درخواست برای حضور ایران در افغانستان، دام است

تهران-ایرنا- رییس پیشین ستاد افغانستان وزارت خارجه، برخی درخواست‌ها، انتظارات و توقعات از ایران درباره افغانستان را منطقی ندانست و گفت: برخی از این مسائل یک نوع دام‌ پهن کردن برای ایران است تا وارد افغانستان شود و اگر این کار انجام شود، به یک نوع باتلاق شبیه است.

«محسن روحی‌صفت» روز پنجشنبه در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، درباره آخرین وضعیت صحنه سیاسی و میدانی افغانستان گفت: مناطق مختلف در افغانستان دائماً میان نیروهای دولتی و غیردولتی در حال دست به دست شدن است. برخی از مناطق در دست افراد و گروه‌هایی است که مقابل طالبان هستند اما هیچ ماموریتی از جانب دولت مرکزی افغانستان ندارند بلکه به شکل خودجوش وارد عمل شده اند.

کارشناس ارشد مسائل افغانستان ادامه داد: ما در عرصه میدانی با سه دسته از نیروها روبه‌رو هستیم که آرایش معادلات را در افغانستان شکل داده‌اند؛ نخست، ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان، دوم، نیروهای طالبان و سوم، نیروهای غیردولتی.

وی در تشریح بیشتر ماهیت نیروهای غیردولتی اظهار داشت: ماهیت نیروهای غیردولتی چندان مشخص نیست. بخشی از آنها، همان نیروهای مجاهدین هستند و بخشی از آن گروه‌ها، نیروهای مردمی خودجوش هستند و حتی ممکن است برخی از آنها، نیروهای مزدور برخی از کشورها و جریانات دیگر باشند.

واشنگتن به طالبان برای گفت‌وگو با کابل فشار نیاورد

به گفته روحی‌صفت، همین چند دستگی و آرایش متفاوت نیروهای میدانی در افغانستان موجب می‌شود که وضعیت این کشور در آینده پیچیده‌تر، ترددها بیشتر و دشواری‌ها افزایش یابد و در این میان، مردم افغانستان بیش از هر چیزی صدمه می‌بینند.

وی درباره تاثیر خروج نیروهای ناتو و ارتش آمریکا از افغانستان با پیش‌روی‌های طالبان تصریح کرد: خروج نیروهای آمریکایی در افغانستان خیلی ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی نبود. عمده نیروهای آمریکایی در زمان اوباما از این کشور خارج شده بودند و تعداد آنها در زمان ترامپ نیز کاهش یافته بود. در واقع، آمریکایی‌ها درصدد خروج از افغانستان بودند اما نمی‌خواستند خروج‌شان شکست‌خورده نشان داده شود.

معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه با بیان اینکه خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان موازنه میدان را به نفع طالبان تغییر داد، خاطرنشان کرد: آمریکا به خواست طالبان پاسخ داد، نیروهایش را افغانستان خارج کرد و به دولت مرکزی افغانستان فشار آورد که پنج هزار نیروی زندانی طالبان را آزاد کند اما فشاری هم به طالبان برای گفت‌وگو با دولت مرکزی و آتش‌بس نیاورد و آتش‌بسی هم ایجاد نشد.

آزادی زندانیان طالبان موجب افزایش قدرت آنها شد

روحی‌صفت افزود: همین مسئله موجب تقویت طالبان در برابر ارتش افغانستان شد. به عبارتی، آزادی نیروهای طالبان از زندان‌ها، هم موجب افزایش نیروهای عملیاتی و قدرت آنها شد و هم تقویت روانی و افزایش انگیزه آنها را به همراه داشت.

وی با اشاره به نشست تهران ابراز داشت: مهمترین گفت‌وگویی که درباره افغانستان انجام شد، گفت‌وگوهای دوحه میان «زلمای خلیل‌زاد» نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان و دفتر سیاسی طالبان بود. آن گفت‌وگوها با عنوان "گفت‌وگو برای صلح" آغاز شد اما ماهیتش برای خروج آمریکا از افغانستان بود و نه صلح.

به گفته این کارشناس ارشد مسائل شبه قاره، مذاکرات دوحه، بزک صلح را داشت و موضوعات اصلی افغانستان یعنی آتش‌بس و فشار بر طرفین برای مذاکره و دستیابی به توافق اصلاً مطرح نشد. در آن گفت‌وگوها دولت مرکزی افغانستان نیز کنار گذاشته شد و کابل از جزئیات توافقات انجام شده آگاه نشد و با خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، گفت‌وگوها نیز به اتمام رسید.

ورود به افغانستان، ورود به باتلاق است

روحی‌صفت درباره برخی از انتقادات مبنی بر اینکه ایران باید در تحولات افغانستان ورود کند، بیان کرد: برخی از انتقادات، درخواست‌ها، انتظارات و توقعات از ایران درباره افغانستان منطقی نیستند. برخی از این مسائل یک نوع دام‌ پهن کردن برای ایران است تا ایران وارد افغانستان شود و اگر این کار انجام شود، به یک نوع باتلاق شبیه است.

وی با بیان اینکه افغانستان هم برای روسیه (شوروی سابق) و هم آمریکا باتلاق بود، یادآور شد: آنها در افغانستان زمین‌گیر و ناکام شدند، نتوانستند موفق شوند، شکست خوردند و علیرغم هزینه‌های سنگینی که انجام دادند، مجبور به فرار از افغانستان شدند.

این دیپلمات پیشین با تاکید بر اینکه ایران اعتقاد دارد سرنوشت مردم افغانستان باید توسط خودشان تعیین ‌شود، عنوان کرد: ما نمی‌توانیم برای مردم افغانستان دولت تعیین کنیم و نمی‌توانیم آنها را تشویق کنیم که هر شخصی را به عنوان رییس‌جمهور خود انتخاب کنند. آنچه که ایران می‌تواند انجام دهد، این است که به طرفین (طالبان، دولت و گروه‌های افغانستانی) ماجرا بگوید که جنگ راه حل افغانستان نیست و به آنها بقبولانیم از طریق مذاکرات سیاسی می‌توانند به نتیجه برسند.

تصرف نظامی کابل برای طالبان مشروعیت سیاسی به همراه نمی‌آورد

روحی‌صفت با بی‌نتیجه دانستن مذاکرات مسکو و برگزار نشدن اجلاس استانبول گفت: در نشست تهران، طالبان، گروه‌های مختلف افغانستانی و دولت برای اولین بار به بیانیه مشترک رسیدند. طرفین درباره مسائل اصلی افغانستان یعنی درباره آتش‌بس، پناهجویان، نظام سیاسی و قانون اساسی افغانستان رایزنی کردند.

وی اضافه کرد: نتیجه این گفت‌وگوها منجر به برگزاری مذاکرات دوحه شد که چند روز پیش به پایان رسید، در حالی که تا پیش از نشست تهران، در گفت‌وگوهای دوحه و مسکو طرفین وارد دستور هم نشده بودند.

این کارشناس ارشد مسائل افغانستان درباره رویکرد طالبان هم اظهار داشت: طالبان به دنبال تغییر دستاوردها به نفع خود است ولی تصرف نظامی کابل نه تنها برایش مشروعیت سیاسی به همراه نمی‌آورد بلکه موجب مقاومت و موضع‌گیری علیه آنها خواهد شد. در واقع، آنها تلاش می‌کنند آنچه از طریق نظامی نمی‌توانند به دست آورند را از طریق سیاسی کسب کنند.

مخالفان طالبان انسجام لازم را ندارند

به گفته روحی‌صفت، طالبان اگر ببیند از نظر سیاسی پیروزی و تفوقی دست نمی‌آورد و از طرف دیگر، فتح کابل از نظر نظامی هم ممکن باشد، بعید نیست به سمت تصرف کابل کشیده شوند، هرچند که ممکن است مانند دفعه قبل مورد شناسایی قرار نگیرند.

وی تنها راه حل افغانستان را گفت‌وگو و راهکار سیاسی دانست و تصریح کرد: از نظر نظامی هیچ کسی موفق نمی‌شود و حتی فتح کابل هم موجب موضع‌گیری علیه طالبان و مقاومت علیه آنها می‌شود.

رییس پیشین ستاد افغانستان وزارت امور خارجه درباره وضعیت نیروهای مخالف طالبان هم خاطرنشان کرد: نیروهای مخالف طالبان انسجام لازم را برای مقابله با طالبان ندارند و همین عدم انسجام، موجب عدم پیشرفت مذاکرات و عدم کارایی لازم برای مقاومت در برابر طالبان شده است. انگیزه چندانی هم در میان آنها نیست و فساد هم میان سران آنها بالا است.

عملکرد دولت در بی‌اعتمادی مردم افغانستان موثر بوده است

روحی‌صفت ادامه داد: این مسائل موجب امتیاز بیشتر طالبان شده است یعنی گروه‌های طالب، هم انسجام بیشتری دارند، هم انگیزه‌دارند و هم تقویت مالی و لجستیکی می‌شوند.

وی با بیان اینکه عملکرد دولت اشرف غنی هم در بی‌اعتمادی مردم موثر بوده است، ابراز داشت: مردم می‌بینند دولتمردان صادقانه مبارزه نمی‌کنند و این تفکر وجود دارد مبنی بر اینکه دولتمردان انگیزه‌های شخصی دارند و به منافع شخصی فکر می‌کنند تا منافع ملی.

این کارشناس ارشد مسائل شبه‌قاره بیان کرد: در برخی از مناطق، رهبران، والیان و فرماندهان صحنه را ترک کرده‌اند و سربازان نمی‌دانند که در برابر یورش طالبان چه باید بکنند بنابراین آنها نیز یا فرار می‌کنند یا تسلیم می‌شوند.

روحی‌صفت درباره احتمال تجزیه افغانستان یادآور شد: احتمال تجزیه افغانستان اندک است چون مردم افغانستان به تمامیت ارضی کشورشان عرق دارند و ترجیح می‌دهند سال‌ها به صلح نرسند ولی کشورشان تجزیه هم نشوند.

۲۱ نفر

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha