«چالش جمهوری آذربایجان و ارمنستان و نقش ایران» عنوان وبیناری بود که دفتر پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا با هدف واکاوی تحولات قفقاز و بحران قره باغ برگزار کرد؛ نشستی که در آن «حسین سیفالدینی» پژوهشگر ژئوپلتیک و «جعفر خاشع» مدیرعامل بنیاد مطالعات قفقاز به بیان نقطه نظرات خود در این زمینه پرداختند. پیشتر بخش نخست و دوم وبینار مذکور انتشار یافت و بخش سوم و به عبارتی نهایی آن در ادامه خواهد آمد؛
ملاحظات ما در مناقشه قره باغ محقق نشد
ایرنا: شما گفتید استراتژی ایران درباره قره باغ باید واقع گرایانه باشد؛ مگر تاکنون این گونه نبوده است؟
سیفالدینی: طی ۲۰ سال گذشته، همواره در سخنان مقام معظم رهبری با روسای جمهوری آذربایجان و ارمنستان و همچنین مواضع وزرای امور خارجه درباره مناقشه قره باغ، این را شنیده ایم که دو ملاحظه عمده باید در این مناقشه در نظر گرفته شود: نخست آن که این مناقشه بدون مداخله کشورهای فرامنطقه ای حل شود و دوم، این درگیریها از طریق مذاکره حل و فصل شود. طی این دو دهه چنین موضوعی اعلام شده اما در عمل عوامل اجرایی نتوانستند هیچ یک از این ملاحظات را محقق کنند. برخلاف مواضع ما مناقشات با جنگ حل شده و رهبری جنگ را حادثه تلخ خواندند. همچنین نه تنها قدرتهای فرامنطقه ای مداخله کردند، بلکه تکفیری ها و اسرائیل هم وارد موضوع شدند. بنابراین ما به بازاندیشی در سیاست خودمان نیازمندیم.
ایرنا: در علوم ژئوپلیتیک گفته می شود، کشوری قدرتمند است که بتواند اقتصاد یا سیاست کشورهای بیشتری را با استفاده از ظرفیت های سرزمینی که دارد، به خود وابسته کند. به نظر می رسد این مساله درباره قره باغ به آن معنا است که ایران باید با جمهوری آذربایجان و ارمنستان مراودات گسترده ای داشته باشد تا اقتصاد و سیاست آنان را به خود گره بزند. تهران چگونه می تواند با هر دو طرف این مناقشه روابط خود را گسترش بدهد؟
سیف الدینی: ایران باید برای گسترش روابط خود با دو کشور شمالی سیاستی متوازن پیش بگیرد، یعنی با هر دو کشور بهترین رابطه را به ویژه در زمینه اقتصادی داشته و آن را حفظ کند. امروز همه چیز حول اقتصاد میچرخد، همه نظم ژئوپلیتیکی که در جهان شکل گرفته، برای این است که بتوانند امنیت مسیرهای دریایی را حفظ کنند و با همکاری و تجارت با یکدیگر بتوانند درآمد کسب کرده و اقتصاد خود را گسترش دهند.
اگر این منافع مادی قابل حصول نبود که روابط بین الملل و علوم مرتبط با آن شکل نمی گرفت. بنابراین ایران باید بتواند با هر دو و حتی هر سه کسور قفقاز جنوبی بهترین روابط اقتصادی را ایجاد کند چرا که آنان نزدیکترین بازار به ایران هستند. البته ایران برای موفقیت در این عرصه باید بر اساس نیازهای آنان کالاهایی را تهیه و عرضه کند؛ در این خصوص ضروری است که رایزن های اقتصادی در این کشورها داشته باشیم که بتوانند کالاهای ایران را به خوبی عرضه کنند.
مراقب باشیم گذرگاه ها در انحصار یک کشور قرار نگیرد
موضوع بعدی که از اهمیت بالایی برخوردار است، بحث مسیرهای مواصلاتی است. امکان دارد که کشورهای دیگر همچون جمهوری آذربایجان یا حتی ارمنستان و هر کشوری که فرصت آن را داشته باشد، تلاش کنند مسیر دسترسی ایران را به قفقاز جنوبی، شمالی و روسیه به انحصار خود در آورند. این بازی امری طبیعی است و هر کشور دیگری به جای آنان باشد نیز همین کار را خواهد کرد. در مقابل اما ایران نباید اجازه وقوع چنین اتفاقی را بدهد. ایران برای اینکه تجارت سودمندی داشته باشد، باید هم مسیر راه آهن با آذربایجان و هم مسیر زمینی ایران با ارمنستان به سمت دریای سیاه را باز کند. همه اینها باید با هم وجود داشته باشد به این معنی که تنوع مسیرها و گذرگاه های تجاری وجود داشته باشد تا بتوان تجارت سودمندی در منطقه حاصل کرد. حتی از مسیر دریایی نیز ایران باید بتواند تجارت خود را با روسیه و آذربایجان پیش ببرد. بنابراین ایران باید مراقب باشد گذرگاه ها در انحصار یک کشور قرار نگیرد چرا که امکان دارد با بی ثبات شدن آن کشور، وقوع جنگ و درگیری در آن یا حتی جنگ با آن، وابستگی معکوس ایجاد و به جای اینکه آنان را به ایران وابسته کنیم، خودمان وابسته شویم.
خاشع: در حال حاضر رقابت های ژئوپلیتیکی بیشتر حول طرح های ترانزیتی و طرح های تجاری و بازرگانی می چرخد و از اهمیت ابعاد نظامی که در گذشته وجود داشت، کاسته شده است. در همین راستا مشاهده می کنید چین یک ابرپروژه را در زمینه مسیرهای ترانزیتی راه اندازی می کند که منجر به ایجاد ابتکار کمربند و جاده شد. این مساله بسیار مهم باید در سیاست خارجی ایران نیز مورد توجه قرار بگیرد. میزان بهره گیری از این اهرم ها به مولفه های زیادی بستگی دارد. ایران باید در این زمینه بر جمهوری آذربایجان، ارمنستان و قفقاز جنوبی تمرکز کند و مهمتر از همه حتما موازنه را رعایت کند زیرا اگر به هر دلیلی ایران به هر یک از این کشورها وابسته شود قطعا ضربه خواهد خورد.
وابستگی به یک مسیر، از قدرت مانور ایران در بازار اوراسیا می کاهد
در حال حاضر ارتباط ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا از طریق دو استان گیلان و آذربایجان شرقی صورت می گیرد. بخش آذربایجان شرقی مدتی است که فعالیت کمی دارد و بیشتر این ارتباط از طریق استان گیلان، منطقه ویژه اقتصادی بندر انزلی و آستارا است. به این دلیل که بخش مربوط به ارتباط با ارمنستان غیر فعال است، بارنامه هایی که برای بارهای ایران در پایانه ریلی آستارا صادر می شود از طریق یک شرکت آذری صورت می گیرد؛ موضوعی که باعث می شود ایران نتواند طبق قوانینی که در اتحادیه اقتصادی اوراسیا وجود دارد، بازارهای مناسب را برای خود پیدا کند و تخفیف های لازم را اتخاذ یا ارائه کند. این به معنی وابستگی به این مسیر است. بیش از ۷۰ درصد از ارتباط جمهوری اسلامی با کشورهای عضو این اتحادیه از مسیر های دریایی، ریلی و زمینی استان گیلان است و این وابستگی به یک مسیر کشور را آسیب پذیر می کند.
این عدم موفقیت ایران علل مختلف داخلی و خارجی دارد. در بخش تجاری و بازرگانی کشورهایی موفق بوده اند که بخش خصوصی قوی داشتند اما ایران بخش های خصوصی قوی در این زمینه ندارد. حتی در مواقعی که دولت بسترهای مناسب برای حضور و فعالیت بخش خصوصی در کشورهای دیگر را فراهم می کند متاسفانه بخش های خصوصی موفق عمل نمی کنند و فرهنگ، دانش و تکنولوژی تجاری و بازرگانی لازم را ندارند. بنابراین نمی توانند بازارها را حفظ کنند یا بازارهای جدیدی را در اختیار خود بگیرند. از طرف دیگر دولت نیز در زمینه بستر سازی حضور بخش خصوصی در کشورهای دیگر چندان موفقیت آمیز عمل نکرده است. ایران در ارمنستان و جمهوری آدربایجان آنقدر قوی عمل نکرده که بتواند زمینه های لازم را برای حضور بخش خصوصی فراهم کند یا اینکه در صورت ضرر و زیان از آنان حمایت لازم را به عمل آورد.
کنشگران بین المللی، موافق حضور ایران در قفقاز نیستند
در بخش خارجی نیز اگر منطقه قفقاز در سه سطح بازیگران و کنشگران بین المللی، کنشگران منطقه ای و بازیگران و کنشگران ملی تحلیل شود، در سطح بین المللی هیچ کنشگری که در قفقاز فعال باشد، همچون آمریکا و روسیه موافق حضور ایران در این منطقه نیست. اتحادیه اروپا گرچه منافع مشترکی با ایران دارد اما این اتحادیه اراده لازم برای پیگیری منافع مشترک با ایران را ندارد و تحت نفوذ آمریکاست. در سطح منطقه ای نیز همینطور است. در سطح ملی، جمهوری آذربایجان روابطی با سطح تعیین شده با ایران دارد . در گرجستان نیز با وجود اینکه ملت و دولتی دوست دار ایران دارد، اما به دلیل اینکه تحت نفوذ آمریکا است، اراده و استقلال کافی برای گسترش روابط با تهران دیده نمی شود. تنها کشوری که زمینه و انگیزه های لازم برای بسترسازی و استقبال از ایران برای حضور در قفقاز را دارد، ارمنستان است. اما متاسفانه این موضوع توسط ایران به طور موثر پیگیری نشده است.
ایرنا: با توجه به برنامههای راهبردی اقتصادی ایران با اتحادیه اوراسیا، روابط اقتصادی کشورهای منطقه و تنش امنیتی قره باغ، چه تاثیراتی بر هم دارند؟
سیف الدینی: در بحث اوراسیا، دسترسی بی واسطه ایران به اتحادیه اوراسیا از طریق ارمنستان است. زمانی که ارمنستان بی ثبات باشد، اقداماتی که برای فعالیت اقتصادی و تجاری مد نظر قرار دارد، کارامدی خود را از دست می دهد. اگر ترکمنستان نیز عضو این اتحادیه بود، ایران راحت تر می توانست به اهداف خود دست یابد. بازار اوراسیا بسیار غنی است و اگر ایران بتواند با برنامه ریزی درست و هدف گذاری دقیق وارد این بازار شود، می تواند بسیاری از کالاها و تولیدلت داخلی را با کیفیت استاندارد و قیمت مناسب، بدون گمرک و مالیات به این بازار برساند. بخشی از این امر بر عهده تولید کننده است که بتواند کالای مناسب تولید کند و بخش دیگر مربوط به ایجاد بسترهای لازم است. کالاها باید از راه زمینی یا دریا به کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا صادر شود.
تنها مسیر بی واسطه ایران با اوراسیا از طریق ارمنستان است
اگر ایران در نظر دارد که هزینه کمتری برای ارسال کالاها داشته باشد، در حال حاضر به نظر می رسد بهترین و تنها مسیر ارمنستان است به عبارت دیگر همین مسیری که اخیرا مسدود شد، مسیر اصلی ایران بود. درباره چرایی مسدود شدن این مسیر باید گفت که جمهوری آذربایجان مدعی است که بخش هایی از این مسیر جاده ای حدود ۲۵ کیلومتر آن از فضای سرزمینی کنونی آن عبور می کند. حدود ۳۰ سال است عبور و مرور از این مسیر انجام می شود، حال سوال این است که چرا با وجود گذشت چندین سال، این کشور اکنون تصمیم به واکنش در این زمینه گرفته است؟ حتی اگر اینگونه باشد، این کشور اجازه ندارد به یکباره مسیر را مسدود کند بلکه باید اعلام کرده و پس از بررسی های لازم اگر این ادعا حقیقت داشته باشد، صبر کند تا مسیر مجددا ترمیم شود.
نقش مهم اوراسیا در سیاست خارجی دولت جدید
سیاست خارجی دولت جدید و آقای رئیسی، نخست مبتنی بر تعامل با شرق است که بخش عظیم آن اوراسیا است و دوم، تجارت با همسایگان است. عراق، ارمنستان، آذربایجان، ترکیه از جمله کشورهایی هستند که ایران بیشترین تجارت را با آنان دارد و بخش دیگری از آنان همسایگان با واسطه ایران هستند که همان اوراسیا است. بنابراین باید با هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان روابط خوب و برد- برد داشته و در عین حال ملاحظات امنیتی خود را نیز رها نکنیم.
سیاست متوازنی در منطقه داشته باشیم
خاشع: ایران باید سیاست متوازنی در این منطقه داشته باشد. در هشت سال گذشته متاسفانه سیاست خارجی ایران وزن بیشتری را به یک طرف داده اما با این روش به نتیجه نرسیدیم. بنابراین در دولت جدید باید از این تجربه درس گرفت تا ایران همه تخم مرغ های خود را دریک سبد قرار ندهد. مهمتر از همه اینکه ایران باید به صورت رسمی یا غیر رسمی خطوط قرمز خود را برای این کشورها تعریف کرده و در دفاع از این خطوط قرمز نیز جدی باشد. در دولت جدید همسایگان در اولویت هستند و این رویکرد باید به گونه ای باشد که اگر طرفی بر خلاف منافع و امنیت ایران عمل کند، باید برخورد لازم صورت گیرد.
نظر شما