به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، کیانوش گلزار راغب یکی از اسرای جنگ تحمیلی است که از گذر سالها روی به نوشتن خاطرات خویش و یکی از همبندانش در دوران اسارت آورده است؛ کتاب خاطرات گلزار راغب با عنوان شنام (نام عملیاتی در اواخر تیر ماه ۱۳۶۰ که با فرماندهی حاج احمد متوسلیان طراحی شد) به چاپ رسیده است؛ شنام روایت زندگی گلزار راغب طی ۱۴ ماه اسارت از سوی گروهک کومله، شهادت برادرش به دست این گروهک و ترسهای مداوم او در این دوران اسارت است.
وی پس از شنام که مقدمه ورود او به موضوع خاطره نگاری در دوران اسارت بود، کتاب دیگری نوشت که حتی مهمتر از کتاب زندگی خودش شد؛ کتاب عصرهای کریسکان، خاطرات امیر سعیدزاده (سعید سردشتی) از فعالیتهای دوران پیش از انقلاب و مجاهدتهای دفاع مقدس تا رنجهای اسارت در زندانهای کومله و دموکرات است که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
این کتاب از آن جهت حائز اهمیت است که رهبر معظم انقلاب بر آن تقریظ نوشتهاند: با اینکه نیروهای مبارز کُرد طرفدار جمهوری اسلامی را از نزدیک دیده و شناختهام، آنچه از فدارکاریهای آنان در این کتاب آمده برایم کاملاً جدید و اعجابآور است. نقش مادر و همسر هم حقّاً برجسته است. دلاوری و شجاعتِ راوی و خانوادهاش ممتاز است و نیز برخی عناصر دیگر کُردی که از آنان نام برده شده است. در کنار این درخشندگیها، رفتار قساوتآمیز و شریرانهی کسان دیگری که به دروغ از زبان مردم شریف کُرد سخن میگفتند نیز به خوبی تشریح شده است.
در ادامه گفتوگوی ما با کیانوش گلزار راغب نویسنده کتابهای شنام و عصرهای کریسکان را میخوانید.
گلزار راغب در توضیح ماهیت ادبیات پایداری و چرایی لزوم و ضرورت پرداخت به این بُعد از ادبیات به ایرنا، گفت: ادعایی در خصوص شناخت ابعاد و تاریخچه ادبیات پایداری ندارم چرا که آنچه نویسندگانی چون من در بحث ادبیات پایداری مدنظر داریم، بحث خاطره نگاری است. اما ادعای این را داریم که در بحث خاطره نگاری بومی خاص ایران در ادبیات پایداری در طی سالهای گذشته کارهای بسیاری کردهایم و خصوصا از دهه هشتاد به بعد یک جریان ادبی با عنوان «خاطره نگاری» شکل گرفته که احمدالله در حال طی کردن سیر تکاملی خود و برگرفته از مقاومت مردمی ملت ایران در دوران دفاع مقدس است.
وی افزود: این جریان کم کم در سطح منطقه رشد کرده و بیان کننده محور مقاومتی است که شهرهای ایران و فراتر از آن را پوشش میدهد؛ چنانچه شاهد بودهایم که اخیرا کتابهای خوبی در مورد مدافعان حرم وارد این عرصه شده است و امیدوارم بتوانیم این روند ادبی را به عنوان یک ابتکار اصیل ایرانی حفظ کنیم.
این نویسنده ادامه داد: ما در مبحث ادبیات پایداری سابقه طولانیای نداریم و در حال طی کردن این مسیر به سمتی مطلوب هستیم که البته در این مسیر کاستیها و نقصانهایی را داریم که به مرور زمان و با حرکت به سمت جلو میتوانیم با تقویت نقاط مطلوب خودمان این نقاط ضعف را بهبود بخشیم.
عدمدسترسی به منابع در ادبیات پایداری نیاز به ترفیع دارد
گلزار راغب در پاسخ به این پرسش که ادبیات پایداری در ایران چه مولفههایی دارد، بیشتر از چه منظری به آن توجه شده و خلاها و کاستی هایی که در ادبیات پایداری ایران وجود دارد، چیست، توضیح داد: در دوران دفاع مقدس آنچه تحت عنوان ادبیات پایداری در کشور شکل گرفت عمدتا متمرکز بر مباحث تبلیغی و حماسی بود؛ البته پس از آن دوران و گذر از رویکرد تبلیغی که نیاز آن زمان ما بود، وارد دوره عقلایی شدیم و امروز در مرحله تثبیت آن هستیم. البته باید توضیح داد که در شیوه روایت وقایع در ادبیات پایداری دو دیدگاه عمده وجود دارد: دیدگاه تاریخ پژوهی و دیدگاه روح زندگی.
وی افزود: طرفداران دیدگاه تاریخ پژوهی معتقد به ارائه دقیق اصل واقعه و روایت آن به گونهای که رخ داده است، هستند. از سوی دیگر عده ای عقیده دارند که در دل این حوادث و رویدادهای تاریخی، عوامل احساسی، انسانی، عاطفی، روح زندگی و ایمان و ارزش ها وجود دارد و می توان این عناصر و عوامل را دید و باید عواطف و احساسات انسان ها و روح و جریان زندگی هم در این وقایع و اتفاقات ارائه شود.
