خبر فوری: رفع فیلترینگ

آمریکا در متقاعد کردن طالبان به صلح ناتوان است

تهران- ایرنا- خبرگزاری ایلنا در گفت وگویی آورد: تحولات سیاسی و امنیتی در افغانستان به حدی پیچیده شده و تا حدی شدت گرفته که واقعاً هر تحلیل نهایتاً چند ساعت دوام دارد. واقعیت این است که ریشه اصلی این وضعیت و پیشروی‌های طالبان در بسیاری از ولایات افغانستان، خروج نظامیان آمریکا از این کشور است.

خبرگزاری ایلنا ۲۲ مرداد به گفت وگو با «محمدهاشم عصمت‌اللهی» مشاور رییس‌جمهوری پیشین افغانستان پرداخت و آورد: تمام اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، به نوعی فاز اول پروژه آمریکا به حساب می‌آید اما فاز دوم آن به گسیل کردن داعش مربوط خواهد بود. متاسفانه تحولات سیاسی و امنیتی در افغانستان به حدی پیچیده شده و تا حدی شدت گرفته که واقعاً هر تحلیل نهایتاً چند ساعت دوام دارد. واقعیت این است که ریشه اصلی این وضعیت و پیشروی‌های طالبان در بسیاری از ولایات افغانستان، خروج نظامیان آمریکا از این کشور است اما در شرایط کنونی که این اقدام صورت گرفته، ما شاهد فعالیت شبانه‌روزی جریانی در پشت پرده تحولات افغانستان هستیم که بخش اعظم آن را سرویس اطلاعاتی آمریکا هدایت می‌کند. با نگاهی به اخبار و تحولات میدانی و سیاسی افغانستان به وضوح می‌بینیم که یک جنگ روانی و اطلاعاتی در جریان است که بر اساس اسناد موجود، این جنگ را قریب به بیش از ۳۰ هزار نفر از مهره‌های امنیتی و اطلاعاتی سازمان سیا در افغانستان مدیریت می‌کنند.

 به همین دلیل بخشی از اخبار و حتی جهت‌دهی به تحولات میدانی توسط این طیف انجام می‌شود که به نظرم این وضعیت را تازه باید ابتدای بحران بدانیم. نکته مهم دیگر این است که وضعیت فعلی افغانستان نتیجه بیش از دو سال مذاکره با طالبان بوده و خروجی آن نه تنها کنار گذاشته شدن صلح و آتش‌بس بود، بلکه حالا شاهد تشدید پیشروی‌های این جریان رادیکال هستیم.

از این رو مجددا سناریوی خلق و توزیع بحران در افغانستان را به وضوح حس می‌کنیم اما مسأله اینجاست که اتفاقاتی که در حال رخ دادن است عموماً اهداف داخلی ندارد اما خروجی منطقه‌ای آن به شدت زیاد خواهد بود؛ بدان معنی که با خروج آمریکا «استراتژی باتلاق‌سازی افغانستان» از سوی واشنگتن مجددا کلید خورده و وضعیت را به حدی وخیم می‌کنند که کشورهای همسایه افغانستان متوجه هزینه‌های سنگین شوند. از این رو معتقدم خروج آمریکا از افغانستان یک خروج تاکتیکی نیست بلکه باید آن را خروج استراتژیک بدانیم تا با این کار، افغانستان را به یک باتلاق امنیتی و سیاسی تبدیل کرده و یک روند فرسایشی برای ناامنی منطقه را پیاده‌سازی کنند. تا به اینجای کار هر آنچه که گفته شد در قالب فاز اول اقدامات آمریکا تحلیل می‌شود اما خطرناک‌ترین بخش، فاز دوم سناریوی واشنگتن است. آنچه از صحنه میدانی و همچنین تحرکات سیاسی برمی‌آید این است که فاز دوم پروژه آمریکایی‌ها، حضور گسترده داعش در افغانستان خواهد بود که این ناامنی نه تنها مرزهای ایران را با تهدید مواجه می‌کند بلکه کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و پاکستان هم درگیر این تهدید خواهند شد.

همه می‌دانند که داعش از سال‌ها پیش در افغانستان حضور داشت اما سناریوی ایالات متحده این است که طیف گسترده‌ای از عناصر این جریان تروریستی در افغانستان قدرت بگیرد تا بتواند از این طریق مجدداً در افغانستان حضور پیدا کند. بر این اساس ما با یک سناریوی پیچیده و مخوف از سوی آمریکایی‌ها در افغانستان روبه‌رو هستیم و این در حالی است که آنها طی دو دهه اخیر می‌توانستند ثبات را در افغانستان بنا کنند اما عمداً نخواستند که این اتفاق صورت بگیرد.

هدف واشنگتن و به صورت کلی دموکرات‌های کاخ سفید تزریق ناامنی به افغانستان است. آنها بار دیگر می‌خواهند اوضاع را به سال ۲۰۰۱ بازگردانند. مشکل اینجاست که اگر طالبان از منظر اندیشه سیاسی مستقل بود بسیاری از مشکل‌ها حل و فصل می‌شد اما متاسفانه آنها مستقل نیستند و هیچ جریان و کشوری نمی‌تواند روی حرف آنها حساب کند. اساساً مشخص نیست که طالبان با کدام طرف به صورت علنی کار می‌کند و بر این اساس باید آنها را یک «متغیر وابسته» دانست.

اینکه مراکز شهرها یک به یک سقوط می‌کنند، صرفاً بی‌ثباتی را بیشتر خواهد کرد و ناامنی را تعمیق می‌کند. این مسائل تبعات به شدت مخربی است که به زودی گسترده‌تر خواهد شد؛ چراکه هر منطقه که سقوط می‌کند علاوه بر تحمیل آوارگان به کشورهای اطراف، ناامنی تشدید می‌شود و در اینجاست که آرام آرام تمام جغرافیای افغانستان به یک باتلاق تبدیل می‌شود. بسیاری معتقدند مذاکرات آمریکا با طالبان و درخواست جدید آنها برای ایجاد آتش‌بس به نتیجه می‌رسد اما معتقدم چنین اتفاق رخ نخواهد داد. هیچکس نباید انتظار معجزه در افغانستان را داشته باشد؛ چراکه این کشور در بدترین روزهای خود به سر می‌برد و بخش عمده‌ای از تقصیر به گردن آمریکا است.

واشنگتن به صورت علنی طالبان را از فهرست تروریستی خارج کرد و حتی در دوحه به آنها یک دفتر سیاسی واگذار کرد ولی هیچ‌گاه به این سوال پاسخ ندادند که چرا این همه مماشات با این جریان، نتیجه عکس داده است؟ نتیجه این مشروعیت بخشیدن‌ها به طالبان، وضعیت فعلی است که موجب شده افغانستان با بحران اجتماعی، سیاسی، امنیتی و در رأس آن اقتصادی مواجه شود. بر این اساس با توجه به پیشروی‌های طالبان در جای جای افغانستان فکر نمی‌کنم که ایالات متحده بتواند آنها را متقاعد به آتش‌بس و صلح مقطعی کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha