به گزارش روز سه شنبه گروه آموزش ایرنا این مطلب را سعید رضا عاملی در سومین همایش بینالمللی صلح و حل منازعه که با سخنرانی جمعی از اندیشمندان در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران برگزار شد، عنوان کرد.
دبیر شورای انقلاب فرهنگی، استعمارزدایی را مستلزم نظاموارهای منتهی به استقلال و رهاشدن از فضای زورگویی و سلطهطلبی دانست و از سه مفهوم کلیدی «استعمارزدایی فرایندی»، «استعمارزدایی نهادی» و «استعمارزدایی شناختی» سخن گفت.
عاملی صلح را از منظر استعمارزدایی تبیین و مشکل منازعات بینفردی، محلی و جهانی را برخواسته از نگاه سلطهآمیز و استعماری به «دیگری» همراه با اقدامات استعماری خواند و افزود: این نگاه و اقدامها در حوزههای کلان به نظام سلطه و استعماری تبدیل شده است. ما اکنون در جهانی زندگی میکنیم که خشونت عمومیت یافته است و افراد هم در جایگاه فرد واکنشهای نگرانکننده دارند و هم در سطحی محلی و ملی بهدلیل وجود تهدیدها و جنگها افزایش منازعات را شاهد هستند.
وی خروج از چنین چنبرهای را در تغییر نظام سلطه دانست و ادامه داد: سازوکارهای نظاممند تحریم ملتها به اسم تحریم دولتها؛ توسعه تبعیضهای قومی، ملیتی و جنسیتی حتی در غرب؛ وجود کلاهکهای هستهای برای تخریب کل کره زمین و تکرار فاجعه هیروشیما؛ اختصاص بودجه و اعتبارات بزرگ نظامی در اندازه ۲ تریلیون دلار در سطح جهان و توسعه و تقویت چندین برابری ارتشهای جهان نتیجه عمل و عکسالعمل در برابر تفکر سلطه و استعمار است.
دبیر شورای انقلاب فرهنگی صلح را از منظر استعمارزدایی تبیین و مشکل منازعات بینفردی، محلی و جهانی را برخواسته از نگاه سلطهآمیز و استعماری به «دیگری» همراه با اقدامات استعماری خواند و افزود: این نگاه و اقدامها در حوزههای کلان به نظام سلطه و استعماری تبدیل شده است.
وی با اشاره به اینکه همانطور که خود استعمار یک نظامواره است که شامل نگرشی استعماری، نهادهای استعماری و فرآیندهای استعماری می شود، استعمارزدایی نیز از یک بنیان نظامواره ای به هم پیوسته برخوردار است. ایشان در تبیین استعمارزدایی شناختی افزود: استعمارزدایی نهتنها در ذهن استعمارگران، بلکه در ذهن استعمارشدگان نیز باید محقق شود. مفروض افراد پذیرش استعمار بهدلیل نداشتن قدرت نباید باشد. استعمارزدایی نهادی را نیز در گرو همکاری در بازسازی ساختاری نهادهای بینالمللی دانست: نهادها جنبههای سلطهگری خود را با در خدمت مردم جهان بودن جایگزین کنند. درباره استعمارزدایی فرایندی نیز تغییر در فرایندهای کسبوکارهای نظام سلطه و برندهای جهانی یا فرایندهای منجر به توانمندترشدن ثروتمندان جهان و ناتوانترشدن ضعیفان جهان را لازم دانست.
عاملی گفت: استعمارزدایی نه تنها در ذهن استعمارگران، بلکه در ذهن استعمارشدگان نیز باید محقق شود. مفروض افراد پذیرش استعمار به دلیل نداشتن قدرت نباید باشد.
وی استعمارزدایی نهادی را نیز در گرو همکاری در بازسازی ساختاری نهادهای بینالمللی دانست و افزود: نهادها جنبههای سلطهگری خود را با «در خدمت مردم جهان بودن» جایگزین کنند.
این استاد علوم ارتباطات از قدرت خیرهکننده استعمارزدایی در جهان امروز سخن گفت و خاطرنشان کرد: ریشه در آگاهی فردی و اجتماعی و زاده زنجیرهای از تحولات محلی، فرامحلی و جهانی است و به تبیین عوامل اثرگذار بر استعمارزدایی پرداخت و از این عوامل نام برد:
- جریان عمیق بازگشت به دین که بازگشتی آگاهانه است و از روی شناخت عمیق و خستگی از نظام مدرن به وجود آمده است. در نظام مدرن، به یک جنبه از زندگی افراد نگریسته میشود و جنبههای دیگر نادیده انگاشته میشود، از این رو شاهد یک رشد کاریکاتوری ناموزون و در بسیاری از موارد مخرب و خسته کننده هستیم.
- توسعه فرهنگ مخالفت که در قالب کمپینهای اجتماعی ظهور و بروز یافته است.
- جهانیشدن و فرامحلیشدن دسترسی به اطلاعات در گذشته محرمانهبودن و سریبودن نظام سلطه باعث غافلگیری ملتهای تحت استعمار بود.
- گرهخوردن مظلومان جهان به یکدیگر در فضای شبکهای و ایجاد همبستگی میان مظلومان جهان توسعه و عمیقشدن سواد اجتماعی و دسترسی افراد عادی به مؤلفههای سواد اجتماعی
عاملی سلطه و استعمار را برخواسته از منافع و قهقهههای نظام استعماری و قدرتطلبی دانست که هدف از آن تسلط بر دیگری است. دیگری در نظام سلطه از مهمترین حق که اصل زندگی است محروم میشود.
وی همچنین، «دیگریسازی»، «جداسازی» و «دیگریهراسی» را جزء لاینفک نظام سلطه خواند و ادامه داد: دیگریسازی با محرومیت از حقوق فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شروع میشود و به محرومیت از نیازهای اساسی و حتی ازدستدادن اصل حیات منتهی میشود. در بسیاری از مواقع نتیجة آن مرگ فراگیر، بروز جنگهای بزرگ و کشتارهای جمعی است.
وی سلطه و استعمار را برخواسته از منافع و قهقهههای نظام استعماری و قدرتطلبی دانست که هدف از آن تسلط بر دیگری است.
دبیر شورای انقلاب فرهنگی به نقاشی پیکاسو اشاره کرد که در نقاشی خود فروریختن و بیرحمی به همه چیز، انسان و حیوان و طبیعت و تلاشهای بشر و قهقهه زدن بر ویرانیها را در بمباران دهکدهای در گرنیکا در سال ۱۹۳۷ به تصویر درآورده است.
وی فاجعه مسجد فاطمیة قندهار را در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۱ تکرار تاریخ و تکرار دوباره همان فاجعه و تصاویر خواند، آن هم در عصری که امید میرفت پیشرفت و فناوریهای جدید به برقرار نظام صلح و آرامش در جهان منتج شود.
به گفته عاملی، با مدرنترشدن و فراگیرترشدن فناوریها، ظرفیت خیر و شر نیز پیچیدهتر میشود. ازآنجاکه نظام سلطه غالب است، فناوریها نیز غلبه نظام شر را جدیتر میسازد. در جهان دوفضاییشده و دوجهانیشده که محیط جهانی، همهجا حاضر، رقومی، غیرمرکزی، شبکهای و یکپارچه شده است ظرفیت برای قدرت استعمارگری افزایش یافته و تمرکز بیشتری در نظامهای قدرت جهانی ایجاد شده است.
این استاد علوم ارتباطات، سلطة جهانی مجازی را «استعمار سوم» یاد کرد که در بستر الگوریتمی رشد یافته شده است و آن را در کتاب خود با عنوانمطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا در سال ۱۳۹۰ تبیین کرده است. دکتر عاملی افزود: به طور خاص، فناوریهای جدید و هوش مصنوعی ظرفیت قدرتهای سلطهگر و استعماری را در بستر الگوریتمی افزایش داده است. دانشمندان در حوزههای مختلف با هدف افزایش آسایش بشر و کمکردن مشکلات زیستی فعالیت میکنند. این درحالی است که از این ابزارها سوءاستفاده و در جهت سلطه استفاده میشود. در واقع، نظام سلطه با استفاده از هوش مصنوعی تصویر دیگری از جهان با قدرت و بیقدرت را رقم زد. امروز باید هوش مصنوعی را مفهومی سیاسی و قدرتی در خدمت استعمار بدانیم.
به گفته وی، با مدرنترشدن و فراگیرترشدن فناوریها، ظرفیت خیر و شر نیز پیچیدهتر میشود. از آنجا که نظام سلطه غالب است، فناوریها نیز غلبه نظام شر را جدیتر میسازد. در جهان دوفضاییشده و دوجهانیشده که محیط جهانی، همهجا حاضر، رقومی، غیرمرکزی، شبکهای و یکپارچه شده است ظرفیت برای قدرت استعمارگری افزایش یافته و تمرکز بیشتری در نظامهای قدرت جهانی ایجاد شده است.
مؤسس دانشکدة مطالعات جهان، جهان امروز را جهان پرسرعت و قدرتمندی خطاب کرد که در آن واحد زمان در فضای مجازی با واحد زمان در جهان واقعی تفاوت یافته است؛ در فیسبوک واحد زمان به فلیک تغییر یافته است. فلیک بزرگتر از نانوثانیه و کوچکتر از میکروثانیه و معادل ۷۰۵ میلیون و ۶۰۰ هزارم ثانیه است. در چنین جهانی زمان مداخله به نانوثانیه رسیده است. این بدین معناست که تصرفات زمانی تبدیل به ریزتراش های زمان در حد نانو ثانیه و میکرو ثانیه کوچک شده است.
عاملی در ادامه به حکمرانی اقلیت بر اکثریت اشاره داشت و آن را نوعی ساختار استعماری نخبهگرایانه خواند و افزود: نخبهگرایی ضمن خطر تبدیلشدن هوش نخبگانی به نیرنگ، مشارکت بخش عظیمی از جامعه را در نظام حکمرانی و مدیریت و فرایندیکردن قلمروهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ضعیف میکند.
وی تصریح کرد: منظورم تمامی نخبهها نیست، بلکه مرادم افرادی است که از ظرفیتهای توانش علمی و فناوریهای جدید برای تسلط بر دیگران استفاده میکنند.
این استاد علوم ارتباط با دعوت به نگاهی کلان به ظرفیتهای دادهای بر بستر امریکایی در فضای مجازی، از نظام سلطة ارتباطی بر جهان سخن گفت و آماری از حجم بالای تراکنشهای نوشتاری، صوتی و تصویری و تبادل اطلاعات را از آغاز سال ۲۰۲۱ تا ۱۸ اکتبر ۲۰۲۱ به تصویر کشید که چندبرابر جمعیت کل جهان است: تعداد ایمیل های ارسالی: ۸۰ تریلیون و ۹۸ میلیارد؛ تعداد جستجو در گوگل: ۲ تریلیون و ۴۰۹ میلیارد؛ تعداد توییتهای ارسالی: ۲۴۲ میلیارد و ۷۸۱ میلیون؛ تعداد ویدئوهای دیدهشده در یوتیوپ: ۲ تریلیون و ۳۰۶ میلیارد؛ تعداد عکسهای بارگذاریشده در اینستاگرام: ۲۷ میلیارد و ۷۵۰ میلیون.
وی ادامه داد: اینها جایپای رفتار انسانی است که در این جای پا، امکان دادهکاوی و سلطه دادهای فراهم است. مالکیت بسیاری از این دادهها برعهده نظامهای صهیونیستی است. در اصل، زیرساختهای استعماری بر نوع عمل ما تسلط دارد و مدیریت جهانی مردم جهان در نظامهای کسبوکار فراهم است.
وی بر متفاوتبودن منطق هوش نیرنگگرا و هوش صلحگرا اشاره داشت و گفت: اگر هوش رویکرد صلحگرا بیابد و بر اساس صلحگراتر بودن افراد جایگاه و موقعیت اجتماعی آنها تعریف شود، نخست آنکه هوش و معیارهای رتبهبندی هوش تغییر خواهد کرد؛ دوم، فناوریهای هوشمند و هوش مصنوعی نیز نویددهنده مسیردهی جدید برای هوش انسانی خواهد بود.
دبیر شورای انقلاب فرهنگی گریزی نیز به فلسفه واقعیتگرایی و فلسفه حقگرایی زد و گفت: در رویکرد واقعگرایی آن کس که قدرت بیشتری دارد، حق بیشتری نیز دارد. این در حالی است که در فلسفه حقگرایی نگاه احترامآمیز به همگان و ذیحق بودن همه هستی و نه فقط انسان اهمیت دارد.
عاملی ضمن نقد فلسفه دکارتی که طبیعت را کاملاً بدون عقل میداند و آن را فاقد ارزشهای ذاتی میشناسد، افزود: در فلسفه دکارتی سرکوب و سلطه بر دیگر انواع موجودات بدون هرگونه احساس گناه مشروعیت دارد. دکارت، برخلاف ارسطو، حتی در انتهای زنجیره رو به کاهش هوش جایی برای حیوانات قائل نبود. بنا بر ادعای دکارت، شناخت تنها از آن بشر است. در این فلسفه انسان بالطبع برده و انسان بالطبع ارباب وجود دارد. بنابراین این تلقی وجود دارد که برخی برای زندگیکردن و برخی برای بردگی خلق شدهاند.
سخن آخر رئیس انجمن ایرانی مطالعات جهان این بود که نگاه جنگآلود و زورمدار به زیرپاگذاشتن حقوق دیگران و حتی مرگ دیگران میانجامد و نگاه صلحآمیز به فهم و بهحسابآوردن و دستگیری از دیگران منجر میشود. جنگ رابطه اینهمانی با استعمار و صلح رابطهای اینهمانی با استعمارزدایی دارد. امروز از هر زمان دیگر، بیشتر لازم است که برای آگاهی جهانی و استعمارزدایی شناختی و نهادی و فرایندی تلاش کنیم.
نظر شما