خشونتهای اجتماعی به واسطه فضای مجازی در سالهای اخیر به شکلی عیانتر و گستردهتر دیده و شنیده میشود؛ خشونتهایی که شاید در سالهای قبل بیشتر در میان اراذل و اوباش دیده میشد، اما حالا مدتی میشود که خشونت کلامی و حتی فیزیکی و زد و خوردها در میان نوجوانان و جوانان هم به چشم میآید؛ وضعیتی که باید ریشههای آن را در بطن جامعه جستوجو کرد و از سطح گذشت.
بارها ویدئوهایی از زورگیری با سلاح سرد و گرم در فضای مجازی منتشر شده است، شاید عربده کشی در فضای مجازی هم باب شده بود، شاید خشونت پنهان جامعه با اکانتهای تقلبی و بدون نام در توییتر و اینستاگرام در قالب کامنتها بارز میشد، اما حالا کمی این ماجرا تغییر کرده و عربده کشی و زد و خورد میان نوجوانان دیده میشود که در نمونه اخیر ماجرا میان چند دختر نوجوان که یکی از آنان «هلیا» نام داشت، اتفاق افتاد.
برخی نوجوانان به دنبال شخصیتسازی هستند
در واکاوی لایههای رخدادهایی نظیر آنچه تحت عنوان زد و خورد دختران نوجوان و قمهکشی یکی از آنان اتفاق افتاد برخی نکات از سوی صاحبنظران مسائل اجتماعی و روانشناختی مطرح میشود. نکته قابل توجه اینکه به نظر میرسد شماری از نوجوانان حالا به سمت شخصیتسازی یا شکلگیری یک شخصیت قدرتمند از طریق رفتارهای ناهنجار و از طریق خشونت هستند.
مهدی ویسی، فوق تخصص روان پزشکی در کلاب هاوس درباره ماجرای ویدیوی قمه کشی نوجوانان بیان کرد: زمانی که در زندانهای نوجوانان در انگلستان کار میکردم، با گروههای خلافکار مختلفی مواجه بودم و ماجرای این ویدیو نیز بر اساس قدرت طلبی و گروه سازی قابل بررسی است. حتی این موارد قابل ریشه یابی در مسائل اجتماعی بزرگتر است.
وی ادامه داد: برخی از کودکان یا نوجوانانی که از مناطق اقتصادی ضعیف میآیند، به دنبال وضعیت بهتر و شخصیت سازی هستند و گاهی وارد گروههای نامناسبی میشوند. این مسائل میتواند به مشکلات اجتماعی و اقتصادی و خانوادگی برگردد. باید ببینیم چه مراکز فرهنگی و اجتماعی داریم که کودکان یا نوجوانان وارد این مراکز شوند، نه اینکه به دنبال فردی بروند که یک سلاح سرد یا قمه به همراه دارد.
فضای مجازی خشونت پنهان را آشکار میکند
نباید از این نکته غافل شد که خشونت در جوامع چه ایران و چه سایر کشورها همواره وجود داشته و دارد. همان طور که پس از بازی فینال یورو ۲۰۲۰ در ورزشگاه ویمبلی لندن مشاهده شد و هواداران تیم فوتبال انگلستان پس از باخت در برابر ایتالیا، از هواداران ایتالیایی را مورد ضرب و شتم قرار دادند و همان طور که چند روز پیش ویدئوی زورگیری در اتوبان کرج به تهران به وسیله سلاح سرد و گرم از اتومبیلی که در ترافیک مانده بود، در فضای مجازی منتشر شد. همه اینها علاوه بر واکاوی دلایل، به این نیاز دارد که بدانیم فضای مجازی این خشونت را عریانتر نمایش داده و باید مسئولان مربوطه ریشههای این خشونت پنهان را شناسایی کرده و آسیبها را حل کنند، نه اینکه فقط به دنبال منتشر کننده ویدئوها در فضای مجازی باشند.
نوجوانی و نسبت آن با پرخاشگری و افسردگی
اگر شرایط و زمینههای اجتماعی را در نظر بگیریم، میتوان عوامل زمینهای را بر اساس آن تحلیل کرد. سه عامل زمینهای در این زمینه وجود دارد. اول اینکه این افراد نوجوان هستند و در دوران بلوغ و پرخاشگری قرار دارند. این دوران در نوجوانان، دوران پرخاشگری، اضطراب و تنش است. برخی که برونگرا هستند، پرخاش کرده و افراد درونگرا، افسردگی میگیرند.
عامل زمینهای دوم اینکه در حال حاضر در دوران شیوع ویروس کرونا به سر میبریم. دورانی که آثار اجتماعی ناشی از افسردگی کرونا بر ما مسلط شده و بیش از یک و سال نیم است که هیچ تفریح دسته جمعی یا سفر یا معاشرت و مدرسه و دانشگاه و سینما نرفتیم. در این دوران مدام اخبار بد و کمبود واکسن و تحریمها و مواردی از این دست را تحمل کردیم که همه این موارد میتواند زمینه ساز باشد.
عامل زمینهای سوم اینکه شرایط جامعه ما، به جز کرونا، به دلیل تحریمها و مسائل دیگر، شرایطی دارد که آینده را تبدیل به سراب کرده و در واقع امیدی به آینده وجود ندارد. وقتی آینده قابل ترسیم نباشد، در این شرایط نمیتوان برنامهای برای آینده داشت. وقتی برنامهای برای آینده نداشته باشیم، در حالتی قرار میگیریم که افراد در صورت برونگرا یا درونگرا بودن، دچار پرخاشگری یا افسردگی میشوند.
