی برخورد کردن و کم توجهی به عواقب انتشار چنین رویدادی میتواند به آینده اقتصاد و سرمایهگذاری استان آسیب وارد کند.
برای تهیه گزارشی از این حادثه راهی روستای "گزنه"(۲۰ کیلومتری سنندج) شدم، در این روستا از هر کسی سراغ باغ ۶.۵ هکتاری حاجی "مراد زارعی" را بگیری راه را به درستی نشان می دهند و پس قطع شدن درختان باغ و انتشار حرفهای دردمندانه وی در مورد شب حادثه هر کسی در این منطقه وی را میشناسد.
دشتی از درختانی که اکنون دیگر رمقی برایشان باقی نمانده و برگهایشان چروک شده است و از خرمی و سرسبزی چند روز قبل آنها خبری نیست. چند باری برای گرفتن عکس از این تراژدی دوربین عکاسی را بیرون آوردم اما هر کاری کردم نتوانستم تصویری از این رویداد ناخوشایند ترسیم کنم.
حاجی مراد در این چند روز پس از حادثه قطع درختان پیرتر به نظر می رسد و ظاهر وی از مردی ۵۱ ساله بیشتر نشان می دهند او دیگر نمی تواند در مورد این حادثه حرف بزند به همین خاطر در مورد جزییات ماجرا با فرزندش "مازیار" هم صحبت شدیم.
وی که اکنون ۲۹ سال سن دارد گفت: این زمین ۶.۵ هکتاری را سال ۱۳۸۹ از منابع طبیعی و جهادکشاورزی کردستان برای احداث باغ دریافت کردیم و در این مدت بیش از ۱۰ سال در سردی و گرمی از بهار تا زمستان زندگی من و پدرم صرف این باغ شده بود.
وی افزود: در این باغ انواع درختان مثمر مانند گردو، گلابی، هلو، زردآلو و انار غرس شده بود و با توجه به اینکه برخی درختان امسال شکوفه داشتند به آینده این باغ امیدوار بودیم و برای محصول آن و قیمت تمام شده آن نقشههایی داشتیم.
این پدر و پسر از مسوولان استان کردستان که با تماس خود با آنان ابراز همدردی کرده بودند تشکر کردند و خواستار شناسایی سریع عامل یا عاملان این حادثه شدند.
طبق گفتههای این پدر و پسر درختان در شبی که آنان به سنندج آمده بودند قطع شده و به دلیل فاصله زیادی که این باغ با آبادی دارد کسی متوجه قلع و قمع درختان نشده است.
رشد سرمایهگذاری در کردستان
کردستان جزو معدود استان هایی است که جذب سرمایه گذاری در آن سالها بعد از پیروزی انقلاب آغاز شده و بیشتر طی یک دهه اخیر رشد پیدا کرده است، همچنانکه واحدهای تولیدی و صنعتی بزرگ و شاخصی هم چون پتروشیمی، لاستیک بارز، طلای زرکوه در سالهای اخیر به بهرهبرداری رسیدند.
علاوه بر ایجاد واحدهای شاخص تولیدی در بخش صنعت، بخش کشاورزی استان هم از لحاظ سرمایهگذاری و صادرات محصولات رشد زیادی داشته است و همه این موارد در نتیجه وجود امنیت سرمایه گذاری بوجودآمده در این منطقه شکل گرفته است و تداوم آن هم نیاز به افزایش نظارت و ارتقای سواد در حوزه های مختلف اعم از رسانه، اقتصادی، سرمایهگذاری و غیره دارد.
حال با حادثه پیش آمده در روستای "گزنه" سنندج و انعکاس آن در سطح وسیعی از جامعه و واکنش مسوولان ارشد و خیران و بسیاری از اقشار مختلف مردم نگرانیهایی بابت ترویج و تکرار آن از سوی افراد دیگری وجود دارد که بی شک استمرار آن ضربه سنگینی به حوزه سرمایهگذاری در این دیار وارد میکند.
درختان مثمر کارخانه اقتصادیاند
کارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه کردستان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه بخش کشاورزی در این استان از اهمیت بیشتری نسبت به دیگر بخشها برخوردار است، اظهار داشت: در گذشته کشاورزان این منطقه بیشتر با زراعت محصولات یک سالهای هم چون گندم سروکار داشتنند.
حامد قادرزاده اضافه کرد: چند دههای است که کاشت درختان مثمر هم مورد توجه کشاورزان قرار گرفته و این درحالی است که در گذشته سرمایه گذاری در این رابطه انجام نمی شد.
این کارشناس اقتصادی کاشت درختان مثمر را هم چون کارخانه اقتصادی پابرجا برای کشاورزان دانست که هر سال برای باغداران درآمد ایجاد میکند.
قادرزاده تاکید کرد: عدم امنیت در کاشت درختان به هر دلیلی آسیبهای جدی هم چون نبود امنیت در تولید محصولات مورد کشت و کاهش و حذف سرمایه گذاری در بخش کشاورزی را به دنبال دارد.
