زندگی انسانها در جهان امروز ثانیه به ثانیه دستخوش تغییر و تحولات پیش بینی نشده است، از رشد علم و فناوری تا نوسانات اقتصادی. سیاست که رفته رفته بر همه جوانب و شئون زندگی در سراسر جهان سایه انداخته و در همه عرصهها قدرت خود را به رخ میکشد، تصمیم می گیرد، معامله می کند، می جنگد و گاه ویران می کند. سخت است و سختگیرانه به دنبال برگ برنده است، تا طرف پیروزِ میز مذاکره یا همان اصطلاح رایج «دیپلماسی سیاسی» باشد.
اما دیپلماسی فرهنگی روی دیگر میز مذاکره است، نه سخت است و نه سخت می گیرد، نه جنگ دارد نه بازنده، نرم است و آهسته پیش می رود و در صورتی که بها گیرد، بها می دهد. تفنگش، قلم و تصویر است و لباس رزمش زرهای از جنس شفافیت و زبانش فهم متقابل.
دیپلماسی فرهنگی بر درک و حتی درد مشترک استوار است و آنجا که تفاهم حاصل می شود، نقطه عطف روابط دو یا چند ملت است که از گذر شعور فرهنگی به شعور سیاسی خواهند رسید و از این حیث شاید دیپلماسی فرهنگی همان نقطه واقعی «برد- برد» در عرصههای جهانی باشد، راهی هموار برای ارتباط میان ملتها، از طریق انتقال فرهنگ، راهی که خط کشی نشده و با مرزبندیهای سیاست بسته نیست. فرصتی مسلم و مغتنم برای بیان افکار و آرا و تحلیل عقاید، فرصتی بدون تهدید که با بالا بردن درک متقابل، شرایط بهبود روابط دولتها و مردمانشان را فراهم میکند.
اما مستقیمترین و بیواسطهترین مسیر دیپلماسی فرهنگی از دالان بی خط و خش هنر میگذرد، ابزار هنری به واسطه بهرمندی از شاخصههای اثرگذاری از جمله مهمترین داشتههای فرهنگساز در همه جوامع به شمار میروند، ابزاری توانمند در بیان واقعیت بدون قلب آن که گاهی از طریق جادوی آثار هنری نقاشان و مجسمهسازان، گاه از نگاه تیزبین یک عکاس، زمانی در قلم یک نویسنده و گاهی در یک شعر، خود را به بروز و ظهور رسانده و در میان هنرها، هفتمین آن یعنی سینما، همان است که مخاطب را به واسطه ارائه تصویری شفاف و بیان صریح، بدون اجبار به قضاوت می نشاند و با ارائه اطلاعات دقیق در قالبهای تصویری جذاب، نقشی اساسی در بالا بردن آگاهی ایفا میکند.
سینما اگر سیاست زده نشود، می تواند، با روایت دقیق تاریخ و ثبت و ضبط وقایع، نقش انکارنشدنی در ارتقای فهم سیاسی جامعه، ایفا کند، نقشی که نه تنها بر تصمیات داخلی کلان تاثیر دارد، بلکه با تیغ نرم اما برّنده، راوی تصویر حقیقی فرهنگ و تمدن یک ملت است. هم سیاسی نیست و هم به سیاست کمک میکند و این همان نیاز امروز جامعه ایران است. جامعه ای که آماج حملات رسانهای برخی کشورهای خارجی است و کم نیست تصاویر نادرست و دور از واقعی که از آن به جهانیان ارائه میشود.
از این رو نمایش سیمای واقعی کشورمان، نمایش ادب و متانت مردمان سرزمینمان و هزاران ایثار و ازجانگذشتگی برای حفظ این آب و خاک، رسالت خطیری است، بر گردن سینماگران خوش ذوق و خوش آوازه این کهن دیار، تا علاوه بر بازسازی تصویر مخدوش ارائه شده، با زبان پرده نقره ای حقایق فرهنگ غنی ایران را عرضه کرده، بستر مناسب تبادلات فرهنگی و انتقال تجربه از راه دیپلماسی فرهنگی را فراهم کنند و در میدان بازی برد-برد، سهم تمام بازیگران، ارتقای داشتههای فرهنگی و آگاهی در سطح بینالمللی باشد. به ویژه در عصری که انتقال پیام در کسری از ثانیه مرزهای سیاسی را در می نوردد و به مقصد می رسد، شبکههای اجتماعی فرصتهای اشتراک گذاری ایده ها را فراهم کرده اند و ارتباط مردم در تمام نقاط دنیا راحتترین شیوه در تاریخ بشریت تا امروز را تجربه میکند.
دورهای که سینما جایگاه ویژه خود را پیدا کرده، بخش مهمی از صنعت سرگرمی و ابزاری مهم برای بیان دیدگاههای قدرتمندان شده است و یقینا در چنین شرایطی پیروز عرصه دیپلماسی سیاسی، همان است که پیشتر گوی سبقت را در عرصه دیپلماسی فرهنگی برده است.
نظر شما