به گزار خبرنگار ایرنا، رها و روشنا با مادر و مادربزرگشان آمده بودند که در یکصدمین سال شهادت میرزا کوچک از نزدیک با این قهرمان سرزمینشان آشنا شوند.
رها کایدی ۹ سال داشت و هنوز در کتابهای درسی اش چیزی از میرزا نخوانده بود ، اما مادربزرگ که خود زمانی آموزگار بود قصه های بسیاری از این مبارز وطن پرست و دلاوری هایش برای او و خواهر چهار ساله اش نقل کرده و مادر شعری را برایش خوانده بود تا در رثای میرزا، قهرمان بزرگ این دیار به خاطر بسپارد.
رها به جز شعر هدیه ای هم برای میرزا آورده بود تصویری که با انگشتان کوچکش از چهره این بزرگمرد تاریخ نهضت جنگل رسم کرده بود با چشمانی به رنگ آبی دریای خزر با تفنگی در دست برای دفاع از سرزمین و مردمانش.
همچون بسیارانی از پیر و جوان ، رفته بودم سلیمان داراب برای ادای احترام و یافتن نکته الهام بخشی برای نوشتن گزارش در سالروز شهادت میرزا و چه چیزی بهتر از حضور این سه نسل از زنان گیلان.
مادر بزرگ میمنت حاجی زاده ۳۰ سال از عمرش را به خدمت در آموزش و پرورش گیلان گذرانده و مادر محدثه متین فر ۳۷ ساله و دانش آموخته رشته محیط زیست است. به احترام ایستادند بر سر گور میرزا و فاتحه ای خواندند. رها نقاشی را گذاشته بود روی سنگ مزار و به روشنای کوچک که بازیگوشانه می خواست از سنگ بالا برود نهیب زد که "عیبه این جا قبر میرزا است"!
مادر گوشی همراهش را از کیف بیرون آورد تا عکسی از بچه ها با مجسمه میرزا به یادگار بگیرد و بعد آن را داد دست رها تا شعرش را بلند برای این قهرمان محبوب مردم گیلان بخواند.
بانو متین فر گفت : وقتی بچه بودم مادرم برایم تصنیفهایی از میرزا و مبارزاتش می خواند و با داستانهایش مرا با این بزرگ مرد تاریخ سرزمینم آشنا کرد و حالا من بچه ها را آورده ام تا میرزا را بهتر بشناسند. با مادرم قرار گذاشتیم و رفتیم مدرسه دنبال رها، می بینید که هنوز با روپوش و مقنعه است . دیروز تصمیم داشتیم بیاییم ولی ماشین خراب شد و به تعمیرگاه سپردیم . این بود که از فومن با ماشینهای کرایه ای آمدیم تا بچه ها این قهرمان تاریخ کشورمان را بهتر بشناسند .
با خودم فکر کردم چه چیزی می تواند در این روزگار این خانواده را از شهری دیگر تنها برای ادای احترام به این قهرمان ملی به آرامگاه میرزا در سلیمان داراب رشت بکشاند. میرزا کوچک جنگلی از یکصد سال پیش تاکنون به نمادی از مقاومت و شورش برابر ستم و مبارزه با تهاجم بیگانگان بدل شده است.
رد پای میرزا را می توان در داستان و شعر و ترانه و سرود، در هنرهای تجسمی ، فیلم و سینما و نمایش ، مقالات روزنامه ها و در خاطرات مردم دید.در رابطه با جنبش جنگل بیشترین تحقیق از نظر پایان نامه در کشور انجام شده است .جنبش جنگل همچون کاریزمایی بود در بین روشنفکران ایرانی برای مبارزه با استعمار و استبداد و مهر و نشان نهضت جنگل همواره به عنوان یک نشان مقدس در بین هنرمندان بود که از آن تاثیر می پذیرفتند.
جنبش جنگل ریشه در هویت جامعه معاصر ایران دارد
دکتر عباس پناهی دانشیار گروه تاریخ دانشگاه گیلان و دبیر علمی همایش بین المللی بازتاب های داخلی و بین المللی جنبش جنگل ، سبب گرایش اصحاب فرهنگ و هنر و ادب به جنبش جنگل و میرزا و تولید آثار مختلف با این موضوع را در این دانست که جنبش جنگل ریشه در هویت جامعه معاصر ایران دارد.
این محقق در مورد نهضت جنگل گفت : جنبش جنگل یکی از مهمترین وقایع تاریخ معاصر ایران به شمار می رود. چرا که تاثیری که بر حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تمام شئون جامعه ایران گذاشت بی تردید یگانه است.
نویسنده کتاب "ماخذ شناسی جنبش جنگل" خاطرنشان کرد: اساس جنبش جنگل بر استقلال ایران و مبارزه با بیگانگان استوار شده بود، زمانی که روس ها تصور می کردند که پس از وقایعی چون اولتیماتوم به ایران و از کارایی انداختن مجلس دوم، بر دار کردن آزادی خواهان تبریز و گیلان و ممنوع الورود کردن برخی از آزادیخواهان به گیلان و در پیش گرفتن سیاست روسی کردن این خطه تصور می کردند بر جامعه ایران مسلط شده اند کوچک خان به همراه یک گروه زبده سیاسی و فکری با ایجاد یک جنبش مسلحانه توانستند امپراتوری روس را که درگیر جنگ جهانی اول بود در این خطه به زانو در آورند بنابر این از این نظر از اهمیت زیادی برخوردار است.
پناهی با اشاره به همزمانی جنبش جنگل با وقایع تاریخی مثل جنگ جهانی اول، وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه اظهار داشت: جالب این که اولین نقطه ای که بلشویک ها به آن حساسیت پیدا کرده بودند ایران و گیلان بود و می پنداشتند می توانند با به خدمت گرفتن جنبش جنگل بر گیلان و در نهایت ایران و شرق میانه مسلط شوند.
مدیر مرکز اسناد و آرشیو جنبش جنگل خاطرنشان کرد: هر چند بلشویک ها در مرحله اول توانستند با جنگلی ها عهدنامه هایی را منعقد کنند که بتوانند این مساله را پیاده کنند و تردیدهایی هم که در مورد جنبش جنگل از سوی برخی مطرح می شود به سبب همین مساله است اما میرزا از اولین مذاکره ای که با بلشویک ها انجام داد بر اصل استقلال ایران و عدم تعرض نیروهای بلشویکی به ایران تاکید داشت، در مرحله اول که روس ها وارد ایران شدند بعنوان ناجیان ایران ورود کردند بنابر این هیچ نیت توسعه طلبانه ، نفوذ و به خطر افکندن استقلال ایران را مطرح نکردند اما به محض این که آنها نیات واقعی خود را نشان دادند کوچک خان از ادامه همکاری با آنها باز ایستاد ، همانگونه که میرزا به عثمانی ها روی خوش نشان داد اما بعد از این که به مناطق باختری ایران در آذربایجان و کردستان و آن نواحی دست اندازی کردند افسران عثمانی را از جرگه خود بیرون راند.
این نویسنده و پژوهشگر تاریخ تصریح کرد : وقتی پای مصالح ملی و هویت ملی در میان بود کوچک خان حاضر به هیچ گونه مصالحه ای نبود.
وی در ادامه در خصوص ابعاد دیگر شخصیتی میرزا کوچک گفت: کوچک خان به زعم من و پژوهشگران این حوزه یکی از شخصیتهای ملی گرا محسوب می شود. در آن زمان که بحث بها دادن به شاهنامه و شاهنامه خوانی مطرح نبود کوچک خان در محافل خود در جنگل بحث های شاهنامه خوانی را مطرح کرد، توجه به عمران و آبادی ، راهسازی ، مدرسه سازی ، اسلحه سازی ، خانه سازی ، گسترش سواد و علم و دانش از ویژگی های مهمی بود که جنگلی ها به آن اعتقاد و بر آن همت داشتند که در هیچ یک از جنبش های معاصر ایران مشاهده نمی کنید.
پناهی خاطرنشان کرد: میرزا و یارانش پیش از این که جنبش تبدیل به دولت و نهاد شود دست به نهاد سازی زده و برای آینده ایران چنین تصویری را ترسیم کردند. بنابر این جنبش جنگل برای تمامی حرکتهای ازادیخواهانه در ایران از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب همانند الگو بود.
عدم معامله بر سر منافع ملی ایران
این محقق در مورد شخصیت فردی میرزا گفت: در بین رهبران استقلال طلب ، آرمانخواه و مشهور سیاسی ایران از مشروطه به بعد شخصیتی مثل کوچک خان را کمتر می توان دید چون مهمترین ویژگی کوچک خان عدم معامله بر سر منافع ملی ایران بود، کوچک خان برای منافع و هویت ملی احترام بسیاری قائل بود. البته در دغدغه مذهبی کوچک خان شک و تردیدی نیست چون بعنوان یک طلبه مراحل حوزه علمیه را طی کرده بود، اما چون در عصر مشروطه دغدغه های مذهبی آنچنان که در دهه ۳۰، ۴۰، ۵۰ مطرح بود ، مطرح نبود و جامعه یک دست مذهبی و عموما متشرع بوده بنابر این دغدغه ای که از نظر کوچک خان بسیار مطرح بوده بحث استقلال ایران و جلوگیری از نفوذ بیگانگان در ایران بود که کوچک خان را بر خلاف میلش مجبور به برداشتن اسلحه کرد.
وی افزود: بر اساس گزارش هایی که اطرافیان کوچک خان مثل فخرایی ، سرتیپ پور ، مدنی و دیگران ارائه داده اند میرزا کوچک آدم بسیار ظریف و حساس ، اهل رحم و شفقت و مسالمت و صلح طلب بود و هرگز تمایلات جنگ طلبانه و خصمانه در وجودش نداشت و حتی بر کشته های خود گریه می کرد.
به اعتقاد این پژوهشگر تاریخ، استفاده میرزا از اسلحه به این دلیل بود که تمامی راهها برای اصلاح جامعه ایران و مبارزه با بیگانگان را مسدود می دانست و راهی به جز مبارزه مسلحانه نمی دید، بعد از انقلاب روسیه انگلیسی ها موفق شدند جای پای روس ها را پر کنند و این زمان در قفقاز یعنی شهر بادکوبه امروز چاههای نفت کشف شده بود و دسترسی به منابع نفت توسط عثمانی ها و بلشویک ها در جنگ جهانی اول برگ برنده ای بود بنابر این انگلیسی ها می خواستند بر منابع نفت چیره شوند تا مبادا این سلاح استراتژیک در اختیار آنها قرار گیرد.
بنابر این جنبش جنگل خاری بود بر راه آنها و از سویی جنبش جنگل اگر گسترش می یافت به عنوان الگوی موفق سیاسی در برابر استعمارگران بود و این برای انگلیسی ها گران تمام می شد.
این محقق و استاد تاریخ خاطرنشان کرد : میرزا کوچک هرچند در مبارزه خود در برابر انگلیسی ها، قزاق ها و رجال فاسد ایران نتوانست آرمانشهر خود در گیلان و در نهایت ایران را پیاده کند اما توانست با شجاعت خود الگویی از یک جنبش سیاسی اجتماعی و فرهنگی را ارائه کند.
میرزا کوچک از یک قرن پیش قهرمان ملی مردمی این سرزمین است، کسی که می کوشید مردم موطنش را از یوغ استبداد حکام داخلی و متجاوزان خارجی برهاند. این است که میرزا برای گیلانیان و ایرانیان نه یک چهره تاریخی بلکه یک الگو و نماد و چونان فانوسی دریایی یک راهنما است.
نظر شما