رهاورد سیاسی امام سجاد(ع) در مقاطع مختلف زندگی از جمله در شورش مدنیان علیه دستگاه حاکمیت اموی از مسایل مهم سیره چهارمین پیشوای شیعیان است. او که در سنین جوانی، شهادت سخت نزدیکان و اسارت خاندانش را دیده بود، در ادامه زندگی خویش الگوی رفتاری ویژه ای را دنبال کرد، به ویژه آنچه در مواجهه با سیاست خودکامانه یزید از خود بروز داد. امام(ع) به عنوان دانشمندی پارسا و پیشوایی زهد پیشه، بیشتر اوقات خویش را به انجام دادن کارهایی سپری کرد که با ذهنیت مردم زمانه و ادوار دیگر همسازی نداشت.
سیدالساجدین(ع) در زمان های مختلف به ترویج معارف اسلامی و مبارزه با توطئه های دشمنان می پرداخت و به این منظور از شیوه های گوناگونی بهره می جست. این امام همام(ع) از مروجان اصلی و احیاگر واقعه عاشورا بود که در کربلا حضور داشت اما به دلیل بیماری، موفق نشد تا در کنار امام حسین(ع) در این قیام شرکت کند و مصلحت الهی بر این قرار گرفت تا ایشان عهده دار امامت و ولایت شود.
افشاگری های امام سجاد(ع) و خطبه های شیوای چهارمین امام شیعیان(ع) علیه خلفای اموی سبب شد تا هشام بن عبدالملک، این امام همام(ع) را در ۵۵ سالگی در مدینه مسموم کند و به شهادت برساند.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز شهادت امام سجاد(ع) چهارمین پیشوای شیعیان به گفت وگو با «اکبر جلیلی فرد» استاد تاریخ اسلام پرداخت.
اوضاع گوناگون جامعه در عصر امام سجاد(ع)
اکبر جلیلی فرد با برشمردن اوضاع گوناگون جامعه در عصر امام سجاد(ع)، گفت: چهارمین امام شیعیان(ع) دوران امامت پدر خـویش را درک کرده و رنگارنگ شدن مردم را دیده و انحطاط فکری و سیاسی روزافزون مسلمانان را نظارهگر بود. اگـر شـدت خفقان و اختناق را بر آن شرایط بیفزاییم، درمـییابیم که چرا امام(ع) دست بـه قیام نـزد و تحرک و اعتراض آشکاری نداشت. امام سجاد(ع) در دوران امامت، وارث شرایطی شـده بود که فرصتطلبی، عدالتگریزی، دنیاپرستی و عافیتطلبی از ویژگیهای بارز آن بود. تحریف و انکار دستورات اسلامی، بدعتگذاری، سنتسازی، شریعتسوزی برای رسیدن به مقاصد شوم حکومتی، تعطیل کردن بسیاری از حـدود و مـجازاتهای اسلامی، رواج فسق، فجور، فحشا، منکرات، شرابخواری و رجعت سیاه معاویه به دوران جاهلیت و احیای سنتهای جاهلی که مـورد اعتراض قرار میگرفت، از این دست اعمال بود. از آثار و برکات رسالت از میان بردن برتری بین طبقات اجتماعی بود، طـوری کـه فقیر و غنی، غلام و اربـاب و قـرشی و حبشی بر یکدیگر برتری نداشتند، مگر به تقوی.
رویه بیوفایی و عافیتطلبی مردم در زمان امام علی(ع) و امام حسن(ع) ادامه داشت تا تاریخ شـاهد یکی از افـتخارآمیزترین صـحنههای جهاد، شجاعت، ایثار، ظلمستیزی و آزادیخواهی در کربلا شود. پس از کشته شدن امام حسین(ع)، امویان و عامه مـردم بـر این باور بودند که مسأله اهل بیت(ع) به پایان رسید و ستاره آنان افول کرد و نـور ایشان به خاموشی گرایید. دیگر نه امویان از ایشان بیم داشتند و نه غیرامویان به آنان چشم دوخته بودند؛ جرأت و جـسارتی نـیز در فردی نبود که خود را به اهل بیت(ع) به خصوص امام سجاد(ع) نزدیک کند و به ایشان وصـل شـود. جهل و نادانی فراگیر و دوری و روگردانی از اهل بیت(ع) شایع و فراگیرتر شد.
افزون بر آن، حکومت ستمگر اموی از این شرایط بهترین استفاده را برای گسترش اقتدار سیاسی خود میبرد. از این رو عصر اختناق بهترین تعبیر برای دورانی است کـه امام سجاد(ع) را به سکوت وادارند و از هیچ جنایتی فروگذار نکند. محافل شیعه در عراق و حجاز، دستخوش ضعف و سستی شد و تشکل و انسجامشان ازهم پاشـید. اما امویان بـا عـملکردی ناپسند و زشت، بدعتگذاری در دین و رفتارهای زشت حکومتی زمامداران خود که بر اسلام و مردم روا مـیداشتند، سـرانجام سقوط کردند.
شکستن قداست تعالیم اسلامی
این استاد تاریخ اسلام با اشاره به تفاوت های عصر امام سجاد(ع) با دیگر دوره ها، بیان داشت: یکی از مهمترین تفاوتهای عصر امام سجاد(ع) با دورههای دیگر این بود که خـلفای مـعاصر امام(ع) و سردمداران حکومت، آشکارا قداست تـعالیم اسلامی را درهم می شکستند و پا بـر روی تمام اصول مسلم اسلام می گذاشتند، بدون آنکه از فردی بیم داشته یا فردی جرأت اعتراض داشته باشد. دربـاره اوضاع فرهنگی دوره امام سجاد(ع) باید گفت که توجه حـاکمان امـوی به حجاز از چـند جـهت حائز اهمیت بود. مکه و مـدینه مرکز دین و دیانت بود و انوار نورانی اسلام از آنجا به اقصی نقاط عالم پرتوافکن شـده بـود. مردم از نزدیک، پیامبر(ص)، صحابه، امامان و خـلفای نـخستین را دیـده بـودند و بـا روش و منش آنان از نـزدیک آشـنا بودند. حجاز میتوانست برای حاکمان اموی خطرآفرین باشد، همانطور که در مکه و مدینه قیامهایی رخ داد.
مهمترین میراث فرهنگی اسلامی امام سجاد(ع) صحیفه یعنی همان قرآن صاعد است و آن مجموعه ادعیهای اسـت که همه معارف الهی و آنـچه مـورد نیازسالک الی اللّه است در آن گرد آمده و سرچشمه فیض، مشعل هدایت، مدرسه اخلاق و تهذیب به شمار می رود و همواره دست نیاز انسان به سوی آن بلند است. امام سجاد (ع) خطر فراموشی اسلام و دور شدن مردم از خدا را احساس و درمان آن را آغاز کرد. وی «دعا» را شالوده این درمان قرار داد. صحیفه سجادیهای که اکنون در دست ماست، نتیجه آن تلاش ها محسوب می شود. امام چهارم شیعیان با شیواییِ منحصر به فرد تفکر الهی در زمینه ارتباط انسان با پروردگارش را توانست در فضایی معنوی در جامعه اسلامی به وجود بیاورد. فضایی که در هنگام وسوسههای شیطانی به انسان کمک میکند در مقابل آن بایستد و او را به سمت پروردگارش بالا برده و ارزشهای معنوی را در وی تثبیت کند.
شاخصههای انحطاط و انحراف جامعه
وی در ادامه افزود: بـرای درک عمیق و صحیح فضای عصر امام سجاد(ع) معرفی شاخصههای انحطاط و انحراف و پیامدهای آن در جامعه ضروری است که شامل مواردی همچون منع حدیث و جلوگیری از روایت و کتابت سنت پیامبر، نفوذ و گـسترش قـصهسرایی اهـل کتاب نومسلمان و شاعران، مهجوری و بـیتوجهی بـه قـرآن، اعتقاد به حاکمیت و حکومت احادیث بر قرآن، اعتقاد به اعتبار و حجیت سخن صحابه، اعتقاد به حق تشریع و قانونگذاری برای صحابه و پی ریزی سـنت از طرف آنان، فقیهسازی و معرفی افرادی به عنوان فقهای طراز اول، اعـتقاد به مذهب جبر و توجیه کارهای خلاف شرع حاکمان و لزوم اطاعت از حاکم، حتی حاکم ستمگر است.
