دره بادام؛ روستایی از توابع بخش چگنی شهرستان دوره در استان لرستان با جمعیتی حدود ۶۰۰ نفر؛ قریب به ۱۵۰ خانوار در آن زندگی میکنند و کشاورزی و دامداری، شغل رایج مردان این روستای زیبا در دل کوهستان است؛ آنها دو ویژگی مشخص دارند: صبور هستند و خستگیناپذیر. روستای دره بادام، زادگاه جواهر این روزهای فوتبال ایران است؛ وحید امیری.
کارشناسیاش را در رشته حقوق گرفت. حقوق خواندهها دقیق هستند و اهل سخن؛ سلاح اصلی آنها کلام است اما وحید اهل حرف زدن نبود. او همیشه حرفش را داخل زمین زده است. با پاهایش، با دوندگی بیامانش، با سختکوشی بیمثالش و با فرم همیشه خوبش. وحید در ادامه رشته مدیریت ورزشی را برای مقطع کارشناسی ارشد برگزید. مدیریت خواند و به جای مدیریت دیگر بازیکنان در درون زمین، خودش را مدیریت کرد. زندگیاش را مدیریت کرد و به دور از حاشیه کارش را انجام داد. مدیری صبور و خستگیناپذیر که حقوقدان است ولی شغل اصلیاش «فوتبال بازی کردن» است.
فروردین ۱۴۰۱ که از راه برسد شمع کیک تولد ۳۴ سالگیاش را باید فوت کند. حدود ۱۴ سال قبل بود که فوتبال را جدی گرفت. داتیس لرستان، کوثر لرستان، گهر دورود و نفت مسجدسلیمان تیمهایی بودند که در ابتدا عضوشان بود اما ماجرای وحید امیری و فوتبال تازه از ۹ سال پیش آغاز شد. زمانی که ۲۴ ساله بود. در لباس نفت تهران با یک گل زودهنگام به استقلال در ورزشگاه تختی به همه شناسانده شد و حالا در آستانه ۳۴ سالگی به یکی از محبوبترین ستارههای فوتبال ایران تبدیل شده و دو برد اخیر تیم ملی در راه جام جهانی با نبوغ بالای او به دست آمده است. فرقی نمیکند که استقلالی باشید یا پرسپولیسی یا هوادار هر تیم دیگر؛ وحید امیری ورای رنگها، محبوب همه فوتبالدوستان است.
از آن دست شخصیتهایی است که همه پدرمادرها آرزو دارند او را در قامت یک "الگو" به بچههایشان معرفی کنند. تحصیل کرده، با اخلاق، باشخصیت، حرفهای، کمحاشیه و البته فوتبالیستی کمنظیر. فراموش نکنیم که او در پستی بازی میکند که سن و سال در آن حیاتی است. بازیکنان پستهای کناری باید مدام طول زمین را طی کنند و مانند پستهای دفاع و حمله نیستند که فرصتی برای استراحت داشته باشند. آنها باید سرعت قابل توجهی داشته باشند و طبیعی است که بالا رفتن سن از میزان چابکی و سرعت آنان خواهد کاست اما اینها برای وحیدِ قصه ما ملاک و معیار قابل توجهی نیست. او نه تنها افت نکرده بلکه تجربهای که بهدست آورده، در این سالها به یاریاش آمده تا بتواند با میزان خطای کمتر، تصمیمات بهتری بگیرد و در کورسها همچنان برنده و یکهتاز باشد. زندگی حرفهای و روحیه فوقالعادهاش بر هر کلیشهای غلبه می کند.
هر مربی با هر طرز تفکری بازیکنی مثل وحید امیری را عاشقانه میخواهد. علیرضا منصوریان، یحیی گلمحمدی، برانکو ایوانکوویچ، کارلوس کیروش، مارک ویلموتس، دراگان اسکوچیچ و ... همگی جزو علاقهمندان امیری بودند. هیچ استثنایی وجود ندارد. وحید محبوب همه مربیان است. بدون کوچکترین حاشیه و با بالاترین بازدهی کارش را انجام داده و مثل یک حقوقدان زبردست مو به مو به وظایفش عمل میکند و مانند یک مدیر، بر رفتارش احاطه دارد و همچون یک دره بادامی اصیل، سختکوش بوده و با خستگی میانهای ندارد.
این روزها همه از جواهر روستای دره بادام صحبت میکنند. پسری که روز تلخ ندارد و همیشه شیرین است. همیشه میتوانید رویش حساب کنید و همیشه سربلندتان میکند. افسوسهای زیادی وجود دارد که چرا زودتر فوتبال، او را کشف نکرد تا بتواند در بالاترین سطوح فوتبال جهان خودش را نشان دهد اما حالا فرصتی برای آه کشیدن وجود ندارد. باید از داشتن این بازیکن در تیم ملی لذت ببریم و با صدای بلند به این لُر باغیرت بگوییم: "تَش دِ کَلِت شیرپیا" خودمانیاش میشود خیلی خفنی مرد همه چیز تمام.
نظر شما