رسانههای مکتوبی که برای اولینبار توسط افرادی همچون میرزا صالحشیرازی راهاندازی شدند تا به گسترش تمدن ایرانی- اسلامی کمک و روند توسعه ایرانمان را شتابان کنند.
روزنامهنگاران شهیری همچون میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، فرصت شیرازی، علیاصغر خان حکمت، علینقی بهروزی،و... در دیار دیرینه فرهنگ فارس، فراز و نشیبهای زیادی را طی کردند تا درخشش فرهنگ اصیل ایرانی- اسلامی امکانپذیر شود.
ما اینک با پیشرفت خیرهکننده تکنولوژی و تغییر در سبک و سیاق اطلاعیابی و اطلاعرسانی، رسانههای مکتوب در برابر رسانههای مجازی دچار مرگ تدریجی شدهاند.
رسانههای مکتوبی که از پیشینه غنی برخوردار بودند و همراه و همگام با مدیران و مسئولان، توطئهها را برملا و زمینه را برای آبادگری و دوری از دشمنان قسمخورده ایران فراهم میکردند.
زمانی در استان فارس شمار نیروهای فعال یک رسانه از ۲۰۰ نفر نیز میگذشت و تعداد نسخهها و تیراژ روزنامهها روزبه روز افزایش مییافت تا با ارتزاق افکار عمومی بر دانش و اطلاعات اقشار مختلف جامعه افزوده و زمینه برای ارتقای سطح اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، پزشکی و غیره مساعد شود.
اما روز به روز این بخش عظیم در گردونه صنعت اطلاعرسانی و نشر و چاپ به بیماری بیتوجهی مبتلا و رفتهرفته نحیف و نحیفتر شد.
شاید صدور مجوزهای بیرویه، ضعیف بودن حمایتهای دولتی، توسعه فضای مجازی، فقر و بیکاری و هزاران هزار عامل دیگر، توجه و تمرکز برخی مردم و مسئولان را از این مقوله فرهنگی منحرف کرد.به نحوی که قوای این بخش بزرگ از رسانههای خبری نه تنها در استان فارس بلکه در تمام نقاط کشور به تحلیل رفت.
شاید برای همیشه وداع کنیم
وقتی به پای صحبتها و درد دلهای بسیاری از مدیران و صاحب امتیازهای رسانهها به خصوص رسانههای مکتوب مینشینی، بارها و بارها این جملات را میشنوی: ابتدا ناگزیر شدیم تا بهرغم میل باطنی برخی نیروهای خود را حذف کنیم تا توان پرداخت حقوق سایر فعالین رسانه متبوع خود را داشته باشیم و سپس از روزنامه به هفتهنامه، از هفتهنامه به دو هفتهنامه، از دو هفتهنامه یک دفعه چرخش به فصلنامه زدهایم و روزبهروز شرایط وخیمتری را تحمل میکنیم.
مریم برزگر، مدیر مسئول و صاحبامتیاز هفتهنامه پارس بوان میگوید: اوضاع طوری شده که ناگزیریم تغییر انتشار دهیم و از هفتهنامه به سلسلهمراتب پایینتر، ماهنامه یا فصلنامه سقوط کنیم و این برای رکن چهارم دموکراسی هر کشور، یعنی فاجعه و دیری نمیپاید که مجبوریم در رسانههای خود را تعطیل و با نشریات خود برای همیشه وداع کنیم.
این فعال رسانه گفت: در حالیکه در تمام کشورهای پیشرفته دنیا در کنار فنآوریهای خود که همه ابعاد زندگی آنها را پوشانده، روزنامهها، هفتهنامهها و سایر نشریات مکتوب هنوز با انرژی و پر توان و بدون هر گونه ناملایمات و تلاطمی، فعالیت میکنند.
