انتقام میگیریم. لال می شوم، سکوت به صرفه ترین روش تنبیه آدم ها است. انرژی از آدم نمی گیرد، برعکس اعتراض و حاضر جوابی. صدایی توی سرم حرف میزند: «صدایت را از آنها بگیر. دلقک بازی ات را از آن ها بگیر. از آبروبرها. تز زورگوها. نوار ضبط نباش. خاموش شو. نگاه کن که چطور سر شام در سکوت سنگین خفه کننده و لا به لای صدای ترسناک مجری اخبار، سرفه می کنند و قاشق به بشقاب ملامین می کشند و آروغ می زنند. حقشان است. چیز های بهتر و حرف های خنده دار تر و یواشکی تر را برای خودت نگه دار. گنجی که فقط مال خودت است و کسی از وجودش خبر ندارد. حتی مچگیر هم نمی تواند پیدایشان کند. چون توی کلیه گنده تو پنهان شده اند. اعتراف می کنم که گاهی رنج طاقت فرسای سکوت را به جان خریده ام تا دیگری را شکنجه کنم. چون خوب می دانم هیچ چیز عذاب آورتر از حضور سنگین سکوت نیست. خوبی سکوت این است. نه زحمت دارد نه مثل کشو قفل می خواهد، همه چیز تویش جا می شود؛ اینها بخشی از نوشته شهلا زرلکی در رمان «اعتراف باز» است؛ رمانی که در ۱۸۴ صفحه و شمارگان ۷۷۰ نسخه با قیمت ۳۵ هزار تومان به تازگی راهی بازار نشر شده است.
معرفی نویسنده
شهلا زرلکی متولد ۱۳۵۵ خورشیدی فارغ التحصیل رشته کارشناسی ادبیات فارسی است. او فعالیت مطبوعاتی را با نوشتن نقد سینمایی در ۱۳۷۷ خورشیدی آغاز کرده و از ۱۳۷۸ خورشیدی به طور حرفه ای به نگارش مقاله و نقد ادبی در نشریات (بیدار، کتاب ماه ادبیات و فلسفه و...) و روزنامه های مختلف پرداخته است. زرلکی چند کتاب و بیش از صد مقاله، یادداشت و نقد در نشریات در حوزه نقد ادبی منتشر کرده است.
فصلهای کتاب
خواندن خاطرات و واگویه های شخصی اهالی ادبیات، هنر، سیاست، ورزش و ... برای طیف وسیعی از خوانندگان جذاب بوده است اما فرم اعتراف، گونه متفاوتی است که می تواند جذابیت هر اثری را چند برابر کند. از آگوستین قدیس تا ژان ژاک روسو و امبرتو اکو و دیگران، هرکدام به سبک و سیاقی از فرم اعتراف در نوشتن استفاده کرده اند. فرمی که در قالب رساله، مقاله، جستار، خودنگاره و رمان، لحظه ها، رفتار و دقایق پنهان مانده ای از زیست و زمانه نویسندگانشان را آشکار می کند که می توان گفت رمان زرلکی از این نمونه هاست.
کتاب «اعتراف باز» شامل ۱۸ فصل است که هرکدام روایتی بر پایه احوالات خصوصی نویسنده در لحظه های مختلف زندگی اش بدون نظم زمانی و مکانی و ارتباط خطی نوشته شده است. نویسنده در این رمان تلاش می کند تا جایی که محدودیتهای عرفی، اخلاقی و قوانین نشر اجازه میدهد، به زوایای پنهان زندگی خصوصی خود بپردازد و اگرچه هر فصل بهصورت مستقل روایت شده اما تمام بخشها با یکدیگر ارتباط دارند.
فصل های کتاب عبارتند از «دفاعیه اول، عروسک عقبافتادهای که با باتری قلمی کار میکند، لُری که خون مغول در رگهایش جاری است، تمساح پیری که در چاه فاضلاب ما زندگی میکند، شمراننوییها، در باب ترس که مادر دروغ است و چیزهای بیپدرومادر دیگر، خواب زمستانیِ ماده خرس قطبی، باید روی دروغهایمان بیشتر کار کنیم، همه دستگیرهها بوی دستهای تو را میدهند، در باب لو رفتگی و نامهای به شوهر عزیزم، روده درازی، لاشه کمچربی گوسالهای جوان در قصابی، در باب لذت لو دادن و موضوع بیاهمیت قتل قناری، آنها به جهنم! من به بهشت میروم، اهمیت ژاله عرفانیان بودن و نکاتی در باب ضرورت ناخنخواری، دبیرستان دخترانه زهرا و دفاعیه آخر».
درباره کتاب
«تقدیم به خودم؛ با عشق و نفرت». این جمله ای است که زرلکی در صفحه اول کتاب خود آورده است و در صفحات بعدی توضیح می دهد که «اینکتاب شوخی کوچکی است با گونه ادبی مهجور و محبوبم: ادبیات اعترافی». در بخش اول این کتاب با عنوان دفاعیه اول آمده است: «اعتراف میکنم من یک اعتراف بازم! یعنی دلم میخواهد با کلمه اعتراف بازی کنم».
زرلکی در این رمان خواننده را مخاطب قرار می دهد و از زندگی شخصی و ویژگیهای رفتاری و شخصیتی خود حرف میزند و روایتهایی از زندگی شخصی و خانوادگی خود را برای مخاطب به تصویر میکشد. در واقع هدف راوی بیان بیپرده خصوصیات و پنهانیهایی است که در زندگی روزمره همه ما هست اما شاید بیان آن به زبان ساده و صریح برای هر فردی آسان نباشد. البته اگرچه نویسنده روایتهایی از زندگی شخصی و خانوادگی خود را دستمایه قرار داده است اما به نظر می رسد که این کار با هدف نوشتن تنها یک زندگینامه یا خاطره نیست.
نویسنده با جسارت هر چه تمام تر و به دلیل رهایی نویسنده از انبوه ملاحظه هایی که در فرهنگ ایران جاری است و همواره چون سدی برابر نویسنده ایستاده، قلم به دست می گیرد و می نویسد و به همین دلیل هم این رمان شاید یکی از یگانه ترین ها در میان آثار منتشر شده در ژانر اعترافات در بستر ادبیات فارسی باشد.
زرلکی خودش راوی رمان است و رو به خواننده اش چنان از خودش می گوید که انگار دوستی نزدیکش نشسته است. همین فرم روایی باعث می شود که رمان در عین قطعه قطعه بودن، به بهترین نحو ارتباط فصل ها با یکدیگر حفظ شده و اثری یکپارچه ساخته شود.
نظر شما