به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، شبکه سه سیما شب گذشته مستندی جهتدار با عنوان پایان بازی را روانه آنتن کرد. این مستند در مدت زمانی حدود ۲۰ دقیقه میخواست درباره همهچیز از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ گرفته تا برجام و رابرت مالی و بایدن و ترامپ و صندوق برادران راکفلر نظریهپردازی کند. مستندسازی در همه جای دنیا به معنای تحلیل دقیق و همهجانبه و عمیق به یک موضوع مشخص است. ولی جریان سیاسی سازنده مستند شبکه سه عزمش را جزم کرده بود همه چیز را به هم ربط دهد و با عجله حرفی بیاساس بزند و برود. این مستند در نهایت گریزی هم به مذاکرات وین زد تا انگیزه اصلی از ساخت چنین مستندی را نشان دهد. در حالی که افکار عمومی منتظر شنیدن اخبار خوش از مذاکرات وین هستند، شبکه سه سیما تلویحا از توافق احتمالی وین ابراز نگرانی میکند.
پایان بازی نه اصل بیطرفی را رعایت میکند و نه واجد حداقل مصالح لازم برای ساخت یک مستند است. فیلمساز تحقیق و پژوهش خاصی برای اثبات ادعایش انجام نداده و صرفا با گفتار متن میخواهد حرفش را به کرسی بنشاند.
با تماشای این مستند مخاطب ناخودآگاه به یاد اظهار نظر رییس جمهوری در اواخر سال گذشته میافتد که گفت: «تحریم یعنی تضییع حقوق مردم و امیدواریم اقلیتی که به دنبال سنگاندازی در این راه هستند در این ایام مبارک ماه شعبان توبه کنند و از این کار خود دست بردارند». البته سنگاندازی جریان سیاسی سازنده مستند این بار نه در ماه شعبان که در ماه رمضان اتفاق افتاد.
کارگردان از انواع تاکتیکها برای تحریف واقعیت استفاده میکند. به عنوان مثال به سراغ تاکتیک برچسب زنی میرود و با عبارت «تیم آمریکایی مسلح به توافقات از قبل آماده شده» این گونه القا میکند که دیپلماتهای ایرانی در راستای منافع ملی هیچ چانهزنی نکرده و در برابر یک توافق به قول خودشان از قبل آماده شده تسلیم شدهاند.
این مستند با عبارت «حسن نیت همیشگی تیم مذاکره کننده ایران در برابر تیم آمریکایی» به غلط مدعی میشود که تیم مذاکره کننده ایران واقعنگر نبوده و بدون توجه به تهدیدها همیشه با حُسن نیت پیش رفتهاند. از این دست عبارات در مستند پایان بازی فراوان است و پرداختن به همه موارد در این مجال ممکن نیست. در گفتار متن (نریشن) چندین بار عبارت «برداشتن تحریمها بر روی کاغذ» گفته میشود. به تعبیر اشتباه آنها پس از توافق برجام هیچ پیروزی حاصل نشده و طرفین فقط توافقی کاغذی داشتهاند!
اولین شرط ساخت یک مستند منصفانه این است که در آن یک موضوع از ابعاد مختلف مورد تحلیل قرار بگیرد. در پایان بازی دوربین در اختیار دو نفر کارشناس کمتر شناختهشده قرار میگیرد تا ادعاهای خودشان را مطرح میکنند. در مقابل اشخاص و مقامهایی که دربارهشان حرف زده میشود هیچ فرصتی برای دفاع پیدا نمیکنند. مخاطبی که در عصر مدرن به انواع منابع خبری دسترسی دارد، با یک جستجوی ساده به اصل ماجرا پی میبرد و صرفا با چند جمله دو کارشناس اقناع نمیشود.
شبکه سه سیما پس از تغییر مدیریت بارها و بارها تصمیمهایی گرفته که نارضایتی مخاطبانش را در پی داشته است. پخش مستندهای اینچنینی جز آنکه بذر ناامیدی را در دل مردم بکارند ثمره دیگری ندارند. در شرایطی که صداوسیما برای تحقق مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تلاش میکند، متاسفانه برخی برنامهسازان راه دیگری را در پیش گرفتهاند. آنها صداوسیما را ابزاری برای پیگیری منافع جناحی خود میدانند و برای پیروزی نامزد دلخواهشان در انتخابات دست به هر کاری میزنند. پایان بازی در واقع آغاز یک بازی جناحی و سیاستزده توسط تعدادی برنامهساز است که منافع ملی را نادیده میگیرند و به همه چیز از زاویه تنگ منافع شخصی خودشان مینگرند. جریان سیاسی سازنده در سکانسهای ابتدایی شادیهای خیابانی مردم پس از انتخابات ۱۳۹۶ و موفقیتهای سیاسی ایران در عرصه بین المللی را زیر سوال میبرد. ضمن این که در طول مستند هیچ اشارهای هم به پیروزی بزرگ ملت و دولت در جنگ تمام عیار اقتصادی نمیشود.
نظر شما