من اساساً با واژه صادرات کتاب مخالفم چرا که کتاب یک کالای فرهنگی است و صادرات برای آن معنا ندارد، ما باید ادبیاتمان را به گونهای اعتبار ببخشیم که دنیا به آن جذب شود، مگر خیام و مولانا آثارشان صادر شد که مخاطب جهانی پیدا کردند... امروز وظیفه ما این است که قبل از هر چیز به تولید آثار شاخص بپردازیم و پس از آن ترجمههای خوب و کاملی از آنها را برای ارایه در بازارهای جهانی ارایه کنیم، البته در حال حاضر نیز جریانهایی نیز وجود دارد که آثار را به زبانهای دیگر ترجمه میکنند اما فعالیت شان اندک است. اینها بخشی از سخنان آذرتاش آذرنوش یکی از برجستهترین پژوهشگران ادبیات عرب در خصوص نگارش و خلق آثار با کیفیت و تاثیرگذار است.
تولد و تحصیلات
آذرتاش آذرنوش در ۲۹ بهمن ۱۳۱۶خورشیدی در قم دیده به جهان گشود. اما در تهران زیست و همانجا تحصیلات دوره ابتدایی را آغاز کرد. در ۹ سالگی همراه پدر که ریاست حسابداری راه آهن ایران، ناحیه جنوب را بهعهده گرفته بود به اهواز رفت و دوره ابتدایی را در آنجا به پایان رسانید. دوره متوسطه را در تهران و در دبیرستان رازی آغاز کرد، سپس برای فراگیری ادبیات عرب به دانشکده معقول و منقول تهران رفت و در پایان سال تحصیلی در مسابقهای که دانشکده معقول برای تخصیص بورس تحصیلی دولت عراق به ۲ دانشجوی ایرانی برگزار کرده بود، شرکت کرد و بلافاصله به آن کشور سفر کرد و در دانشکده ادبیات، رشته ادبیات عرب نام نوشت. ۲ سال بعد، انقلاب عراق و پریشانی احوال، ادامه تحصیل را برای او غیرممکن ساخت و او ناچار به تهران بازگشت و در سال ۱۳۳۹ از دانشکده معقول فارغالتحصیل شد. چون در آن هنگام برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات عرب در ایران جایی نبود، او عازم کشور فرانسه شد. از آنجا که ۲ زبان عربی و فرانسه را آموخته بود به آسانی توانست دوره دکتری را بگذراند و از نخستین رساله دکتری خود که «تحقیق و ترجمه بخشی از کتاب طبقات الشعرای ابن معتز» بود، دفاع کند. اما چون هنوز خود را نیازمند دانش بیشتری میدید، دوباره در رشته ادبیات عرب برای نگاشتن رساله دیگری نامنویسی کرد و چون پیش از آن دوره کتابداری را نیز گذرانده بود، در کتابخانه ملی پاریس، بخش عربی، به کار نیز مشغول شد. این شغل به او اجازه داد که به وجود ۲ نسخه از کتاب خریده القصر عمادالدین اصفهانی بخش مغرب و اندلس، پیببرد و به راهنمایی شارل پلا به عنوان رساله دومین دکتری، به تصحیح آن اقدام کند. این استاد ممتاز رشتههای ادبیات عرب و پژوهشهای قرآنی دانشگاه به عنوان نخستین ایرانی موفق به اخذ درجه دکتری در رشته ادبیات عرب شد.
فعالیتهای علمی و فرهنگی
در ایران و در عرف خاص چون سخن از آموزش زبان عربی به میان میآید، ناخودآگاه نام آذرنوش تداعی میگردید. نگاهی به فهرست آثار وی نشان میدهد که او از زمانهای آغازین تحقیق و پژوهش در روزگار جوانی، هدف واحدی یعنی شناسایی و شناساندن فرهنگ و تمدن ایران در جامعۀ عربی پیش از اسلام و سده های اولیۀ پس از ظهور اسلام را در برابر خود قرار داد. آذرنوش به دنبال بیان تأثیر ایرانیان بر غنای زبان عربی بود. همچنین او قصد داشت تا نشان دهد که چگونه ایرانیان با هوشمندی تمام توانستند که زبان عربی را از آن خود کنند. به جرأت میتوان گفت که آذرنوش همۀ همت خود را صرف کاوش در آن دورۀ مهم تاریخی کرد تا پیوستگی عناصر هویت ایرانی را به تصویر بکشد.