شوق و اشتیاق به خاموشی میگراید
علی اسدزاده، صاحبامتیاز و مدیر مسئول هفتهنامه شهر سبز که در شهرستان کازرون فعالیت میکند، طی گفتوگویی از کار و کسب رسانه در شهرستان سخن به میان آورد و گفت: تنها دلیل سرپاماندن و بقای برخی رسانههای مکتوب؛شوق مسئولین و صاحب امتیازها به تداوم رسالت خبرنگاری است، اما دیر زمانی نمیپاید که عشق به خبرنگاری و اطلاعرسانی مکتوب نیز بمیرد، اگر فریادرسی به دادمان نرسد.
سراب امید برای فردایی بهتر
مهری شریفی،مدیر مسئول و صاحبامتیاز هفتهنامه پیام البرز که شرق استان تهران را پوشش میدهد، در تائید حرف همتایان خود، با تأسف میگوید: چه جانگذاز است در حالیکه تقریباً نزدیک به یک قرن، هیچ نیرویی نتوانست روزنامهها و سایر رسانههای مکتوب را در میهنمان کم بنیه سازد یا مانع فعالیت آنها شود، اکنون ما رسانهایها با بحران هویت و فعالیت مواجه شدهایم.
اوگفت:رسانههای مکتوب پرطرفدار دیروز، امروز دو سه برگی شده و افت درجه یافته اند و... این رسانهها، در سراب امید فردایی بهتر همچنان افتان و خیزان به فعالیت میپردازند اما ادامه روند کنونی، مرگ تدریجی و نیستی ما رسانهها را بههمراه خواهد داشت.
سرنوشتی که فضای مجازی برای کاغذی ها رقم زد
شهاب میرباقری، رئیس گروه امور رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس در این رابطه به خبرنگار ایرناگفت: اعتیاد به فضای مجازی توسط اغلب مردم موجب شد تا اخبار خود را از این طریق دنبال کنند و متعاقب آن، موجب افزایش بیشمار درخواستهای صدور مجوز برای راهاندازی رسانههای برخط شد، چرا که از این کانال؛ مردم بهتر اخبار روزانه را رصد میکنند و نتیجه این تقاضاها، چنین سرنوشتی را برای رسانههای چاپی رقم زد.
وی اضافه کرد: بیشترین تقاضاهای راهاندازی رسانههای برخط در شهرستانهای استان فارس به ثبت رسیده است که به سبب آن، نشریاتی همانند هفتهنامهها و غیره نیز ناگزیر شدند تا تغییر رویه داده و به انتشار برخط مطالب و اخبار روی آورند.
میرباقری ادامه داد: وقتی فردی قصد انتشار رسانه را دارد، این نکته را میپذیرد که در وهله اول باید تمکن مالی داشته باشد تا بتواند بهصورتی همهجانبه، رسانه متبوع خود را حمایت کند و در وهله دوم؛ به عنوان یک بنگاه اقتصادی بایستی این ذهنیت را داشته باشد و این را بپذیرد که خودش، خودش را اداره کند و مادامی که مستقل نباشد، نمیتواند رسالت اصلی خود را به سرانجام رسانده و مجبور میشود این رسالت را در جایی رها کند.
وی ابراز کرد که برای حمایت از مطبوعات داخلی و خبرگزاریها، پشتیبانیهای مختلفی همچون قالبهای یارانهای طبقهبندی شده براساس نظم در انتشار و رعایت قوانین و دستورالعملهای مطبوعاتی، رفاه رسانه، جلوگیری از تضعیف حق رسانهها و... از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ارگانهای مربوطه بهعمل میآید.
رئیس گروه امور رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس گفت:با این حال، ظرفیت و پتانسیل ویژهای برای حمایت همهجانبه از رسانههای چاپی وجود ندارد. منتها تمام تلاش خود را بکار بستیم تا از طریق آگهیهای ثبتی، مانع خاموشی مطبوعات چاپی که چراغ روشن سیستم اطلاعرسانی هستند، بشویم و باز تأکید میکنم که اگر رسانههای مکتوب، نظم در انتشار داشته باشند و فعالیت خود را با وقفه یا توقف همراه نکنند، بهطور حتم از حمایت یارانهای برخوردار خواهند شد.
نظر شما