به گزارش ایرنا، هشت سال از جانگذشتگی و استقامت برای حفظ میهن و هشت سال ترجیح دادن منافع ملی بر شخصی، بیشک حامل اتفاقات و احوالاتی شنیدنی است؛ به طوری که میتوان به تعداد تک تک رزمندگان حاضر در میدان کتاب نوشت و هیچ یک از آنها مشابه دیگری نباشد.
مجموعه کتاب «یادمان باشد» نیز با هدف یادآوری خاطرات رزمندگان استان سمنان است که به کوشش حسن یعقوبی جمع آوری شد.
هرجلد از این کتاب حدود ۶۰ صفحه و شامل عکس صاحبان خاطرات است.
قسمتی از کتاب
«فرمانده دلها»
بچه ها کنار جاده مستقر بودند. گاه جیپی از جاده عبور می کرد و گرد و غبار زیادی بلند می شد؛ ولی وقتی به نزدیکی بچه ها میرسید، از سرعتش کم می کرد تا کمتر گرد و خاک ایجاد کند. ما کنجکاو شده بودیم که بفهمیم راننده این جیب چه کسی است. یکی از بچه ها گفت: «مگه اون رو نمیشناسین! اون فرمانده لشکر، زین الدینه.» هنگامی که بچهها مشغول کندن کانال بودند تا از آتش دشمن در امان باشند، برادر مهدی زینالدین هم با آنان کار می کرد. او داخل همان سنگرها میخوابید و با نیروهایش همسفره میشد.
«مجروح»
پس از فتح خرمشهر، تعدادی از رزمندگان مقابل مسجد جامع این شهر جمع شده، مشغول گفت و گو بودند که ناگهان گلوله کاتیوشا به کامیونی که در آن نزدیکی بود اصابت کرد و تعدادی از بچه ها به فیض شهادت رسیدند و عده ای نیز مجروح شدند. در حال انتقال یکی از زخمی ها به عقب بودیم. در بین راه، رزمندهای را دیدیم که هر دو پایش از ناحیه زانو به شدت زخمی شده بود. یک پایش را با چفیه و پای دیگرش را با پیراهنش بسته بود و خود را به حالت نشسته، کشان کشان به عقب می برد. خواستم کمکش کنم. گفت: «نیازی نیست. به کسی که نمیتونه حرکت کنه کمک کنید. من میتونم خودم بیام عقب.»
درباره نگارنده
حسن یعقوبی ، شاعر،نویسنده، متولد اول آذر ۱۳۵۴ شهرستان سرخه و تحصیل کرده در رشته زبان و ادبیات فارسی است.
از دیگر آثار وی میتوانبه سپیده دم سکوت، به لهجه انگور، بررسی و توصیف گویش سرخه ای و چشم انداز شعر معاصر استان سمنان اشاره کرد.
نظر شما