وی یادآور شد: باغداران و سرمایهگذاران بخش باغات را بیشتر سرمایهدارانی تشکیل داده که محل سکونتشان در شهرها واقع شده است لذا هر گونه اتفاق و آسیب فیزیکی میتواند آنها را از ادامه فعالیت منصرف کند.
این عضو هیات علمی دانشگاه کردستان اظهار داشت: وجود درخت منافع فراوانی هم از لحاظ تولید میوه و هم از نظر زیست محیطی دارد بنابراین حفظ و نگهداری از آن هم رسالتی همگانی است.
قادرزاده شناسنامه دار کردن درختان را هم از موارد ضروری خواند و گفت: همان طور که دام ها را شناسنامهدار می کنند و اینگونه بر جابه جایی و انتقال آنها نظارت میشود درختان هم برای نظارت و مراقبت و امنیت فیزیکی بیشتر باید شناسنامهدار شوند.
تکرار قطع درختان امنیت سرمایه گذاری در استان را زیر سوال می برد
وی اظهار داشت: اگر حوادثی هم چون قطع درختان در باغات استان تکرار شود بدون شک امنیت سرمایه گذاری در این منطقه زیر سوال میرود لذا میطلبد دستگاههای ذیربط و نظارتی در این خصوص با حساسیت و توجه بیشتری وارد عمل شوند.
این کارشناس اقتصادی یادآور شد: بالارفتن ارزش زمین در یکی، دو سال اخیر میتواند موجب شود افرادی از روی حرص و طمع زمینه نابودی درختان مثمر را فراهم کنند لذا علاوه بر نظارت بیشتر باید سرمایهگذاری فکری برای حفظ و نگهداری از درختان انجام شود.
قادرزاده با بیان اینکه در روستاهای دورافتاده از شهر، روستاییان خود حافظ و نگهدار درختان و دیگر سرمایههای کشاورزی هستند، اضافه کرد: با گسترش شهرها و توسعه باغات در روستاهای اطراف و نزدیک شهر سوداگری زمین و به خطر افتادن حیات درختان بیشتر شده است.
وی تاکید کرد: در چنین محدوده هایی اگر دوربینهای نظارتی وجود داشته باشد میتواند عامل بازداراندهای برای وقوع حوادثی هم چون قطع درختان باشد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه درخت سرمایهای ملی و بینالمللی است، گفت: نیاز است در حادثه پیش آمده در روستای گزنه تحقیقات بیشتر و دقیق تری انجام و با عامل یا عاملان آن هم برخورد شود تا در منطقه چنین اتفاقاتی مرسوم نشود.
اختلاف و کشمکش بین روستاییان ریشه ای به درازای تاریخ دارد ولی اینکه روستاییان در این وادی اقدام به قطع درخت یا ضربه و آسیب وارد کردن به دام و طیور یکدیگر کنند اگر بوده باشه هم بسیار کم و انگشت شمار بوده به گونهای که به فراموشی سپرده شده است.
وقوع چنین حوادث ناگواری را هیچ کسی تایید نمیکند ولی به دلایل متعددی امکان پیشآمدن هر نوع رویدادی در هر جامعهای وجود دارد ولی در این بین آنچه مهم است نحوه برخورد با چنین اتفاقاتی است و اینکه آگاهانه و با اطلاع در خصوص آن باید اقدام کرد و نه اینکه سوار موج پیش آمده شد.
بعد از این حادثه حاشیههای زیادی در خصوص تعداد اصله درختان قطع شده و برآورد خسارت وارد شده پیش آمد و همین هم موجب تکذیب اظهارنظرهای برخی از مسوولان شد و مدیران را هم به سکوت واداشته است و به همین دلیل بسیاری از آنها از گفتوگو با خبرنگاران در ارتباط با این قضیه امتناع کردند.
نکته قابل تامل دیگر در مورد برخورد احساسی با این حادثه دردناک در کردستان، این است که برخی از سایتها و کانالهای مخلف فضای مجازی وابسته به گروهک های معاند نیز همانند برخی رسانههای داخلی عمل کرده و با بازتاب گسترده آن با پیوست برچسب های مختلفی از جمله نبود امنیت و آرامش در این منطقه، از آن بهرهبرداری سیاسی به نفع خود کردند.
پرونده این اتفاق هم اکنون توسط پلیس آگهی کردستان در دست بررسی است و از جنبه حقوقی هیچ فردی به جز مقام قضایی حق اظهارنظر در این رابطه را ندارد ولی متخصصان این حوزه از جهتهای دیگر انتظار میرفت به واکاوی آن میپرداختند تا آگاهی عمومی در این خصوص ارتقا پیدا میکرد و اینگونه از بازنشر برخی اظهارنظرهای نسنجیده و غیراصولی تاحدودی جلوگیری به عمل میآمد.
نظر شما