وی در این پیام نوشت: مصلح الدین را که شهره سخنش در آفاق رفته است و ذکر جمیل او که به هر گفتی می گویند متعلق به همه عالمیان می توان دانست، خواسته آنانی که مدتی به معرفت ادب و ادبیات دل بسته اند. او که عاشقانه گلستان و بوستان خود را با هجده در(باب) زیبا برای عالمیان رو به بهشت وا گذاشته تا همه عاشقان را به عشق معشوق به جنت سرای ادب و معرفت دعوت کند.
سهرابی افزوده است: سیرت پادشاهان را در اخلاق درویشان دانسته و اخلاق درویشان را به فضیلت قناعت مزین می داند، بزرگترین قناعت را در وادی عشق، به خاموشی می شناسد و آنگاه عشق و جوانی را با درایت و تدبیر پیر وابسته و می داند که مردمان را به تاثیر تربیت می توان متغیر کرد، و زبان را در هشتمین منزل با عنوان مهمترین آیت و نشانه حضرت دوست و راه رازهای گفته و ناگفته و سر به مهر مردمان با او می داند؛ مصلح دین تدبیر را در احسان میداند و عشق و مستی عالم را به تواضع و رضا به قضای خداوند مقصور می کند، قناعت را با عالم تربیت می شناسد و مهمترین عنصر تربیت را شکر عافیت؛ و به درستی آنکه شکر عافیت را می شناسد راه ثواب را دنبال خواهد کرد؛ و می داند که راز و نیاز را به عشق مناجات با خداوند پیوند زده اند و تا چشم برهم زنی آفتاب تموز زمان را با تو قسمت می کند و می داند که:
خوش است عمر دریغا که جاودانی نیست/
پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس بیان کرد: نمیتوان به عشق تکیه زد و زیستنی به مهر داشت و مصلح الدین را نشناخت ، او مرد خداست و با آثارش معتکف نشین سخن پردازی است که گنج هنرمندی سخن سرایان عالم را ، کلیددار است، و پشت آن همه شور و شعر و کلام، بهشتی خلق کرده است که باد خزان به تضرع برای او پیام بهار می آورد؛ نخل بندی را به بستان هدیه داده است و شاهدی را به کنعانیان شناسانده است؛ و هر آنچه از رازهای عالم و تجربه سفرهای رنگینش کسب کرده است تحفه ی ایران و ایرانیان کرده است. نشان فخر مصلح الدین تنها به سعد بن زنگی منصوب نیست که او اول شیرازی است و آنگاه سعدی و شاید که اول ایرانی است و آنگاه شیرازی؛ آری مصلح الدین مرد خداست که پرده پندار دریده و می داند که:
مرد خدا به مشرق و مغرب غریب نیست/
چندانکه میرود همه ملک خدای اوست
کوتاه دیدگان همه راحت طلب کنند/
عارف بلا که راحت او در بلای اوست
و عارفی است که راحت روح و روان را با سخن به مردم بی زمان هدیه داده است.
سهرابی ادامه داد: آنچه از آنهمه عشق بازی و شور کلمات باقی است بهشتی توبرتوست که درهای آن هر کدام به بهشتی دیگر باز می شود تا پیام مهر را به سراسر عالم نثار کند. و امروز در این روزگار تلخ برای مردمانمان بهترین داروی نشاط آور گهرهای سفته و سخن سعدی خواهد بود تا کام مردمانمان به کلام شکرینش شیرین باشد.
اول اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ سلامتی را به شور سخنان سعدی برای مردمان جهان و ایران و شیراز آرزو داریم که :
سخنی که با تودارم به نسیم صبح گفتم/
دگری نمی شناسم تو ببر که آشنایی
نظر شما