این نویسنده تاکید کرد: اینها روایت هایی در تقابل با یکدیگر هستند و عمدتا می بینیم که استقبال از نوع دوم بیشتر بوده است؛ چنانچه خاطرات و روایات هم از دسته دوم بوده اند و این شیوه یعنی بیان احساسات انسانی در مقابله با حوادثی چون جنگ و امثال آن مورد استقبال قرار گرفته است.
اما خلا ما در ادبیات پایداری در عدم دسترسی به منابع است؛ در این راستا که وقتی خاطره یک فرد را روایت میکنیم، حق داریم که تنها در حوزه تفکر و دید و نگاه آن فرد حرف بزنیم اما موضوع این است که به اسناد و مدارک پژوهشی آن دوره اجتماعی و تاریخی دسترسی کافی نداریم
وی افزود: در حقیقت این اسناد و مدارک پژوهشی چون اطلاعات و اسناد دسته بندی ای شده ای هستند که در اختیار نهادهایی قرار دارند، دسترسی عمومی ندارند و لازم است که خود این سازمان های نظامی و امنیتی مربوط در جهت تلاش برای انتشار آنها اقدام کنند.
در ادبیات دفاع مقدس چیزی به عنوان مقصر نداریم
گلزار راغب در ادامه و با تاکید بر این که در مرور وقایع دفاع مقدس باید حقایق و شرایط خاص این دوران را مدنظر داشت، اظهار داشت: در ادبیات دفاع مقدس چیزی به عنوان مقصر را قبول ندارم چرا که معتقدم ما در دوران دفاع مقدس تنها بودیم، ضمن این که از حداقل امکانات برخوردار بودیم و از جوانترین نیروها استفاده کردیم؛ حتی در رده فرماندهی هم، چنان فرماندهان طراز اولی نداشتیم که البته در طول زمان به دست آوردیم یعنی این افراد در این دوران به تبحر رسیدند. بر این اساس اگر سعی و خطایی هم بوده از ضروریات دفاع مقدس بوده و مقصری وجود ندارد.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا شاعران و نویسندگان دفاع مقدس در مقایسه با فیلم سازان این حوزه کمتر شناخته شدهاند، تصریح کرد: طبعا فیلمسازان با طیف وسیع و گسترده ای از مخاطبان روبرو هستند. به علاوه، این کارگردانان تعداد زیادی نیستند یعنی آنان افراد شاخص و شناخته شده ای هستند که عمدتا از طریق رسانه های رسمی و سینما و به خصوص تلویزیون آثارشان پخش می شود و به طبع آن قدرت فراگیری بیشتری دارد.
این نویسنده گفت: البته این کمرنگ بودن تولیدات نوشتاری در مقایسه با تولیدات تصویری و سینمایی به بحث ضعف های ترویج حوزه کتابخوانی باز میگردد و باید فکری برای آن شود.
اقتباس در دنیا موضوعی بسیار مهم است
گلزار راغب در پاسخ به این سوال که اقتباس در آثار سینمایی دفاع مقدس تا چه اندازه کابردی است، توضیح داد: اقتباس در دنیا موضوعی بسیار مهم است و فیلم های مطرح دنیا عمدتا از آثار برجسته اقتباس و منتج شدهاند.
اگرچه در سینماگران ما این اقبال به کتاب های خودمان مطرح و رایج نبوده اما در سال های اخیر خوشبختانه آثار خوبی منتج از آثار نویسندگان داخلی داشته ایم و امیدواریم که دراین عرصه بهبود یابیم
وی افزود: البته باید اشاره کرد که از سویی دیگر اختلاف سلیقه ها باعث شده که نگرش ها به نوعی از هم جدا شوند. آروزی من این است که روزی خاطرات ما در ادبیات پایداری در حد رمان های پرفروش خوانده شوند؛ داستان ها و رمانها عمدتا منتج از ذهن خلاق یک نویسنده است که با خلاقیت خودش داستانی را که ساخته و پرداخته ذهن است، شکل می دهد و نبوغ او در پردازش و متعاقب آن موفقیت داستان نقشی تعیین کننده دارد.
این نویسنده ادبیات پایداری بیان کرد: در واقع در نوشتن یک رمان، موضوع اسیر دست نویسنده است؛ درحالی که در بیان یک داستان واقعی، دست نویسنده بسیار بسته است چرا که حتما باید چهارچوب هایی را رعایت کند؛ ضمن این که نمی تواند از گفتمان راوی کم کند، بر آن بیفزاید یا بسته به تخیل خویش تغییری در آن ایجاد کند. این است که نویسنده ادبیات پایداری مجبور است که در چهارچوب روایت حرکت کند و تحت فشار محدودیت هاست.
در نهایت امیدوارم بتوانیم با ساختارهایی که ایجاد می کنیم و شکلی که به روایت می دهیم، زبانی را ابداع کنیم و اثر را به سطحی برسانیم که به اندازه جاذبه رمان و داستان به چشم بیاید و مورد اعتنا قرار گیرد
کیانوش گلزار راغب یکی از رزمندگانی است که چهارده ماه در زندان کومله به سر برد. پس از آزادی و در سالهای بعد توانست خاطرات خود را در کتاب شنام بنگارد و در ادامه، انتشار این خاطرات، فتح بابی شد برای نگارش خاطرات امیر سعیدزاده در کتاب عصرهای کریسکان.
نظر شما