اقدامات و راهبردهای امام سجاد(ع)
جلیلی فرد، مهمترین رسـالت امـام سـجاد(ع) هنگام تصدی امر بر امامت را زنده نگه داشـتن حـماسه حسینی، دانست و تصریح کرد: بازسازی و مرمت تشکیلات علوی و شیعی که بهشدت آسیب دیده بود و تبیین مبانی اسـلام و تـشیع و تفکر ناب محمدی(ص) و علوی(ع) در مـیان امت اسـلامی در دهـه ۷۰ پس از هجرت از مهمترین آنها بود.
بحث از علم امـام سـجاد(ع) و سروری او بر عالمان، مـحدثان و فـقیهان زمان خود، آگاهی امام از اسرار پنهان هستی و ارتباط مردم با سرچشمه زلال حکمت و علم الهـی از مـباحث بسیار مهم بوده است. آن چه مانع و سد راه تحقق این دو اصل و رسالت امام(ع) بود، نـاهمگونی تعالیم و رهـنمودهای عـقیدتی، سیاسی و اجتماعی آنان با پندارها، عملکردها و خواهشهای حـاکمان زمـان بود. زمـامداران بـا احـساس خـطر از آن تعالیم، با دست یازیدن به شیوههای گوناگون ارعاب و تهدید، وعده و وعید، زندان و شکنجه، قتلوغارت ایشان و پیروانشان و محدود کردن حوزه فعالیت آنان، مانع بسط و گسترش فرهنگ اسلامی و شیعی میشدند و چـهبسا گاه تلاشهای علمی و فرهنگی آنان بهصورت تعالیم درمیآمد یا در قالب دیگری عرضه میشد و شیعیان در بیان و انتقال آن موظف به تقیه میشدند.
امام سجاد(ع) مسجد پیامبر(ص) را مدرسه خویش قرار داد و مباحث علمی و حوزه درسی در مـوضوعات مختلف فـقه، تفسیر، حدیث، فسفه، کلام، عرفان و اخلاق دایر کرد. عـلما و دانشمندان همواره در مقابل امام(ع) زانـوی ادب زده، از کوثر علمی الهی او مینوشیدند و هیچگاه حضرت(ع) را رها نمیکردند حتی هنگام عزیمت برای مراسم حج حدود هزار عالم با امام(ع) همراه شدند تا از بوستان علوم او ثمری بـچینند.
امام سجاد(ع) در طول مدت پربار امامت خـویش برای اصـلاح امت و پیراستن و پالایش جامعه و مردم از مظاهر فساد، فحشا، فقر، دفع تبعیضها و محرومیتهای گـوناگونی کـه از طـرف حاکمان اموی بر همه مردم و در مواردی علیه شیعیان اعمال شده بود، اهتمام ورزید. مهمترین هدفی که امام سجاد(ع) با ابزار گوناگون فرهنگی و اجتماعی تـعقیب مـیکرد بـهکارگیری شیوههای تربیتی برای هدایت و رهنمون شدن مردم به تعالیم دینی بود. بسیاری از خانوادههای محروم و نیازمند مدینه، از لطف و بخشش مردی ناشناس در تاریکی شـب بـهرهمند میشدند و هرگز او را نشناختند، مگر زمانی که عـلی بـن الحسین(ع)درگذشت و انـتظار مـحرومان بـیپاسخ ماند. آنگاه بینوایان دانـستند آن ناشناس دردآشنا ایشان بوده است.
امام سجاد(ع) به آزادسازی بردگان و مستخدمان اهتمام زیاد داشت. چنانکه در روایات آمده است که حضرت هزار بنده را در راه خدا آزاد کرد. امام (ع) بردگان را میخرید و آنان را تحت تربیت خویش قرارمیداد. آنان از نزدیک با امـام(ع) پرهـیزکاران آشنا میشدند و از گفتار و رفتار امام سخت تأثیرپذیری داشتند.
نظر شما