«نظامی»؛ نادره نظم غنایی

تهران- ایرنا- نام نظامی، شاعر ایرانی قرن ششم و یکی از ارکان شعر فارسی، با نظم غنایی به دلیل سرودن پنج مثنوی مشهور به‌خصوص «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» پیوند خورده است.

نامش الیاس است (ابومحمد الیاس بن یوسف نظامی گنجه‌ای) و در ابیاتی از مثنوی لیلی و مجنون اسم خود را گفته است؛

مادر که سپند، یار دادم/ با درع سپند یار زادم

در خط نظامی ار نهی گام/ بینی عدد هزارویک نام

والیاس کالف بری ز نامش/ هم با نودونه است نامش

زین‌گونه هزار و یک حصارم/ با صد کم یک سلیح دارم.

نام پدر نظامی یوسف و نام جدش زکی، نام مادر نظامی هم رئیسه و از قوم کرد بوده است:

گر مادر من رئیسه کرد/ مادر صفتانه پیش من مرد

از لابه‌گری کرا کنم یاد/ تا پیش من آردش به فریاد.

آنچه از روایت اشعار خود او برمی‌آید سه بار ازدواج کرده است؛ آفاق قبچاقی که به گفته شاعر فرمانروای دربند (فخرالدین بهرامشاه پادشاه ارزنجان) به او بخشیده بود و در پایان مثنوی خسرو و شیرین و پس از مرگ شیرین از وی یاد می‌کند. نظامی بعد از مرگ آفاق زنی دیگر اختیار کرده که در پایان لیلی و مجنون درگذشته بوده است و همسر سومش نیز در پایان سرودن شرفنامه فوت می‌کند و در زمان سرودن هفت پیکر همسری نداشته است:

من که مشکل گشای صدگِرِهم/ کدخدای ده و برون دهم

گر درآید ز راه مهمانی/ کیست کو در میان نهد خوانی؟

عقل داند که من چه می‌گویم/ زین اشارت که شد چه می‌جویم (هفت پیکر)

نظامی دو فرزند هم داشته که یکی در کودکی درگذشته و نظامی در سوگ او شعر گفته است و فرزند دیگر او به نام محمد که در بسیاری آثارش از جمله لیلی و مجنون، خسرو و شیرین و هفت پیکر او را ستوده یا اشاراتی به او کرده است.

ای پسر هان و هان، ترا گفتم/ که تو بیدار شو که من خفتم

چون گل باغ سرمدی داری/ مهر نام محمدی داری

چون محمد شدی ز مسعودی/ بانگ برزن به کوس محمودی (هفت پیکر)

با اینکه نظامی در اشارات نسبتا متعددی فرازوفرود زندگی خود را بیان کرده و حتی زندگی وی در آثار تذکره نویسان و مورخان متقدم و متاخر، مکتوب شده است، زمان تولد وی دقیق معلوم نیست و مورخان و اساتید تاریخ ادبیات تا همین امروز هم ولادت او را از ۵۲۰ تا ۵۳۵ ه. ق متغیر دانسته‌اند.

با وجود این دکتر برات زنجانی (۱۳۰۳ تا ۱۳۹۹) استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و نظامی‌شناس بنابر شواهدی از اشعار نظامی و با استناد به زمان زلزله تاریخی شهر گنجه در ۵۳۴ ق. تولد نظامی را ۵۲۲ یا ۵۲۶ ق محتمل‌تر دانسته است. تاریخ وفات نظامی نیز محل دیگری از تردید بین مورخان و تذکره‌نویسان است و از ۵۷۶ تا ۶۰۶ ثبت شده اما زنجانی وفات نظامی را به استناد ابیاتی از اقبالنامه ۶۰۳ ق. و در هشتاد و یکسالگی نسبت به دیگر تواریخ می‌داند.

نظامی؛ فرزندی از فرزندان گستره ایران فرهنگی

نظامی متولد شهر گنجه در جمهوری آذربایجان کنونی است و مقبره او اکنون در این شهر قرار دارد. هم خود او در اشعارش نام این شهر را برده است و هم تذکره نویسانی مانند عوفی و دولتشاه سمرقندی؛ «الحکیم‌الکامل نظامی الگنجه‌ای، نظامی گنجه ای که گنج فضایل بدست بیان برپاشید...(لباب الباب، از عوفی، ص. ۵۲۶) یا «ذکر شیخ عارف نظامی گنجوی...مولد شریف او گنجه است و در صور اقالیم آن ولایت را جنزه نوشته‌اند. تذکره الشعرا. ص. ۱۴۲)

هر چند همه مورخان از جمله ذبیح الله صفا در تاریخ ادبیات ایران (جلد دوم صص.۸۰۰ به بعد) نظامی را متولد شهر گنجه و ساکن این شهر در بیشتر عمر دانسته‌اند، عده‌ای به دلیل پاره‌ای ابیات در اشعار او و اشاراتش به شهر قم و تفرش اجداد او را مولد این دو شهر می‌خوانند و زنجانی متعقد است: با آنکه عراقی بودن نظامی مسلم است و پدر و نیاکانش اهل عراق عجم بوده‌اند، دلیل مسلمی بر قمی و تفرشی بودن وی در دست نیست و این دو بیت (دو بیت در اقبالنامه) به دلیل عدم تناسب مکان و نبودن در نسخ کهن‌سال شاید الحاقی باشند (احوال و آثار و شرح مخزن الاسرار نظامی، ص. ۱۰)

گنجه که امروز در غرب جمهوری آذربایجان قرار دارد، در تقسیم‌بندی کلی‌تر و منطقه‌ای شهری در قفقاز جنوبی است که در دوره‌های متعدد تاریخی جزء ایران بوده است و اتفاقا شهری تاریخی برای ایرانیان؛ زیرا جنگ ده‌ساله میان ایران و روسیه با قتل‌عام شهر گنجه در سال ۱۸۰۳ شروع شد و در نهایت در ۱۸۱۳ بر اساس معاهده گلستان این شهر و بخش‌هایی دیگر از منطقه قفقاز از ایران جدا شد. (مرزهای ایران در دوره معاصر، ناصر تکمیل همایون، ص ۲۹).

کمی که در تاریخ عقب‌تر برویم، منطقه قفقاز طی تاریخ و در حکومت‌های مختلف جزء ایران بوده است و به گفته گودرز رشتیانی، استاد دانشگاه تهران: «دولت سلجوقی (قرن پنجم قمری، ۴۲۹ تا ۵۳۰)  برای نخستین‌بار بعد اسلام حکومتی را ایجاد کرد که قفقاز را شامل می‌شد و گرنه قبل از آن قفقاز در اختیار امارت‌های محلی مثل شروانشاهیان بود که گماشته دولت ساسانی بودند و تا دوره صفوی بر بخش مسلمان‌نشین قفقاز حکومت می‌کردند. البته شدادیان هم که خاندانی کردتبار بودند در فاصله سال‌های ۳۴۰ تا ۴۸۰ ه.ق در نواحی باکو، گنجه و بردعه حکومت کردند. همچنین دولت‌های بخش مسیحی‌نشین یعنی گرجی و ارمنی هم دولت‌های محلی بودند که در امور داخلی خود مستقل بودند».

میراث نظامی؛ پنچ گنج در نظم فارسی

نظامی غیر از دیوانی که عدد ابیات آن را دولتشاه سمرقندی در تذکره‌الشعرا ۲۰ هزار بیت نوشته و اکنون فقط مقداری از آن در دست است، پنج مثنوی مشهور به نام پنج گنج یا خمسه نظامی دارد. به نام‌های مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر و اسکندرنامه شامل دو بخش شرفنامه و اقبالنامه.

مخزن‌الاسرار شامل ۲ هزار و ۲۸۸ بیت است و در بحر سریع و به نام فخرالدین بهرامشاه پادشاه ارزنگان حدود سال ۵۷۰ ق سروده شده و مشتمل است بر مواعظ و حکم در بیست مقاله. مثنوی دوم خسرو و شیرین بیش از ۶ هزار و ۵۰۰ بیت است و در بحر هزج مسدس به نام طغرب بن ارسلان سلجوقی (۵۷۳ تا ۵۹۰) سروده شده است. اساس داستان خسرو و شیرین داستان معاشقه خسرو پرویز (پادشاه ساسانی) و شیرین است که در کتب پیشین مانند المحاسن و الاضداد نوشته جاحظ بصری و غرر اخبار ملوک الفرس ثعالبی و شاهنامه فردوسی آمده و نظامی آن را به نظم درآورده است.

سومین مثنوی، حکایت لیلی و مجنون در ۴ هزار و ۱۳۰ بیت در بحر هزج مسدس است که نظامی آن را در ۵۸۴ و به نام شروانشاه اخستان‌بن منوچهر سروده و بعدها در آن تجدیدنظر کرده و در نهایت در سال ۵۸۸ پایان یافته است. داستان عشق لیلی و مجنون از جمله داستان‌های قدیم و فولکلور عربی است و در کتب قدیم ادبی عربی مکتوب شده است.

هفت پیکر نام مثنوی چهارم است که به نام های بهرام‌نامه و هفت گنبد نیز خوانده شده است. این منظومه بیش از ۵ هزار بیت دارد و در بحر خفیف مسدس در سال ۵۹۳ (یا بر اساس سند برات زنجانی ۵۹۸ ق) و به نام علاءالدین کرپ ارسلان پادشاه مراغه سروده شده است. این منظومه داستان بهرام پنجم ساسانی معروف به بهرام گور و زندگی او را از زمان بر تخت نشستن شرح می‌دهد، سپس ازدواج وی با هفت دختر از هفت پادشاه هفت اقلیم و جای دادن آنها در هفت گنبد به هفت رنگ و رفتن بهرام در هر یک از روزهای هفته نزد آنها و شنیدن داستانی از هر یک را بیان می‌کند.

پنجمین و آخرین مثنوی، اسکندرنامه مشتمل بر دو قسمت شرفنامه با ۶ هزار و ۸۰۰ بیت و اقبالنامه با ۳ هزار و ۷۰۰ بیت در مجموع ۱۰ هزار و ۵۰۰ در بحر متقارب مثمن. از اشارات تاریخی چنین برمی‌آید که نظامی آن را به چند تن از امرای آذربایجان و اطراف آن تقدیم کرده است. وی در شرفنامه آنچه فردوسی از داستان اسکندر ناگفته گذاشته بود، منظوم کرده است و در شرفنامه داستان اسکندر از ولادت تا فتح ممالک و بازگشت به روم را روایت می‌کند.

تاثیر نظامی در مجموع فرهنگ ایرانی به اندازه‌ای است که بسیاری از اشعار وی هنوز هم در افواه شنیده می‌شود، به مثل سائره تبدیل شده و ابیاتی از خمسه وی تا سال‌ها در مکاتب خوانده می‌شد و در کتب درسی گنجانده شده بود.

عمر به خشنودی دل‌ها گذار/ تا ز تو خشنود شود کردگار

سایه خورشیدسواران طلب/ رنج خود و راحت یاران طلب (مخزن‌الاسرار)

ای نام تو بهترین سرآغاز/ بی نام تو نامه کی کنم باز

ای کارگشای هر چه هستند/ نام تو کلید هرچه بستند (لیلی و مجنون)

هنر آموز کز هنرمندی/ در گشایی کنی نه دربندی

هر که زآموختن ندارد ننگ/ دربر آرد ز آب و لعل از سنگ

وآنکه دانش نباشدش روزی/ ننگ دارد ز دانش‌آموزی (هفت پیکر)

آثار نظامی در قرون بعدی به اندازه‌ای خوانده و مشهور شد که شاعرانی چون امیرخسرو دهلوی، خواجوی کرمانی و عبدالرحمان جامی در سبک غنایی طبع‌آزمایی کردند. برای نمونه امیرخسرو دهلوی (۶۵۱ تا ۷۲۵ه.ق) به پیروی از نظامی مثنوی‌های مطلع الانوار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، آیینه سکندری و هشت بهشت را سرود. همچنین خواجوی کرمانی (۶۸۹ تا ۷۵۲ ه.ق) مثنوی‌های همای و همایون، گل و نوروز،  روضةالانوار،  کمال‌نامه  و گوهرنامه را پدید آورد که این پنج مثنوی بر روی هم خمسه خواجو را تشکیل می‌دهد یا مجموعه هفت مثنوی جامی به نام هفت‌اورنگ و مشتمل بر سلسله‌الذهب، سلامان و ابسال، تحفه‌الاحرار، سبحه‌الابرار، یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون و خردنامه که برخی متاثر از سنایی (شاعر قرن ششم) و برخی به پیروی از نظامی سروده شده‌اند.

با توجه به اهمیت نظامی در کهکشان ادب فارسی و تعیین روز ۲۱ اسفند به عنوان روز گرامیداشت وی در تقویم ملی (از سال ۱۳۹۵)، قرار است در سال جاری برنامه‌های ویژه‌ای در حوزه فرهنگ، هنر و سینما و متناسب با شعر و اندیشه نظامی گنجوی به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همراهی سایر نهادهای فرهنگی و هنر برگزار شود. 

برنامه‌های فرهنگی، هنری و سینمایی در قالب یک پیش‌همایش در تابستان امسال و به دنبال آن همایش اصلی ۲۱ اسفند برپا خواهد شد. ستادی برای برگزاری این بزرگداشت درنظر گرفته شده که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رئیس این ستاد و وزرای علوم، تحقیقات و فناوری، امور خارجه، آموزش و پرورش، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همچنین رئیس شورای شهر تهران، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اعضای آن هستند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha