شهرام درخشان کارگردان مستندساز و عضو پیوسته انجمن مستندسازان خانه سینما در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح کارکرد سینمای مستند در جامعه امروز ایران بیان کرد: کارکرد سینمای مستند امروزین نیست.
وی ادامه داد: در حقیقت این کارکرد همیشگی و دایمی فیلم مستند است که آینهای در مقابل جهان و رخدادهای آن باشد؛ در برابر انسانها و رفتارهایشان و در برابر هر آنچه در جامعۀ انسانی اتفاق میافتد.
اما گاهی شمار و شتاب این وقایع بیشتر و گاهی هم کمتر است. با این همه «رسالت آینهگی» سینمای مستند همیشگی است. اینکه تا چه اندازه در این جهاننمایی و بازتاب دادن حقیقت موفق بوده است، به یقین، بسیار؛ هر چند به سختی.
این مستندساز در توضیح رسالت یک مستندساز در مقابل مسائل اجتماعی و فرهنگی ایران گفت: به نوعی در پاسخ قبلی به این موضوع اشاره کردم. متأسفانه مستندسازان تندخویی میبینند. معمولاً انگشتهایی اتهام زننده، همیشه به آنها اشاره میکنند.
هرچند در این زمانه شاید طبیعی به نظر برسد. به کنایه میشود گفت که ماجرا، همان ارتباط حقیقت با تلخی است. مذاق برخی، شاید این میزان تلخی را بر نتابد؛ امّا باید منصفانه قضاوت کرد. این گناه از فیلمساز حقیقتجو و حقیقتگو نیست، تقصیر شاید از وفور و کثرت حقایق تلخ باشد.
وی در ادامه و در تصریح این نکته که به نظر می رسد سینمای مستند از صرف یک سینمای نخبه گرا به سمت اقبال عمومی حرکت کرده و امروز بسیار بیش از گذشته این سینما در میان مردم عادی شناخته شده است، اظهار داشت: شاید برای تأیید این مطلب نیاز باشد که شواهد و قراینی داشته باشیم که آیا سینمای مستند، امروزه با اقبال بیشتری مواجه است؟ نداشتن آمار و رقم، و همچنین اکران عمومی برای آثار مستند، شاید در تأکید و تأیید این موضوع ما را مردّد کند.
اما مطمئن هستیم که سینمای مستند همیشه مخاطبان مشتاق خود را دارد. هر از گاهی که امکانی برای نمایش و سنجش فراهم شده، نشان داده است که مخاطبان اشتیاق دارند برای تماشا.
درخشان تاکید کرد: اگر برای این مقدار و این حد از توجّه، دنبال دلیل هم باشیم، احتمالاً این باشد که رسانهها ناقلان حقیقت نیستند. اعتبار و اطمینانی به نقل و روایتشان نیست. دست کم دربیشتر موارد. منابع دیگر نیز شبهه برانگیزند. سینمای خیالپرداز هم بازتاب دهنده محض حقایق جامعه نیست و مخاطبان را در امواج رویاها و تخیّلات غوطهور میکند؛ پس برای دریافت حقیقت و در وجه دیگر، برای دریافت واقعیت، شاید سینمای مستند مطمئنتر و قابل اعتناتر باشد.
وی در توضیح این که سینمای مستند در چه شرایطی میتواند منشا اثر باشد یا در جامعه تغییرات ایجاد کند، گفت: پاسخ ساده و کوتاهی دارد «در شرایط آزاد و هم به شرط صداقت فیلمساز».
این مستندساز در پاسخ به این پرسش که چه رویکردی را می توان برای ورود و استقبال سرمایه گذاران (خصوصی و دولتی) در تولید سینمای مستند اتخاذ کرد، تصریح کرد: برای بخش خصوصی، علیالقاعده بازگشت سرمایه به علاوه سود، باید مهمترین مشوّق برای تهیهکنندگان یا سرمایهگذاران باشد.
ایجاد زیرساخت برای نمایش آثار، فروش بلیت و تضمین امنیّت سرمایه ازسویی؛ و هم حرفهای گری فیلمسازان و توجه به کیفیت در تولید، از سوی دیگر جاذب سرمایهگذار خصوصی خواهد بود.
