روزنامه ایران دوشنبه ۲۱ تیر در یادداشتی به قلم مسعود مرادنی فوق تخصص بیماریهای عفونی و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، نوشت: در ابتدای شیوع این بیماری تصور بر این بود که با یک بیماری روبهرو هستیم، اما پس از گذر زمان متخصصان متوجه شدند که این یک بیماری با چندین چهره و گونه است. از ابتدا تا به امروز این بیماری چهار جهش عمده داشته که کشور ما همه گونههای آن را تجربه کرده است. ویروس بریتانیایی در ابتدای فروردین ماه گونه غالب در کشور ما بود که اکثر شهرها و استانهای کشور را درگیر و تعداد میلیونی از مردم به آن مبتلا شدند.
چند عامل مهم موجب آن شد که نتوانیم این بیماری را مهار کنیم. اول آنکه این بیماری از ابتدای شیوع لحظهای کشور ما را رها نکرد برای همین است که ما همچنان در پیک پنجم موج اول هستیم در صورتی که بسیاری از کشورها موج دوم و سوم را هم پشت سر گذاشتند. متأسفانه در ایران تصور میشود ما در موج پنجم هستیم که این اشتباه است. زمانی میتوانیم اعلام کنیم که از موج اول عبور کرده ایم که حداقل در بازهای از زمان در کشور هیچ فرد مبتلا به این ویروس وجود نداشته باشد و اگر پس از مدتی مجدد مواردی از این بیماری ظهور کرد، میتوان گفت وارد موج دوم شده ایم.
با این تعریف و با تفسیر همهگیری این بیماری در کشور درمییابیم که ما هیچ مقطع زمانی طی این دو سال نداشتیم که تعداد ابتلا به صفر رسیده باشد. پس ما همچنان در پیک پنجم موج اول هستیم. دوم آنکه ما دارای کشوری پهناور با جمعیت ۸۵ میلیونی هستیم و تنوع فرهنگی، اقتصادی و... در رفتار مردم برای مقابله با این بیماری تأثیرگذار است. سوم آنکه در بحث واکسیناسیون بسیار ضعیف عمل کردیم و روند آن به صورت قطره چکانی پیش رفت.
در حال حاضر همسایه جنوبی کشور به طرف رفع محدودیت حرکت کرده و یا ترکیه بیش از ۶۰ میلیون نفر از جمعیت کشورش را واکسن زده است. کل واکسنی که در ایران وارد شده بیش از هشت میلیون دوز است که تاکنون یک الی دو میلیون نفر دو دوز واکسن را گرفتهاند و کمتر از چهار میلیون یک دوز دریافت کردهاند.
این نشاندهنده آن است که نسبت به رقم کل جمعیت کشور فقط سه الی چهار درصد مردم واکسن را دریافت کردهاند. این روند باعث ایمنی افراد نمیشود. علاوه بر اینها ما در تشخیص بموقع و جلوگیری از پیشروی گونههای جدید هم خوب عمل نکردیم. برای مثال زمانی که ویروس برای اولین بار در استان هرمزگان پیدا شد، باید سریعاً این استان قرنطینه جدی میشد که این موضوع رخ نداد.
همچنین تحریمی که گرفتار آن هستیم نیز مزید بر علت شده است؛ خیلی از کشورها تمایلی برای آنکه ما به خودکفایی برای تولید واکسن برسیم، نشان ندادند و کمکی نکردند. شرکتهای تولیدکننده ما عمدتاً تجربهای در ساخت واکسن نداشتند و در فرایند ساخت دچار مشکل شدند. ما در بحث آموزش و فرهنگسازی هم ضعف داشتیم. تمامی کشورهای دنیا حداقل یک شبکه برای فرهنگسازی جلوگیری از شیوع کرونا دارند که چنین امکانی در کشور ما وجود ندارد.
هنوز بسیاری از سؤالات مردم در مورد واکسن یا حتی پیشگیری از بیماری پاسخ داده نشده است. public education در کشور ما به صورت معیوب انجام شد. بدین معنا که ما باید آموزشها را به سمت مردم کوچه، بازار و مناطق محروم ببریم. از طرفی مردم گرفتار سادهانگاری شدهاند و تصور میکنند چون تا به حال این بیماری را نگرفتهاند همچنان مصون میمانند.
نظر شما