به گزارش ایرنا، عملیات مرصاد به دلیل زمان شکل گیری آن پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ( قطعنامه آتش بس ایران و عراق) و نوع دشمن آن (هموطنان خودی با کمک صدام) در بین عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس دارای ویژگی و جایگاه خاصی است.
شاید آنچه که در عملیات مرصاد (فروغ جاویدان) باعث تعجب همه شد، پیشروی نزدیک به ۱۰۰ کیلومتر منافقین در عمق خاک ایران بود، و گرنه همه با تفکر و روش منافقین در دشمنی با ملت و نظام جمهوری اسلامی آشنا هستند، تفکری که از سال ۶۰ تا ۶۷ در یک سلسه از بمب گذاری ها نزدیک به ۱۷ هزار ایرانی را به خاک و خون کشید و در طول جنگ به عنوان ستون پنجم دشمن عمل کردند.
به همین منظور خبرگزاری ایرنا مرکز کرمانشاه، به مناسبت سالگرد عملیات غرور آفرین مرصاد، میزگردی را در راستای پاسخ گویی به این سوال چرا منافقین در این عملیات تا گردنه "چهار زبر" (تنگه مرصاد) پیشروی کردند؟ با حضور سرهنگ خلبان «حسنعلی امیری»، «بهزاد بالاگبری» جانباز ۷۰ درصد و فرمانده گروهان سپاه حمزه سید الشهدا گردان "حنین" و سید «عیسی اجاق» جانشین بهداری منطقه غرب در دوران دفاع مقدس که در عملیات مرصاد حضور میدانی داشتهاند، برگزار کرد.
عراق از بند قطعنامه ۵۹۸ بازگشت نیروهای به پشت مرزهای بینالمللی سوء استفاده کرد
سرهنگ خلبان حسنعلی امیری با گرامی داشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس به ویژه شهدای عملیات مرصاد ابتدا به تشریح روزهای قبل از عملیات مرصاد پرداخت و گفت: زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ تاریخ ۲۷ تیر۶۷ (آتش بس بین ایران و عراق) را پذیرفت، مسئوولان با وجود مخالفت شدید فرماندهان میدان در مرزها، طبق مفاد قطعنامه به نیروها دستور عقب نشینی به پشت مرزهای بین المللی را دادند.
دشمن از این بند قطعنامه کمال سوءاستفاده را کرد و به نیروهای در حال عقب نشینی ما حمله و آنها را اسیر گرفت، به طوری که در این مدت زمان بسیار کوتاه یک هفته ای به اندازه هشت سال جنگ تحمیلی ما اسیر دادیم.
او علت سوء استفاده عراق را چنین بیان می کند، در پایان جنگ، نیروهای عراق از ۱۲ لشکر به ۵۰ لشکر رسیده بود و توسط کشورهای عربی به بروزترین تجهیزات نظامی مجهز شده بود، بنابراین برای امتیازگیری در مذاکرات صلح؛ از این حربه قطعنامه استفاده کرد، قصد و نیت اش هم این بود با تحریک ایران برای پس گرفتن مرزها و اسراء، کشور ما را در نظام بین الملل آغازگر جنگ جلوه دهد، زیرا طبق قطعنامه، عراق متجاوز شناخته شده بود و این برای آنها هزینه مالی فراوانی به همراه داشت.
منافقین از حیله هم شکل و هم لباس و هموطن بودن در عملیات مرصاد استفاده کردند
این سرهنگ بازنشسته هوانیروز در ادامه صحبت های خود به حمله منافقین می پردازد و گفت: در سوم مرداد ابتدا این لشکر تانک ها، هواپیماهای جنگی و هلی کوپتری های عراق بود که به مرزهای ما حمله کرد و ذهن ها همه متوجه عراقی ها بود و همه مطمئن بودیم ارتش، سپاه، بسیج و مردم مانند روزهای اول جنگ به عراقی ها اجازه پیشروی نمی دهند تا نیروها و تدارکات برسد.
امیری گفت: همه می دانیم در حین حمله دشمن و انجام عملیات؛ جا به جایی نیرو صورت می گیرد اما این بار پدیده ای بی سابقه ای که اصلا کسی هم فکرش را نمی کرد اتفاق افتاد، و آن این بود، عده ای زیادی با لباس و زبان خودی به پاسگاه و پادگان ها ما وارد شدند (به خیال اینکه نیرو خودی اند و برای کمک آمده اند) همه سربازان ما را قتل و عامل کردند، هیچ کس نمی توانست دوست را از دشمن تشخیص دهد.
او علت پیشروی منافقین را غافلگیری نیروهای ما به خاطر هموطن بودن، هم لباس، هم زبان و خودی بودند آنها دانست و گفت: تا تصرف شهر اسلام آباد غرب کسی نمی دانست آنها چه کسانی هستند و باید بدانیم جنگ خودی با خودی بدترین نوع جنگ است، چرا که مرز بین دوست و دشمن اصلا مشخص نیست و هر آن ممکن است توسط دوست و همرزم خودت کشته شوید.
این سرهنگ بازنشسته هوانیروز در ادامه با ذکر ۲ خاطره گفت: فرمانده پاسگاه شهر" کرند" تعریف می کند؛ روز سوم مرداد در خارج از پاسگاه بین درختان در حال راه رفتن بودم که دیدم چند سرباز با دو وارد پاسگاه شدند با تعجب رفتم ببینم چه می خواهند، که همه سربازان پاسگاه را به رگبار بستند، شوکه شدم، مانده بودم این ها کی بودند و چرا این کار کردند، مگر سرباز خودمان نبودند!.
یا خلبان هوانیروز"بیاتی" تعریف می کرد؛ در مامویت ایلام به کرمانشاه به خیال اینکه بالای سر نیروهای خودی عبور می کنم در حرکت بودم که یک دفعه با شلیک و آتش فراوان از سوی آنها مواجهه شدم و هرچه بالگرد را کنار کشیدم باز شلیک می کردند، در کرمانشاه متوجه شدم آنها منافقین بودند.
او همچنین یاد آور شد، باید توجه داشته باشیم نیروی هوایی و هوانیروز عراق در این عملیات با تمام توان از منافقین پشتیبانی هوایی می کردند و لشکر تانک ها و توپخانه آنها نیز در منطقه سرپل ذهاب با نیروهای ما در حال جنگ بودند و در این حین بود که منافقین از هم زبانی و هم لباسی کاملا سو استفاده کردند و به پادگان های ما حمله کردند.
هوانیروز برگ برنده ایران در جنگ با عراق بود
سرهنگ خلبان امیری در بخش دیگر از سخنان خود از خدمات بی نظیر نیروی هوایی و هوانیروز ایران از ابتدای انقلاب تا عملیات مرصاد اشاره کرد و گفت: پس از پیروزی انقلاب و عدم سازماندهی نیروهای مسلح ایران، عراق با پشتیانی همه کشورهای دنیا برنامه ریزی کرده بود ظرف یک هفته تهران را بگیرد و فکر همه نیروهای ایران را کرده بود، به جزء هوانیروز.
وی سپس به زمین گیر شدن لشکرهای عراق در مرز، در روزهای نخست جنگ توسط نیرو هوایی و هوانیروز ایران اشاره کرد و گفت: عراقی ها با دیدن توان هوایی ایران زود فهمیدند در خیال باطلی به سر می برند.
همرزم شهید شیرودی سپس به عملیات های غرور آفرین هوانیروز در غرب کشور مانند عملیات سرپل ذهاب در روزهای نخست جنگ، عملیات بازی دراز، مهران و مرصاد اشاره کرد و گفت: نیروی هوایی و هوانیروز در همه عملیات ها پشتوانه قوی و برگ برنده ایران در مقابل ارتش عراق بود.
عملیات مرصاد باید به نام روز ملی کرمانشاه نام گذاری شود
امیری که در قائله کردستان و پاوه همرزم شهید چمران بوده می گوید؛ برگ برنده ایران در عملیات ها به ویژه در غرب نیروی هوانیروز بود، و عراق وقتی این را فهمید، بارها و بارها به بمباران پادگان های هوانیروز در کرمانشاه دست زد و مهم ترین آنها روز سیاه کرمانشاه است که ۵۰ فروند هواپیما جنگی عراق، کرمانشاه را بمباران کرد تا پایگاه های هوانیروز را بزنند.
او عملیات مرصاد را برگ رزین و پر افتخاری برای هوانیروز اعلام کرد و یاد و خاطر شهید خلبان «حسین فرزانه» و ۲ خلبان قهرمان عملیات مرصاد سرهنگ خلبان «علی میران» و سرهنگ خلبان سید «داوود فرهادی» را گرامی داشت.
این سرهنگ بازنشسته هوانیروز؛ بسیج شدن مردم کرمانشاه در عملیات مرصاد را در مقابل منافقین ستایش کرد و گفت: مردم کرمانشاه در این عملیات اینقدر داوطلب شده بودند که اسلحه برای آنها نبود و واقعا جا دارد سالروز عملیات مرصاد را به پاس فداکاری ها، بمباران ها و پایمردی مردم این دیار به روز ملی کرمانشاه در تقویم کشور نام گذاری شود.
تا تصرف شهر اسلام آباد غرب کسی اطلاع نداشت منافقین حمله کردند
جانشین بهداری منطقه غرب در زمان عملیات مرصاد نیز در این میزگرد گفت: آنچه که عملیات مرصاد را بین عملیات های کشور برجسته و دارای جایگاه کرده، نوع دشمن آن است، دشمنی که از جنس ما، هموطن، هم زبان و هم لباس ما بود و به لحاظ استراتژیک جنگ سخت ترین نوع درگیری جنگ با هم نوع و هم گروه است که در عملیات مرصاد اتفاق افتاد.
دکتر سید «عیسی اجاق» افزود: تا زمان تصرف شهر اسلام آباد غرب که بنده معاون بهداری قرارگاه بودم، کسی اطلاع نداشت این ها رزمندگان خودی نیستند و منافقین هستند به خاطر همین حیله نیروهای سر راه را خلع سلاح کرده اند و به خاک و خون کشیدند.
او گفت: بنده که از نزدیک در جریان امور بودم دیدم وقتی که نیروهای نظامی منطقه به ویژه سپاه و مردم فهمیدند آنها منافقین هستند با تمام توان مقاومت کردند و جنگ شهری شروع شد جا دارد که یاد و خاطره همه رزمندگان و دلاوران این عملیات را از همه نیروهای نظامی به ویژه شهیدان سردار شوشتری و صیاد شیرازی و همچنین مرحوم آیت الله رفسنجانی که به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا به خاطر اهمیت بسیار بالای این عملیات شخصا حضور داشت گرامی بداریم.
این استاد دانشگاه رازی کرمانشاه؛ همچنین هدف اصلی و غایی منافقین در عملیات مرصاد را براندازی و سرنگوونی انقلاب و جمهوری اسلامی دانست و گفت: در فیلم ها و دفترچه های که مستند از آنها به جایی مانده؛ دقیقا مشخص است هدف اصلی آنها براندازی انقلاب و نظام است، لیست و اسامی اعضای این سازمان در داخل شهرها و استان ها کشور وجود دارد که وقتی پیروز شدند خودشان به جاهایی که برای آنها مشخص کرده اند برساندند و با افرادشان تماس بگیرند، پست و مقام و وظیفه هر فرد مشخص شده بود.
منافقین در اسلام آبادغرب جنایت مانند داعش مرتکب شدند و کسی این را نمی گویید
اجاق در ادامه صحبت های خود، به تبلیغات سوء منافقین در بحث اعدام های ۶۷ پرداخت و گفت: کسی نمی پرسد آنها ۱۷ هزار هموطن را از سال ۶۰ تا ۶۷ ترور و به خاک و خون کشیدند، در مرصاد با لباس نظامی وارد پاسگاه ها و پادگان ها شدند و جوانان این مملکت را که برای دفاع از کشور در مقابل دشمن خارجی رفته بودند به رگبار بستند و مجروحان و بیماران را آتش زدند که داعشی ها بعدا کار آنها را تکرار کردند بعد عده ای می گویند چرا آنها را اعدام کردید.
او معتقد است جوانان ما از جنایات و قتل و عام های منافقین چیزی نمی دانند که آنها در راستای اهداف سازمانی خود به صغیر و کبیر رحم نکردند، و الان دست در دست استکبار جهانی و تبلیغات سوء درصدد مظلوم نمایی هستند.
جانشین سابق بهداری قرارگاه غرب در منطقه (زمان عملیات مرصاد) گفت: برای شناخت این دشمن خانگی ابتدا باید به روش تفکر و سابقه منافقین یا (مجاهدین) بپردازیم، که اساسا از نظر تفکر، اندیشه کمونیستی داشتند و دارای سابقه طولانی در کادرسازی و ساختار حزبی بودند، در دهه ۵۰ وقتی دیدند مردم ایران مذهبی اند برای خود عناوین قرآنی و مذهبی در راستای جذب نیرو انتخاب کردند، اما در عمل هیچ اعتقادی به دین نداشتند و فقط و فقط اساسنامه و مرامنامه سازمان برای آنها مهم بود.
طبق تفکر آنها؛ همه کس و همه چیز باید فدای اهداف سازمان شود و هیچ کس حق نداشت خارج از افکار و نظر سازمان رفتار و عمل کند، به همین خاطر از سال ۶۰ که ماهیت آنها برای نظام شناخته شد و از تحولات سیاسی کنار گذاشته شدند، دست به ترور ۱۷ هزار ایرانی زدند و در طول هشت سال دفاع مقدس به خاطر اینکه از خود ما، هموطن ،هم زبان ما بودند و قابل شناخت نبودند به عنوان ستون پنجم دشمن عمل می کردند و تمام اطلاعات نظامی به دشمن منتقل می کردند و از این طریق آسیب و خسارت های جانی فراوانی به جوانان مردم و به جبهه های جنگ زدند.
این مدرس دانشگاه رازی کرمانشاه بیان داشت: سازمان منافقین آنچنان روی اقناع سازی، توهم و فکر نیروهای خود کار می کرد که یک ذره هم به اهداف آنها شک نکنند و برای همین وقتی فراخوان به نیروهای خارج از کشورشان برای رفتن به ایران دادند و تصرف تهران آنچنان به گفته های سازمان اطمینان داشتند که بدون فکر پذیرفتند حتی جدول زمان بندی رسیدن به شهرهای ایران را در سین برنامه داشتند که در چه ساعتی و چه روزی در کرمانشاه، همدان، قزوین و تهران خواهند بود.
در پایان سالروز عملیات مرصاد واقعا باید به نام ملی کرمانشاه که کرمانشاه برای کل کشور ایستاد، جنگید و فداکاری کرد نام گذاری کنند و این باید مطالبه همه ما باشد.
مردم باید اطلاعات واقعی را از زبان کسانی بشنوند که در میدان نبردها بودند
در ادامه این میزگرد «بهزاد بالاگبری» جانباز ۷۰ درصد و فرمانده گروهان حمزه سید الشهدا گردان "حنین " نیز به بیان خاطرات خود از روز اول و دوم حمله منافقین در عملیات مرصاد پرداخت و گفت: رسانه ها، مردم، افراد و نهادها باید اطلاعات واقعی و عینی این عملیات را از زبان کسانی که در مرکز عملیات بودند بشنوند و جزئیات و مطالب را از آنهایی که همه چیزها را از نزدیک با چشم خودشان دیدند و لمس کردند، بپرسند.
یک روز بعد از حمله مرصاد فهمیدیم آنها منافقین هستند
او تشریح کرد: روز سوم مرداد وقتی شنیدیم دشمن باز به مرز قصرشیرین و سرپل ذهاب حمله کرده؛ از کارخانه سیمان کرمانشاه به طرف منطقه به همراه ۴۰ نفر دیگر حرکت کردیم. وقتی به منطقه رسیدیم، فرمانده سپاه تیپ نبی اکرم (ص) "رضا مرادی" به گردان ها و گروهان ها دستور داد، هر طور شده باید حتما جلوی ارتش عراق به طرف تنگ دیره و ارتفاعات "بازی دراز" را بگیریم زیرا بازی دراز مهم ترین مکان از نظر نظامی در منطقه است، کوه های مرتفع آن بر چند شهرستان ایران و عراق مشرفه و روستاها و دشت های زیادی زیر دید آن قرار دارد، به همین خاطر از ما می خواستند با تمام توان نگذاریم بازی دراز به دست دشمن بیفتد.
در این منطقه گردان خیبر سپاه نبی اکرم (ص) و چهار گروهان تحت امرش آنچنان در مقابل تانک های دشمن به طرف بازی دراز ایستادگی و مقاومت کردند که سه فرمانده گروهان آن به نام سیروس خزایی، شیر رحمت طاهر ابادی و شهید تتلو و فرماندار کنگاور که خود معاون فرمانده گردان خیبر بود به درجه رفیع شهادت رسیدند.
در سوم مرداد در منطقه سرپل ذهاب، فقط جنگ و گریز با لشکر تانک ها و هواپیماهای عراق مطرح بود، اصلا اسمی و اثری از منافقین نبود، ساعت ۱۱ شب گردان حنین به فرماندهی «محسن آریانپور» با تقدیم چندین شهید بلاخره توانستیم جلو تانک های دشمن به طرف بازی دراز بگیریم.
بنده که فرمانده گروهان حمزه سید الشهدا گردن "حنین" بودیم در شب همان روز در ماموریت آزادسازی سراب گرم سرپل ذهاب بودم که فرمان عقب نشینی دادند، تازه فهمیدیم که نیروهای دشمن از شهر کرند عبور کردند، وارد شهر اسلام آباد شدند اصلا نمی دانستیم چطور شده و چه اتفاقی افتاده است.
مثل امروزه فضای مجازی، تلفن و موبایل و دیگر وسایل اطلاع رسانی نبود، در اعزام به پادگان "سلماس" منطقه قلاجه مردم به ما گفتند آنها فارسی حرف می زنند، بسیج اند، لباس نیروهای خودی دارند فقط سر آستین آنها فرق دارد، گیج و هاج واج شده بودیم یعنی چه اتفاقی افتاده است.
زمانی که اولین اسیر را از آنها به پادگان سلماس آوردند، فهمیدیم منافقین هستند، دانشجویی ساکن کشور سوئد بود، می گفت: در سوئد به من زنگ زدند اگر می خواهی بری خانواده ات ببینی با ما بیا بریم تهران، من هم راهی شدم، سر از عراق در آوردم در همایش و گردهایی های سازمان شرکت کردم و مجبور به همراهی آنها شدم.
چهارم مرداد که هویت دشمن برای ما و مردم مشخص شده بود، گروه و گروه، مردم منطقه برای جنگ با منافقین به ما پیوستند آنقدر نیرو به کمک ما آمد که تفنگ برای آنها نداشتیم.
همان روز چهارم ۲ و سه گروهان از طرف قلاجه وارد شهر اسلام آبادغرب شدیم و در درگیری های شدید و سختی که با منافقین داشتیم توانستیم قسمتی از شهر را از دست آنها خارج کنیم و این درحالی بود از قسمت های دیگر شهر بی خبر بودیم که منافقین در حال حرکت به طرف کرمانشاه هستند.
یکی از قسمت های مهم شهر اسلام آباد غرب که چهارم مرداد توسط نیروهای سپاه و بسیج از دست منافقان خارج شد، بیمارستان امام خمینی (ره) این شهر بود اولین گروهان بودیم که وارد فضای بیمارستان شدیم و از نزدیک دیدم که چه جنایت وحشتناکی و دلخراشی مرتکب شدند؛ مجروحان، بیماران و اسیران را در حیاط بیمارستان جمع کردند و پس از تیرباران همه را با بنزین آتش زدند، دیدن این صحنه خون همه را به جوش آورد.
همه بچه ها آنچنان ناراحت و احساساتی و هیجانی شده بودند که به طرف منافقین فقط حمله می کردیم، طوری که در شنود بین فرماندهان آنها هست، که فرمانده منافقین شهر اسلام آبادغرب به فرمانده شهر "کرند" با گریه و زاری می گوید که اینها سرشان پایین انداختن فقط می آیند اصلا نمی ترسند، نمی دانم چه کار کنم.
بالاگبری در پایان یاد و خاطره شهدای هم رزمش از جمله «ابوالمجید شویلی» جوان ۱۷ ساله که زیر شکنجه منافقین به شهادت رسید گرامی داشت و گفت: منافقین در این عملیات واقعا کور دل، احمق، فریبکار و خائن بودند حتی به نیروهای خودشان نیز خیانت کردند و خودشان با هلی کوپتر عراقی ها فرار کردند و نیروهای شان را تنها رها کردند.
کرمانشاه، استانی که کتاب جنگ در آن جا آغاز و بسته شد
عملیات مرصاد پنجم مردادماه سال ۶۷ با رمز یا علی ابن ابیطالب (ع) به منظور مقابله با حرکت منافقین و بازپسگیری مناطق اشغال شده از سوی نیروهای بسیج و سپاه با پشتیبانی ارتش در اطراف شهر اسلام آبادغرب در استان کرمانشاه انجام گرفت.
در این عملیات که با فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با پشتیبانی هوانیروز ارتش اجرا شد، رزمندگان از سه محور چهار زبر، جاده قلاجه و جاده اسلام آباد - پل دختر، وارد عمل شدند و نیروهای ضد انقلاب را تا پشت نوار مرزی عقب راندند.
در عملیات مرصاد، بیش از ۱۲۰ دستگاه تانک، ۴۰۰ دستگاه نفربر، ۲۴۰ قبضه خمپاره انداز ۶۰ و ۸۰ میلیمتری و ۳۰ عراده توپ ۱۰۶ میلیمتری دشمن منهدم شدند. همچنین بیش از ۲۰ تیپ مشترک منافقین و ارتش عراق متلاشی شد و تعداد کشته و زخمیهای دشمن از مرز چهار هزار و ۸۰۰ تن گذشت.
در این عملیات، نزدیک به هزار قبضه آر. پی. جی هفت، ۷۰۰ قبضه تیربار و کلاشینکوف، دهها دستگاه خودرو، دهها دستگاه تانک و نفربر، تعدادی تجهیزات پیشترفته الکترونیکی و مخابراتی و مقادیری اسناد درون گروهی منافقین به دست رزمندگان ایران افتاد.
پرونده هشت سال دفاع مقدس در بُعد سخت افزاری آن با شکست منافقان در عملیات مرصاد بسته شد.
استان کرمانشاه با ۲ میلیون نفر جمعیت، ۳۷۱ کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق دارد، مردم این استان ۳۰ هزار ایثارگر شامل ۹ هزار و ۸۰۰ شهید، ۱۹ هزار جانباز و ۱۷ و ۵۰۰ آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.
همچنین تقدیم ۸۵۰ زن شهیده، ۱۵۵۰ بانوی جانباز و ۷۵۰ شهید زیر ۱۵ سال از سندهای افتخار مردم این استان است، رتبه اول زنان جانباز کشور و دومین استان که بیشترین تعداد زنان شهیده را تقدیم انقلاب اسلامی کرده از آن کرمانشاه است.
بیش از ۲۷ عملیات طی دوران دفاع مقدس در کرمانشاه از جمله مرصاد، بازی دراز، تنگ حاجیان، محمد رسول الله (ص)، والفجر ۱۰، مطلعالفجر انجام شده و همچنین شهر نودشه و روستاهای زرده و دیره شهرستان دالاهو در دوران جنگ تحمیلی بمباران شیمیایی شدند و اینها همگی سندی بر حقانیت و مظلومیت مردم این دیار است.
نظر شما