وی افزود: بخش دولتی هم با کاستن از سطح توقع خود، به عنوان سرمایهگذار، میتواند در تولید بیشتر و بهتر آثار مستند سهم بزرگی داشته باشد. با تأسف میگویم که بخش دولتی و یا سرمایهگذار دولتی، نگرشی خودخواهانه، مجیز طلب، ریاکار، دروغگو و پنهان کار دارد؛ یعنی تمام خصایص و مشخصههایی که در تعارض و تقابل مطلق با روح اثر مستند است. طبیعتاً تغییر این نگرش و خصلتهای ناخوشایند، میتواند منجر به توسعه سینمای مستند و افزایش تولید باشد.
درخشان در تببین این موضوع که چرا عمده رویکرد مستندسازی در سینمای ایران، مستندهای اجتماعی است و اقبال نسبت به سوژه های سیاسی، اقتصادی، تاریخی، فرهنگی و موارد دیگر کم است، یادآور شد: متأسفم که اینطور است و متأسفم که فیلمسازان بیشتر سراغ مسایل اجتماعی میروند.
وی ادامه داد: منظورم کفایت مقدار فیلمهای اجتماعی نیست که حتماً باید بیشتر از این هم باشد. منظورم این است که توجه به نوعی خاص از موضوعات تکراری، شباهت مضامین، حتی شباهت در ساختار فیلم، جای تأسف دارد. شاید به این دلیل که برخی از فیلمسازان با یک موضوع، یک سوژه و نوع خاصی از نگرش موفق شدهاند.
پس بسیاری به دنبال تقلید از او برمیآیند. حتی سعی میکنند تا حد ممکن، شبیه به او باشند. از بسیاری از موضوعات اجتماعی دیگر غافل میشوند و به تقلیدی محض میپردازند. مثلاً چون کارگردانی در موضوعی موفق بوده و جوایزی دریافت کرده است، مقلدان از او دست به کار میشوند؛ بی آن که در نظر بگیرند که این اوست که با خلاقیت و نوع خاص تفکّ و نگرش خود موفق شده است و این موضوع نبوده که برایش موفقیت آورده.
وی ادامه داد: یا اگر فیلمساز موفقی در زمینهای دیگر توجه مجامع مختلف را به خود جلب کند، بی وقفه و بی درنگ، شمار بسیاری دست به کار شبیه سازی میزنند. از سوژه گرفته تا قاببندی تصاویر، روایت ، تدوین و...، از این گذشته شاید به نظر برسد که مشاهدهگری در موضوعات اجتماعی، راه آسانی برای ساخت اثر است. دوربین ناظر گذاشتن و واقعهای را ثبت کردن به نظر آسان میآید (که در واقع هم هست و هم نیست) اما ورود به موضوعات دیگر نیاز به سواد و آگاهی بسیار، پژوهش و جستجوی فراوان و علمی، خلاقیت چشمگیر برای بیان و روایت و نظایر این دارد.
پس کم توجهی به موضوعاتی به جز موضوعات اجتماعی، حداقل به نظر من برای برخی، سختتر از مشاهده گر صرف بودن است. امیدوارم منظورم را رسانده باشم و ایجاد سؤتفاهم نکرده باشم.
درخشان در تاکید این مطلب که تا چه اندازه می توان از مستند برای هدایت و ارتقای کیفیت فرهنگ یک جامعه بهره گرفت، خاطرنشان کرد: یکی از مهم ترین کاربردهای مستند همین است: ارتقا سطح آگاهی. طبعاً با ظرافتهای خلاقانه، صداقت محض و نگرشی هنرمندانه میتوان یک اثر مؤثر ساخت.
این کارگردان مستندساز در پاسخ به این پرسش که باتوجه به نزدیکی رویداد جشنواره سینما حقیقت، روند کیفیت این جشنواره از آغاز تا به امروز را چگونه می بینید، بیان کرد: جشنواره سینما حقیقت، همیشه به اقتضای زمان، دارای کیفیتی یکسان بوده است. تقریباً مشابه با هر دوره و با کمترین نوسان. در واقع کیفیت آثار باید کیفیت یک جشنواره را تعیین کند والّا خود جشنواره که مراسمی بیشتر نیست.
