به گزارش ایرنا ، در این مراسم که شهرداری و شورای اسلامی شهر آمل متولی برگزاری آن بودند ، علاوه بر تلاوت قرآن مجید ، مداحی و سخنرانی ، بخشی از اشعار سروده شده توسط علامه به زبان مازندرانی قرائت شد .
حجت الاسلام سیدیدالله یزدان پناه از شاگردان علامه و هم طی سخنانی در این مراسم با برشمردن ویژگی های شخصیتی علامه حسن زاده ، گفت: توحید و ولایت مداری بزرگ ترین سرمایه این فقید عالی مقام بود
وی افزود: در وجود حضرت علامه حسن زاده چیزی بود که ایشان را به مرکز ثقل عالَم تبدیل کرد و چندین ویژگی شاخص در وجود ایشان سبب شد که عالِم شوند.
یزدان پناه مهم ترین ویژگی علامه حسن زاده را در نوع نگاه ایشان به انسان و مقام انسان برشمرد و گفت : ایشان باور داشت انسان را علم و عمل می سازد و به هر آنچه باور داشت عمل کرد.
استاد فلسفه و عرفان دانشگاه و حوزه افزود : در آثار علامه نیز آمده است که آنچه انسان را به درجه رفیع سعادت می رساند علم و عمل می باشد و کتاب اتحاد عالم و معقول ایشان نیز بر همین اصل نوشته شده است.
وی با بیان اینکه علامه تشنه علم بود ، گفت : ایشان به گونهای از جسمشان کار می کشید که می گفت روح تشنه همچون شمیشیری برنده غلاف تن را پاره می کند.
یزدان پناه با اظهار این که تشنگی بی حد روح ، علامه حسن زاده آمل را به درجه ذوالفنون رسانده بود ، دومین ویژگی شاخص علامه را توقف نداشتن در کسب علم عنوان کرد و افزود : علامه معتقد بود انسان مقام فوق تجرد دارد و هیچ توقفی برای آن وجود ندارد.
وی ادامه داد : علامه تا جایی در علم پیش رفت که به علم توحیدی رسید. علامه خدمت به مردم را نیز در راستای خدمت به خدا می دانست و همواره بی حد و نصاب به مردم کمک می کرد.
یزدان پناه همچنین ادب بی حد و نصاب علامه به اساتید را سومین ویژگی خاص ایشان دانست و گفت: ایشان معتقد بود آنچه را که سبب پیشرفت علم بوده ، باید ارج نهاد.
یکی از حاضران در مراسم هم اشعاری از سروده های علامه حسن زاده به زبان طبری را به شرح زیر قرائت کرد :
من نه مرد این ور و نه مرد اونور هسّمه ( من نه مردم این طرف و نه مرد آن طرف هستم) .
من گرفتار دل و شه جانه دلبر هسّمه ( من گرفتار دل خودم و دلبر جانان خودم هستم).
من بیمه اتّا کلو او دکته پیته زغال ( من یک تکه زغال خیس خورده از چوب پوسیده بودم).
شکر کمّه که اسا خورشید خاور هسّمه ( خدا را شکر می کنم اکنون خورشید مشرق زمین هستم).
تا شه خودّه بر کنارها کردمه از گیرودار ( از زمانی که خودم را از خودخواهی و گرفتارهای آن رهاندم ).
پادشاه اقتدار هفت کشور هسّمه ( تبدیل به پادشاده قدرتمند هفت کشور شده ام ).
تو شه خودّه اشنی نونی کی هسّی ای برار ( ای برادر! تو به خودت نگاه می کنی و نمی گویی که کی هستی ) .
من شه خودّه اشمه ویمّه که محشر هسّمه ( اما من به خودم نگاه می کنم و می بینم که چه محشری هستم).
لطف اون جانه خدا هسّه که در دریای علم ( به لطف آن خدای بزرگ و هستی بخش است که در دریای علم ).
هم که کشتی هم که لنگر هم که بندر هسّمه ( من هم کشتی ، هم لنگر و هم بندر هستم ).
دین پاک مصطفی ره به علیّ مرتضی ( قسم به علی مرتضی که من برای دین پاک حضرت محمد مصطفی ).
هم سپاه و هم سلاح و هم که سنگر هسّمه ( هم سپاه و هم سلاح و هم سنگر هستم ).
نصف شو که پرسمه گیرمه وضو خومّه نماز ( نیمه شب وقتی از خواب بر می خیزم و وضو می گیرم و نماز می خوانم ).
کمّه چی پروازها با این که بیپر هسّمه ( با این که پر ندارم ، چه پروازهایی که نمی کنم ).
شو که بیّه شوپر هرور خوانه شونه پرزنون ( شب که می شود ، شب پره به هر طرف که بخواهد پرواز می کند).
جانه آمی من مگر کمتر ز شوپر هسّمه ( ای عمو جان مگر من کمتر از شب پره هستم ).
خوانی از سرّ حسن سر در بیاری دون که من ( اگر می خواهی از راز حسن سر بیاوری بدان که من ).
بنده فرمونبر آل پیمبر هسّمه ( بنده فرمانبردار اهل بیت پیامبر (ص) هستم .
علامه حسن زاده آملی شنبه شب سوم مهر ماه جاری در سن ۹۳ سالگی و پس از یک دوره سخت بیماری در بیمارستان امام رضا (ع) شهر آمل دیده از جهان فروبست. علت فوت علامه از سوی مسئولان درمانی عارضه قلبی ناشی از کهولت سن اعلام شد.
پیکر علامه پنجم مهر ماه با حضور هزاران نفر از دوستدارانش پس از برگزاری مراسم وداع در آمل به روستای « ایرا » ، زادگاهش در بخش لاریجان انتقال یافت و روز ششم مهر به خاک سپرده شد.
نظر شما