از مهمترین آثار وی میتوان به کتاب «چالش میان فارسی و عربی» اشاره کرد. یکی از مسایل مهم در تاریخ عمومی ایران پس از اسلام و در تاریخ ادبی ایران، این است که زبان فارسی چطور بهوجود آمده و توانست در مقابل زبان عربی بایستد و مقاومت کند. آذرنوش در این کتاب نتیجه میگیرد که مردم عامی ایران بودند که زبان فارسی را حفظ کردند نه حکومتها.
همچنین کتاب «راههای نفوذ فارسی در زبان تازی» از آثار ماندگار این استاد فرهیخته است. بخش اصلی کتاب عبارت است از بررسی آخرین دولتهایی که پیش از اسلام، در اطراف عربستان وجود داشتهاند و نویسنده می کوشد تا همۀ آثار ایران و تمدن ایرانی را که در تاریخ این دولت به چشم میخورد، بازنماید. در این کتاب به موضوع فتح یمن به دست ایرانیان، حاکمان ایرانی یمن و نیز اسلام آوردن ایشان پرداخته و سعی کرده اشتباهات تاریخنویسان را در مورد نام و تعداد حکام ایرانی یمن تصحیح کند.
از سایر آثار آذرتاش آذرنوش میتوان به «ترجمه فتوح البلدان بلاذری، تاریخ زبان و فرهنگ عربی، تاریخ ترجمه از عربی به فارسی، ترجمۀ مقدمه بر الشعر و الشعرای ابن قتیبه و تاریخ چوگان» اشاره کرد. لازم به ذکر است که آثار تالیفی آذرنوش در حوزه ایران شناسی و در پیوند با زبان فارسی اهمیت خاص دارد، مانند فرهنگ عربی به فارسی و چالش میان فارسی و عربی و راه های نفوذ فرهنگ ایرانی در عصر جاهلی. مجموعه مقالات این محقق نامدار با عنوان در باب ادب تازی در ۳ جلد به کوشش رضوانمساح در سلسله انتشاراتمرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی منتشر شده است. از این استاد بنام ادبیات عرب بیش از ۱۷۰ مقاله ارزشمند منتشر شده که هر یک سند افتخار زرینی در تاریخ ادبیات و به ویژه تاریخ ادبیات ایران آنجا که با ادبیات عرب گره میخورد، به شمار میرود. وی همچنین مدیر بخش ادبیات عرب در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و استاد دانشکدهٔ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، مشاور عالی در بخش ادبیات عرب، عضو شورای عالی علمی، عضو هیأتهای مشاوران عالی دانشنامه فرهنگ مردم ایران و تاریخ جامعه ایران، مؤلف و ویراستار، در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی بود.
رضا عامری، مترجم زبان عرب و منتقد ادبی در خصوص آثار و فعالیت های فرهنگی این نویسنده نامدار میگوبد: وی در عرصه ادبیات عرب کلاسیک انسان بزرگی بود. در ایران افراد انگشتشماری هستند که در حوزه ادبیات کلاسیک عربی کار کرده باشند و آذرتاش آذرنوش یکی از آنها بود. او یکی از معدود افرادی بود که به جایگاهی رفیع پژوهشی در زمینه ادبیات عرب دست یافت و از این منظر، میتوان او را همتراز عبدالمحمد آیتی دانست. آذرنوش انسان آکادمیکی بود؛ به این معنا که کمتر به طرف ادبیات معاصر عرب رفت؛ اما کارهای زیادی در حوزه عرفان، تصوف و تحلیل عرفان و بازشناسی تصوف انجام داد و در این حوزه آثار ارزشمندی خلق کرد.
افتخارات و جوایز
این محقق برجسته به دلیل خلق آثار و تالیفات گوناگون در همایش چهرههای ماندگار به عنوان چهره ماندگار ادبیات عرب برگزیده شد. از دیگر افتخارات وی می توان به سه بار دریافت عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد، وی به خاطر نگارش آثاری همچون موسیقی الکبیراثر فارابی (۱۳۷۵)، ترجمه اطلس تاریخ اسلام، اثر حسین مؤنس (۱۳۷۶) و فرهنگ معاصر عربی فارسی (۱۳۷۹) این جوایز را کسب کرد.
خاموشی
سرانجام این نویسنده فقید پس از سالها فعالیت در عرصه ادبیات عرب در ۱۵ مهر ۱۴۰۰ دیده از جهان فروبست. لازم به ذکر است که کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر آذرتاش آذرنوش» زیرنظر کاوه خورابه و به کوشش نادره جلالی توسط انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ۱۳۹۶ خورشیدی منتشر شده است.
نظر شما