از مرصاد تا لندن

سرقت نوار اظهارات وزیر امور خارجه کشورمان و انتشار هدفمند آن از سوی بنگاه خبرسازی " ایران اینترنشنال" مستقر در لندن که حتی نام مبارک " ایران" را نیز به سرقت برده و بر خود نهاده، مرا ناخودآگاه به ۳۳ سال پیش برد؛ به مرداد ماه ۱۳۶۷. من ۱۷ ساله، بی سیم چی گروهان ۳ گردان سیدالشهدا(ع)، در کنار فرمانده گروهانم مشغول جانمایی بچه های گروهان بودیم تا کل گردان، آرایش نظامی ابلاغ شده را به خود بگیرد. انبوه مکالمات پیامی از طرف گردان حاکی از آن بود که باید تانکر آب را به گروهان شماره ۲ در آن سوی محور بفرستیم. دستور را ابلاغ کردم و تانکر آب، زیر شدیدترین آتش خمپاره، عازم شد. بعد از یکی دو ساعت، راننده تویوتای تانکر آب به سراغم آمده و به تندی به من گفت که بخاطر بی دقتی من، نزدیک بود بچه های گروهان، بی آب بمانند چرا که هیچ کس منتظر تانکر آب گروهان ما نبود و کسی از ما چنین درخواستی نداشته است! مبهوت با گردان تماس گرفتم اما" هیچ دستوری بابت اعزام این تانکر آب، صادر نشده بود"!

ناگهان پیام دیگری از گردان آمد که نیروهای دسته شماره یک را از خاکریز X  به سمت شرقی حرکت بدهیم. پیش از اعلام به فرمانده گروهان خودم، با گردان دیگر تماس گرفتم و او در پاسخ به من با کمال ناباوری، منکر هرگونه پیامی برای جابجایی نیروهای دسته شد! پس از بررسی های تخصصی بچه های اطلاعات عملیات، مشخص شد که منافقین روی کد بی سیم ما آمده و با پیامهای غلط خود سعی داشتند تا در ارتباطات ما و گردان اخلال ایجاد کنند بگونه ای که این تشخیص از ما سلب شود که کدام پیام، دستور واقعی است و کدام پیام، شیطنت منافقین است.

پس از کشف موضوع و تغییر کدها، فرمانده توضیح داد که شگرد منافقین در این عملیات این است که چند پیام بر روی بی سیم گروهان ها (حتی به زبان آذری) می دهند و نگران این نیستند که بچه های ما خواهند فهمید که این پیامها صحیح نیستند چرا که هدف آنها، ناامن کردن و غیرقابل اعتماد کردن پیامهای واقعی است تا در زمان های سخت، زمانی که از گردان، برای ما یک پیام واقعی مخابره می شود نیز بی سیم چی این سوی خط به تصور اینکه این هم شیطنت منافقین است، به پیام توجهی ننماید و بشود آنچه که نباید.

انتشار نوار اظهارات آقای دکتر ظریف از سوی کانال تلویزیونی " ایران اینترنشنال"، باعث شده تا از طیف های سیاسی گوناگون در داخل کشور در مورد آن اظهار نظر شود.  آنچه که مسلم است این اقدام کانال تلویزیونی مزبور که وابستگی آن به کشورهای خاص بر هیچکس پوشیده نیست، بر اساس رسالت رسانه ای و شفاف سازی نبوده و تنها باید در آن سوی خبرهای مربوط به این اظهارات، نشانه هایی از اهداف این سرقت اطلاعات را جستجو کرد.

درست مثل همان اقدام نفوذی منافقین در مرصاد که با پیامهای غلط و دوپهلو، قصد ایجاد ناهماهنگی بین نیروهای ما را داشتند، باید دید که اقدام این کانال شایعه پراکن، با چه اهدافی طراحی و عملیاتی شده است.

در یک ارزیابی اولیه، به یقین می توان ادعا کرد که اصلی ترین هدف این بنگاه شانتاژ، ایجاد اختلاف بین نیروهای این سوی خاکریز بوده است؛ درست مثل درخواست ساختگی تانکر آب از سوی گردان و ایجاد اختلاف بین گروهانی که در صف است با فرماندهی که در مقر مستقر می باشد.

بدین ترتیب، نیروهایی که پشت خاکریز دیپلماسی هستند در چشم نیروهایی که در میدان های دیگر رزم و دفاع حضور دارند، غیرهمراه و حتی رقیب نشان داده می شوند. طبیعی است که اگر یکی دو بار این نوع پیامهای دروغین بین عامل نفوذی به بیسیم گردان تکرار شود، دیگر پیامهای صحیح فرمانده نیز نزد نیروهای عامل، جدی و واقعی تلقی نشده و این یعنی آغاز شکاف و بی اعتمادی متقابل.

آنهایی که از نزدیک، فعالیتهای جبهه دیپلماسی و جبهه سخت افزاری را پی می گیرند، به خوبی از روابط ویژه فرماندهای این دو جبهه آگاهی دارند به طوری که در همین سند به سرقت رفته نیز، آقای وزیر به جایگاه موثر، تعیین کننده و ارزشمند سردار دلها، شهید سلیمانی تصریحات مکرر نموده است.

حال در این مرحله تقابلی تمام قامت ایران عزیز با گردنکشان تمامیت خواه، دمیدن بر آتش مجعول اختلاف و دودستگی، جز دودی که به چشم خودی ها نصیب کند، چیزی حاصل نخواهد نمود و بر کلیه نیروهای دلسوز و میهنی کشور بلندقامتمان، ایران عزیز، است که فرصت طلبی های دشمنان بی اخلاق این مرز و بوم را در پیله خودتنیده نفاق و دورویی، حبس و ناکام بگذارند و مطمئن باشند که " حسبنا الله و نعم الوکیل".

بسیجی لشگر خط شکن ۳۱ عاشورا