اما اگر منظور کیفیت و کمیت اجرای جشنواره باشد، حتماً جشنواره سینما حقیقت با تجربه اندوزی گردانندگان و برگزارکنندگان، در هر دوره، توسعه یافتهتر و نوآمدتر شده است.
مثلاً همهگیری ویروس کرونا، قابلیت استفاده از فضای مجازی را در دوره پیشین گوشزد کرد و سینما حقیقت، اولین جشنواره بعد از همهگیری کرونا بود که شهامت برگزاری پیدا کرد و به شکل مناسبی نیز برگزار شد؛ به نظرم برگزاری دوره قبلی دست مریزاد داشت.
این کارگردان در انتها و در پاسخ به این سوال که سینمای مستند امروز ایران و مستندسازان چه جایگاهی در سینمای مستند جهان دارند، گفت: سینمای مستند ایرانی را در مقام قیاس با سینمای دیگر کشورها ارزیابی نمیکنم؛ چرا که این کار را به نوعی درست نمیدانم.
سینمای مستند هر کجا، همیشه کار خودش را میکند. توجه به مجامع بیرون از ایران، کمی تمرکز و اصالت را از فیلم مستند میگیرد. در حقیقت، سینمای مستند، نخست باید کاربرد و تأثیر داخلی داشته باشد. مخاطب خود را بیابد و بر دانستههای او و بر عمق نگاه و فکر او بیافزاید، سپس خود به خود مخاطب جهانی پیدا میکند.
وی افزود: گذشته از این که مرزبندی میان مخاطب جهانی و بومی، کاری سخت و دقیق است اما مانند هر اثر هنری دیگر مهم اصالت یک اثر است. این اصالت به اضافۀ حرفهایگری در تولید و ساخت (منظور توجه به جنبههای تخصصی تولید فیلم است) میتواند جایگاه بلندی برای سینمای مستند ایران فراهم کند.
شعر حافظ مخاطب جهانی دارد، بیآنکه برای مردمان آن سوی جهان و به قصد آنها سروده شده باشد بلکه این اصالت اثر بوده که جهان را جلب کرده است. همچنین نغزگویی و اندیشههای برتر مولوی. سینمای داستانی ایرانی هم هرگاه توجه به «انسان» داشته مورد توجه قرار گرفته است. همچنان که عباس کیارستمی با آثارش جهان را به تحسین واداشت.
درخشان تاکید کرد: پس هرگاه سینمای مستند ایران توانسته یا بتواند علاوه بر رعایت اصول حرفهای و زیبایی شناختی، اثری را با اصالت و مبتنی بر حقیقت بیخلل، تولید کند، میتوان گفت که حتی از صاحب تکنیکترین و توجه برانگیزترین آثار سینمای مستند جهان پیشافتاده و هرگاه نتواند چنین باشد پسافتاده است.
شهرام درخشان از سوی هیاتمدیره انجمنِ به عنوان رییس دوازدهمین جشن مستقل سینمای مستند معرفی و با رای همه اعضای هیات رییسه جشن مستقل سینمای مستند، او برای این جایگاه برگزیده شد. وی متولد ۱۳۴۷، دانشآموخته سینما، نزدیک به سه دهه در زمینههای کارگردانی، پژوهش، نویسندگی و تهیهکنندگی فیلمهای مستند فعالیت داشته و فیلمهای مستندی مانند: طب حاشیه، داستان یک شهر، خانهام روی تپههاست، بر کرانههای پارس، سه فصل از بهارستان، در عصر قجر، تمدن بازیافته، یکی داستان پر آب چشم، تاراج تاریخ، اهل خلوت و ... بخشی از آثار این کارگردان مستند است.
جشن مستقل سینمای مستند هرساله با همکاری دو صنف کارگردانان و تهیهکنندگان سینمای مستند در خانه سینما برگزار میگردد و اعضایی که عضو یکی از صنوف خانه سینما باشند میتوانند آثارشان را به این جشن ارسال کنند.
نظر شما