به گزارش ایرنا، کیفیگرایی یکی از مهمترین دستورالعملهای ورزشی در سطح جهان به شمار میرود دستورالعملی که در آن کیفیت اعزام بر کمیت ترجیح داده میشود؛ به عبارتی این راهبرد هم صرفهجویی اقتصادی را در پی خواهد داشت و هم میتواند به انگیزه فردی و تیمی برای رسیدن به بالاترین سطح ورزشی تبدیل شود. این دستورالعمل در چند سال گذشته توسط کمیته ملی پارالمپیک طراحی و تاکنون نتایج خوبی را در پی داشته است.
مسوولان کمیته ملی پارالمپیک با تکیه بر این دستورالعمل در سومین دوره بازیهای پاراآسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا موفق به کسب ۵۱ مدال طلا شدند و در جایگاه سوم قاره کهن قرار گرفتند. همچنین این دستورالعمل در جریان اعزام کاروان سردار دلها به توکیو مورد توجه قرار گرفت. در اهمیت این دستورالعمل باید گفت که کاروان ایران در پارالمپیک توکیو با ۱۱۱ ورزشکار موفق به کسب ۲۴ مدال شد که تنها ۸ مدال آن طلا بود اما در شانزدهمین دوره بازی های پارالمپیک کاروان ایران با ۶۲ ورزشکار اعزامی به توکیو، موفق به کسب ۲۴ مدال شد که ۱۲ مدال آن طلا بود.
هر چند که برخی از کارشناسان حوزه ورزش با تفاوت قائل شدن بین سطح المپیک و پارالمپیک اعزامهای پرتعداد را نوعی افتخار قلمداد میکنند اما دیدار مدالآوران با رهبر انقلاب در روز گذشته (شنبه) چشمانداز ورزش ایران را بهگونهای دیگر رقم زد. معظم له در بخشی از سخنان خود با تأکید بر کیفیسازی ورزش بینالمللی و اولویت دادن به اعزام ورزشکاران مدالآور به تورنمنتهای بزرگ، بهنوعی نقشه راه ورزش را برای اعزامهای گسترده تعیین کردند. نقشه راهی که میتواند به یک چشمانداز برای ارتقا جایگاه ایران در بازیهای آسیایی و المپیک تبدیل شود.
اهمیت کیفیگرایی در کلام رهبری زمانی برجسته خواهد شد که ایشان بعد از توصیه به کیفی سازی اعزامها از لزوم ارتقا جایگاه ایران در جدول توزیع مدالها در المپیک سخن به میان آوردند. با کنار هم قرار دادن این گزارهها مشخص خواهد شد که توصیه مقام معظم رهبری به مسوولان ورزش در دولت سیزدهم پیادهسازی الگویی است که نسخهای از آن در کاروان سردار دلها اجرایی شد و موفقیت نسبی را هم نصیب ایران کرد.
اما چرا کیفی گرایی یک ضرورت برای ورزش ایران به شمار خواهد رفت و باید در آینده مورد توجه قرار گیرد؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است تا نتایج برخی از نمایندگان ایران در ادوار گذشته المپیک و پارالمپیک مورد توجه قرار گیرد؛ نتایجی که نه در شان نام کشور و نه رکورد و زمان آن برای آوردگاه بزرگی مانند المپیک مناسب بود.
اینکه ملیپوش اعزامی ایران توان عبور از خط پایان را نداشته یا در مرحله گروهی در جایگاه آخر هر رشته قرار گیرند بدون شک زیبنده نام ایران نخواهد بود بلکه اعزام این ورزشکاران به خارج از کشور هزینهتراشی برای ورزش است هزینههایی که میشود در قبال افتخارآفرینی به مدالآوران المپیکی و پارالمپیکی داد.
در سیاست کیفی گرایی ملاک اعزام کسب سهمیه نیست بلکه رسیدن به رکورد یا جایگاهی است که دستاندرکاران ورزش آن را تعیین خواهند کرد. اگر ورزشکار از اعزام خود تحت هر شرایطی مطمئن باشد بدون شک میزان انگیزه و تلاش وی برای موفقیت چشمگیر نخواهد بود اما اگر ملاک اعزام از سهمیه به جایگاه فرد در المپیک تغییر پیدا کند آن زمان است که در رشتههای رکوردی شاهد تلاش بیشتر هر ورزشکار هستیم.
سیاست کیفیگرایی تنها مختص به ایران نیست بلکه بسیاری از کشورهای جهان برای ثبت بهترین عملکرد این سیاست را اجرایی کردند. نمونه بارز این سیاست توسط دولت جمهوری آذربایجان بود که توانست با ۳۲ ورزشکار اعزامی به پارالمپیک توکیو ۱۹ مدال کسب کند و در بین ۱۰ کشور نخست قرار گرفت. این کشور ۱۴ مدال طلا، یک نقره و چهار برنز کسب کرد.
یکی دیگر از نمونههای موفق کیفیگرایی در سطح جهان وزنهبرداری چین در المپیک بود. مسوولان چینی با حذف برخی از نامداران خود که احتمال کسب مدال آنان کمتر بود ۴ وزنهبردار زن و ۴ وزنهبردار مرد را به توکیو اعزام کردند و در نهایت موفق شدند ۷ مدال طلا و بک نقره را از آن خود کنند. اهمیت کار آنان زمانی بود که چینیها تیان تائو نامدار که رکورددار دسته ۹۶ کیلوگرم در حرکت دوضرب بود را کنار گذاشته تا نسبت به مدال طلای خود اطمینان خاطر بیشتری داشته باشند.
مسوولان ورزش ایران در دولت سیزدهم اکنون نباید دیگر به سیاست کیفیگرایی بهعنوان یک دستورالعمل تنها برای پارالمپیک یا بازیهای آسیایی نگاه کنند بلکه توصیه رهبر انقلاب به اجرایی شدن این مهم میتواند آنان را مکلف به تدوین یک چشمانداز خاص برای ورزش ایران کند چشماندازی که نسخه نخست آن توسط کمیته ملی پارالمپیک طراحی شده است.
نظر شما