نوجوانان و موضوع الگوی مناسب
نکته قابل تامل دیگر اینکه نوجوانان در این سن حساس، در جامعه ما دچار فقدان یا ندیدن الگوی مناسب هستند؛ الگوهایی که باید از گروههای مرجع تعریف شود و در شرایط حاضر فرهنگی و اجتماعی، تمام این الگوها به واسطه طنز ساختن و خندیدن در فضای مجازی تخریب میشوند.
اباذر اشتری، جامعه شناس در این زمینه به پژوهشگر ایرنا گفت: ما در جامعه با ساختن گروههای مرجع با مشکل مواجه هستیم. به دلیل تاکید بیش از حد روی برخی مسائل و از طرفی غلبه مسائل سیاسی بر موارد فرهنگی و اجتماعی، گروههای مرجع برای ما ساخته نشده یا در صورت ساخته شدن، به سرعت تخریب شده و قدرت اثرگذاری را از دست میدهند.
وی ادامه داد: گروههای مرجع افرادی هستند که نوجوانان و جوانان از آنها الگوبرداری کرده و در واقع علاقه دارند که شبیه آنها شوند. به طور مثال معمولا ورزشکاران با توجه به فرهنگ هر جامعه، یکی از این گروههای مرجع هستند. در کشور ما، فوتبال به عنوان یک ورزش جمعی اهمیت دارد، اما رسانهها با برخی شیطنتها، فوتبالیستهایی مثل علی دایی یا خداداد عزیزی را با انتشار برخی ویدیوها تخریب میکنند. به همین دلیل افراد نمیتوانند از گروههای مرجع داخلی الگوبرداری کرده و از آن طرف، آنچه در فضای مجازی مشاهده میشود، الگوهایی هستند که خشونت و غیره را رواج میدهند.
در جستوجوی هویت مستقل
هویت یابی در دوران نوجوانی نیز اهمیت دارد. هویت از زمانی که نوزاد به دنیا میآید به کمک پدر و مادر شکل میگیرد، اما یکی از دوران مهمی که میتواند هویت را تغییر بدهد، نوجوانی است.
اشتری در این زمینه اظهار کرد: در این دوران مهمترین مساله اینکه خانواده و مدرسه جزو مهمترین گروههای هویت ساز هستند، اما هیچ کدام از اینها نقش هویت سازی خود را ایفا نکردهاند. زیرا پدر و مادرهای این نسل در دوران نوجوانی و جوانی خودشان سختی زیادی کشیده و امکانات کمی داشتند و همه تلاششان این است که فرزندان را در پر قو نگه داشته و اجازه ندهند دست به هیچ چیزی بزند. در حالیکه این موضوع منجر به تخریب کودکان و نوجوانان میشود و اعتبار و هویت را از خانواده نمیگیرند.
وی افزود: دختری که در خیابان قمه میکشد، یعنی اینکه آبرو و حیا خانواده برای او اهمیتی ندارد. از طرفی مدارس نیز بیش از حد روی آموزش تلاش میکنند تا این نوجوانان وارد دانشگاه شوند و در نتیجه به مسائل اجتماعی توجهی نمیکنند.
این جامعه شناس بیان کرد: در تحقیقی که انجام شده، هویت سازی و هویت یابی در دوره دبیرستان تا نوجوانی در پسران با قلدری اتفاق میافتد، اما در دختران برعکس است و علائم و ویژگیهای زنانه مثل نظم و حیا بارز میشود. حالا مشاهده میشود که این موضوع نیز به هم ریخته و دختران هم میخواهند هویت یابی خود را با قلدری یا سیگار کشیدن یا دوست پیدا کردن نشان بدهند.
اشتری گفت: هر یک از افراد جامعه دارای نقشهای مهم و متعدد اجتماعی هستند. به طور مثال یک فرد هم نقش پدر بودن و هم نقش همسری و هم نقش فرزندی و هم نقش برادری و خواهری و هم نقش همسایه بودن و شهروندی و غیره دارد. این نقشهای مختلف را افراد یا خودشان کسب کرده یا جامعه به فرد میدهد.
وی اظهار کرد: متاسفانه هیچ کدام از مبادی جامعه پذیری این نقشها را به درستی تفکیک نکرده و آموزش نمیدهند. مبادی جامعه پذیری از مدرسه و خانواده و رسانه و دانشگاه تشکیل میشود که روی نقشهای اجتماعی توجه چندانی ندارند. بنابراین افراد نقشهای خود را به درستی پیدا نکرده و به همین تناسب منجر به بروز خشونت و تنش میشود. به هم ریختگی نقشهای اجتماعی در این شرایط رخ میدهد و اگر یک دختر این را تجسم کند که دختر یک خانواده است و آبروی یک خانواده را نمایندگی میکند، قطعا این رفتار را نشان نمیدهد.
بنابراین غیر از اینکه پرخاشگری یا افسردگی لازمه سن نوجوانی است، باید توجه کنیم که عوامل بیرون از فرد نیز در شکل گیری شخصیت نوجوانان اهمیت دارند. حتی بر اساس گفتههای جامعه شناسان، عوامل اجتماعی و ساختاری اهمیت بیشتری به نسبت عوامل فردی دارند. این در شرایطی است که جامعه ما از فرهنگ سازی به سمت و سوی ضد فرهنگ سازی در حال حرکت است و تقریبا از هر چیزی طنز میسازیم و برای کاهش دردهای اجتماعی و اقتصادی، لبخندی گذرا حواله همه چیز میکنیم.
در این شرایط به نظر میرسد ماجرای «هلیا» و دوستان او را نمیتوان آخرین مورد دانست و شاید موارد بسیاری دست به دست نشده و هرگز شنیده یا دیده نمیشود.
نظر شما