به گزارش روز سه شنبه ایرنا، جنایات آشکار رژیم صهیونیستی در غزه، گذشته از آن که خواب از چشمان کودکان غزه ربوده است اما روشن شدن شبهای اسرائیل با موشک باران نیروهای مقاومت و هراس شهرکهای صهیونیست نشین، ابعاد گستردهتری از این حملات از جمله ماهیگیری بنیامین نتانیاهو از آب گلآلود خشونت و خونریزی در فلسطین تا زیر سوال بردن عادیسازیهای روابط با شماری کشورهای عربی را به نمایش گذاشته است.
خبرگزاری افه اسپانیا در گزارشی نوشت: حملات مکرر اسرائیل به نوار غزه، فرآیند به اصطلاح «عادی سازی» با امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش را که در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ میلادی به عنوان توافق صلح بین این کشورهای عربی با اسرائیل به امضا رسید را زیر سوال میبرد.
مسئله دوگانگی دولتها و ملتهای عرب در پذیرش و نفی عادیسازی با اسرائیل در حالی به تیتر این رسانه اروپایی تبدیل شده است که امضای این توافقنامهها، دولتهای امضا کننده را در شرایط دشواری قرار داده است. چنانچه این کشورها از اسرائیل حمایت کنند، به شدت مورد سرزنش شهروندان خود و نکوهش جامعه جهانی قرار خواهند گرفت و چنانچه از فلسطین حمایت کنند، به توافق با اسرائیل پشت کرده اند.
به نوشته افه، در مراکش، توافق دسامبر گذشته (آذر ماه) در ابتدا به عنوان معامله ای برد- برد تلقی میشد که در آن علاوه بر مزایای تجاری برای این کشور، به رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر صحرای غربی پس از سالها تنش با جبهه پولیساریو، امتیازی ارزشمند به نظر میرسید.
اکنون اما با تشدید عملیاتهای نظامی اسرائیل علیه غزه که وارد دومین هفته شده است، دولت مغرب مجبور شد تا پایان هفته گذشته بیش از ۵۰ تجمع همبستگی با ملت فلسطین در جای جای این کشور را تحمل کند.
تظاهراتی که پیام آن، نه فقط ابراز حمایت از فلسطین که «پایان دادن به عادیسازی» از مطالبههای اصلی تجمع کنندگان بود.
پادشاه مراکش هرچند تاکنون صحبتی در محکوم کردن خشونتهای اخیر اسرائیل به میان نیاورده اما ارسال ۴۰ تن کمکهای بشردوستانه شامل مواد غذایی، دارو و پوشاک به فلسطین نمود بارز حمایت از این ملت رنجدیده است.
در بحرین نیز، گروههای شیعه که از ابتدا مخالف سرسخت عادیسازی با اسرائیل بوده اند، از آغاز دور تازه تنشها در فلسطین، دهها تجمعات اعتراضی در محکوم کردن اقدامات اسرائیل ترتیب داده اند. همچنین اهل تسنن که به طور سنتی به پادشاه بحرین وفادارند و گروه های چپ و لیبرال و همچنین جامعه مدنی خواستار تجدیدنظر در رابطه با اسرائیل شده اند.
امارات متحده عربی نیز که با پذیرش پیمان آبراهام در آگوست ۲۰۲۰ (مرداد ماه) بیشترین روابط به ویژه در حوزه اقتصادی با اسرائیل را برقرار کرده، تا کنون از انتقاد مستقیم از تل آویو اجتناب کرده است. ریم الهاشمی وزیر امور همکاریهای بین المللی امارات نیز اگر چه خواستار توقف فوری خشونتها و آتش بس شد اما بدون اشاره به عملیات نظامی در غزه که تا کنون به بهای جان ۲۰۰ نفر تمام شده است، تنها به ناآرامیهای قدس شرقی پرداخت.
این روزها شنیده شدن فریادهای خواستههای بهحق فلسطینیان از زبان جوانان کشورهای سازشکننده با رژیم تروریست اسرائیل بیش از پیش سبب درک دقیقتر اظهار نظرهای اخیر رافائل ماسری رئیس کنفدراسیون فلسطین در آمریکای لاتین و کارائیب (COPLAC) در تشریح مسئله سازش بین برخی کشورهای عربی و اسرائیل است که گفت: ایالات متحده و اسرائیل قصد داشتند به جهان نشان دهند که از مسیر امضای توافقها با برخی کشورهای عرب، قادر به شکستن اتحاد عرب در مسئله فلسطین هستند، حال آنکه شواهد امر بیانگر این است که نتیجه آن یک شکست قاطع بود.
همچنین آمریکا و اسرائیل تصور میکردند که شکلگیری برخی سازشها، الگوبرداری و امضای زنجیروار سایر کشورها را موجب خواهد شد اما چنین امری رخ نداد. از سوی دیگر، دولتهایی که از ابتکارعمل ایالات متحده پیروی کردند، شماری کشورهای وابسته به آمریکا در ژئوپولیتیک خاورمیانه بودن که جز تامین کنندگان سرزمین برای ایجاد پایگاههای نظامی واشنگتن، نقش مهم دیگری ندارند. بنابراین می توان این ناکامی را شکستی مضاعف دانست. همچنین نباید فراموش کرد که به رغم رفتار دولتها در این کشورها در عادی سازی روابط، همبستگی فعال مردم در این کشورها با ملت و آرمان های فلسطین جدای از تصمیمات اتخاذ شده است.
نظر شما