۲۳ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۵۲
کد خبر: 84540743
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

جهادگر شهید امیر محمد اژدری تمام عشقش کمک به محرومان بود

تهران - ایرنا - جهادگر بسیجی شهید امیر محمد اژدری با وجود اینکه تمام امکانات برایش مهیا بود عشق این را داشت که به محرومان کمک کند.

به گزارش خبرنگار حوزه ایثار وشهادت ایرنا، ‌ شهید امیر محمد اژدری،  جهادگر بسیجی ساکن منطقه شمیران تهران بیشترین دغدغه اش باز کردن گره مشکلات مردم بود و بعد از شهادتش همگان متوجه گستردگی فعالیت‌هایش شدند.  تا قبل از سال ۹۳ گروه‌های عمرانی را به مناطق محروم کشور می‌برد و بعد از سال ۹۳ آغازگر اردوهای جهادی پزشکی بود که این کار بسیار کار سنگینی بود، اما او به خوبی توانست از پس آن بربیاید و با استقبال گسترده‌ای روبرو شد.

جمعه ۲۵ آبان ماه ۹۷ اتومبیل چند تن از مسئولان عضو شورای قرارگاه امام رضا (ع) که از تهران عازم مناطق محروم جنوب کشور بودند، در جاده عسلویه-پارسیان دچار سانحه شد. اعضای جهادی این قرارگاه به منظور سرکشی به گروه‌های جهادی و شناسایی مناطق محروم جنوب کشور، عازم این مناطق بودند که طی سانحه رانندگی در استان هرمزگان، جهادگر بسیجی امیر محمد اژدری درگذشت و مهدی مسکنی، دبیر قرارگاه نیز مصدوم شد.

امیر محمد اژدری ۲۵ ساله و ساکن تهران بود. او که از فعالین گروه‌های جهادی در این سال‌ها به شمار می‌رفت، بیش از هفت سال به جهاد در مناطق محروم کشور مشغول بود. مسئولیت گروه پزشکی و درمانی امام رضا (ع)، مسئولیت گروه عمرانی امام رضا (ع) و عضو شورای مرکزی قرارگاه امام رضا (ع) بود. اژدری در اکثر استان‌های کشور از جمله لرستان، خوزستان، خراسان، کرمانشاه، ایلام و ... سابقه انجام فعالیت‌های جهادی داشت. او سال گذشته در حادثه زلزله کرمانشاه از پیش‌قدمان جهادی برای کمک به مردم زلزله زده بود.

مراسم تشییع پیکر پاک جهادگر "امیرمحمد اژدری" روز ۲۷ آبان سال ۹۷ در حسینیه شماره ٢ جماران برگزار و در امام زاده اسماعیل علیه السلام به خاک سپرده شد.

رونمایی از کتاب شمرون کنار دون روایت زندگی جهادگر بسیجی

جهادگر شهید امیر محمد اژدری تمام عشقش کمک به محرومان بود

همزمان با سالگرد شهادت جهادگر "‌امیرمحمد اژدری "  آیین رونمایی از کتاب  "‌شمرون کناردون "‌ با حضور خانواده شهید و جهادگران در امامزاده اسماعیل چیذر برگزار می شود.

کتاب «شمرون کناردون»، تألیف مشترک سارا عرفانی و مریم‌السادات علویان، داستانی از زندگی جهادگر آسمانی، ‌امیرمحمد اژدری است که از سوی انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.

اژدری در اکثر استان‌های کشور ازجمله لرستان، خوزستان، خراسان، کرمانشاه، ایلام و... سابقه انجام فعالیت‌های جهادی داشت. او در حادثه زلزله کرمانشاه از پیش‌قدمان جهادی برای کمک به مردم زلزله‌زده بود. با وجود عدم حمایت‌ها، کم‌کاری‌های برخی مسئولان و کمبودها و نواقص، هیچ‌گاه از پای ننشست و تا حد امکان، تلاش خود را برای آبادی سرزمینش دریغ نکرد. کتاب «شمرون کناردون»، گوشه‌ای از زندگی ‌امیرمحمد اژدری را از نگاه خودش در قالب داستان به تصویر کشیده است.

از نظرسارا عرفانی یکی از نویسندگان کتاب مهم‌ترین نکته‌ای که «شمرون کناردون» با مخاطب در میان می‌گذارد، این بوده که مخاطبان با خواندن این اثر این نکته را دریافت کنند که در هر شغلی و جایگاهی که هستند، دلشان برای مردمی که محروم هستند، بتپد. در این کتاب تصویری از شهید اژدری ارائه شده که غم و درد آدم‌های دیگر قلبش را به درد می‌آورد. در واقع سعی شده این بی‌تفاوت‌نبودن‌ها برای مخاطب جا بیفتد. باید کتاب خوانده شود تا ببینیم چقدر مخاطب به این نکته می‌رسد و ما چقدر توانستیم در این زمینه موفق باشیم.

شهید جهادی دهه‌هفتادی به روایت پدر/ «امیرمحمد» جانش را در راه مردمش فدا کرد

پدر شهید اژدری گفت: در سفری که به تبریز داشتیم کفش چرم دست دوزی خریده بود. فردای روزی که از سفر برگشتیم، دیدیم که یک دمپایی پاره به پا دارد؛ متوجه شدیم که به جایی رفته و کسی به او گفته کفش نداری به ما بدهی؟ و او هم بخشیده بود.

حاج آقا اژدری در ابتدا با اشاره به اینکه فعالیت‌های جهادی فرزندش قدمتی دیرینه دارد، گفت: وقتی که امیرمحمد ۱۳ سال داشت برای اولین بار به اردوی جهادی رفت. او از این اردو بسیار تاثیر گرفته بود و همین شروعی بود برای فعالیت‌های جهادی ۱۳ ساله او تا اینکه در این راه به شهادت رسید.  

پدر شهید اژدری با اشاره به اینکه فرزندش دغدغه مشکلات مردم را داشت، گفت: آنقدر دغدغه و درد مردم را داشت که ما او را خیلی کم در خانه می‌دیدیم و مدام در حال رسیدگی به مشکلات، در جلسات و یا فعالیت‌های جهادی بود. عشق و دلسوزی او نسبت به مردم توصیف ناپذیر است. وی بیشتر روزهای هفته را مشغول فعالیت جهادی بود تا جایی که شاید ۲ یا ۳ روز در هفته آن هم ما او را چند ساعت در خانه می‌دیدیم و بیشترین دغدغه اش باز کردن گره مشکلات مردم بود دوستان او هم به اتفاق همین را می‌گویند که او حتی در کارهای اداری و ... نیز مشکل‌گشا بود و هر جا کار بچه‌های جهادی گیر می‌کرد به امیرمحمد زنگ می‌زدند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha