بهترین روش برای مدیریت مصرف انرژی چیست؟

تهران- ایرنا- کارشناس انرژی گفت: استفاده از رویکردهای اقتصاد رفتاری به جای سیاست‌های قیمتی، دارای اثرات بلندمدت‌تر و کاربردی‌تر در مدیریت مصرف انرژی است.

به گزارش روز جمعه ایرنا، با نزدیک شدن به فصل زمستان و افزایش تقاضای گاز طبیعی در کشور، بحث میزان مصرف و روش‌های چگونگی کاهش آن مجددا مورد توجه قرار گرفته است تا آنجا که به گفته مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران، مصرف گاز طبیعی کشور در سال ۹۹ در مقایسه با سال ۹۸، بیش از ۸ درصد افزایش داشته و در سال ۹۹، ۲۳۳ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی در کشور مصرف شده است.

این در حالی است که طبق گزارش سال ۱۳۹۵ ترازنامه هیدروکربوری، سهم بخش خانگی در کل مصرف گاز طبیعی، معادل حدود ۵۰ درصد بوده است که بررسی این روند بیانگر سرعت بالای افزایش رشد مصرف انرژی در بخش خانگی است که به خودی خود نمایانگر نیاز به مدیریت مصرف در این حوزه دارد.

 بررسی‌ مصرف انرژی بخش خانگی  در سایر کشورها نیز نشان می‌دهد که میزان مصرف انرژی خانگی بخش مهمی از کل مصرف انرژی را در سطح جهان به خود اختصاص می‌دهد.

در برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی سهم مصرف انرژی بخش خانگی در کل مصرف انرژی در دهه اخیر حدود ۳۰ درصد بوده است که این کشورها را نیز به سمت یافتن راه‌حل‌های کاراتر در زمینه مدیریت مصرف انرژی به ویژه در بخش خانگی سوق داده است.

کارشناس مطالعات اقتصاد رفتاری موسسه مطالعات بین المللی انرژی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی ایرنا در این رابطه با اشاره به اینکه تدوین سیاست‌ها و برنامه‌های مدیریت مصرف انرژی در جهان قدمتی پیش از ۴ دهه دارد، گفت: این سیاست‌ها در کلی‌ترین شکل به دو بخش قیمتی و غیرقیمتی طبقه‌بندی می‌شوند. در سیاست‌های قیمتی (تعدیل قیمت بازاری، ‌ تغییر تعرفه‌ها و سیاست‌های حمایتی)، فرض بر این است که با تغییر علائم بازار، ‌رفتار ‌کنندگان تحت تاثیر قرار گرفته و صرفه‌جویی انرژی رخ دهد.

«هدی پناهی نژاد»  ادامه داد: در مورد سیاست‌های غیرقیمتی اگر چه به بحث تغییر فرهنگ مصرف اشاره می‌شود اما در عمل بحث تدوین استانداردهای اجباری، بیشترین وزن را در این سیاست‌ها به خود اختصاص می‌دهد.

پناهی‌نژاد با اشاره به اینکه استفاده از رویکردهای اقتصاد رفتاری در واقع پذیرش این نکته است که تغییر رفتار مصرف‌کننده دیگر تنها از طریق علائم بازار میسر نیست، افزود: این موضوع از اینجا نشات می‌گیرد که دانش انرژی دیگر یک نظم مستقل نیست. مباحث انرژی، علوم اجتماعی و علوم اطلاعات با یکدیگر در این حوزه همپوشانی می‌یابند و این تعامل به ما در شناخت و مطالعه بهتر مباحث مربوط به مدیریت مصرف انرژی کمک می‌کند.

وی تاکید کرد: در واقع بررسی چند جانبه مباحث انرژی به ما کمک می‌کند تا علاوه بر شناسایی کاستی‌های روش‌های قبلی برای مدیریت مصرف انرژی، روش‌های نوینی پیشنهاد دهیم که دارای اثرات بلندمدت‌تر و کاربردی‌تر باشند.

این کارشناس ادامه داد: در بخش انرژی، ‌مصرف‌کنندگان انرژی عقلایی تصمیمات مصرف انرژی را برپایه هزینه، ‌مزایا و تمامی اطلاعات داخلی و خارجی در دسترس می‌گیرند. با این رویکرد، فرض می‌شود که مصرف‌کنندگان وقتی اطلاعات کافی دارند، برای صرفه‌جویی انرژی اقدام می‌کنند. ابزار عمده به کار گرفته شده در این روش، ‌ همان دستکاری قیمتی برای تاثیرگذاری بر مصرف است.

وی گفت: این در حالی است که تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که گرچه دستکاری قیمت می‌تواند اثرگذار باشد ولی این اثرگذاری کوتاه مدت و با کارایی کم‌تر نسبت به روش‌های پیشنهادی اقتصاد رفتاری است. با این حال، طبق نظریات اقتصاد رفتاری، افراد در زمان تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، تحت تاثیر محیط اطراف خود(که به آن اثر بافتی گفته می‌شود) قرار می‌گیرند و اشتباهات نظام‌مندی را در تصمیمات خود می‌کنند پس شناخت این خطاهای شناختی، می‌تواند استراتژی‌ها، ‌ابزارها و روش‌های جدیدی را برای بهبود روش‌های مدیریت مصرف پیشنهاد دهد.

پناهی نژاد با بیان اینکه خانوارها قادر هستند از دو طریق در مصرف انرژی صرفه‌جویی کنند، افزود: اول، خانوارها می‌توانند مصرف خدمات انرژی از جمله مصرف گاز را کاهش دهند. دوم، آنها می‌توانند رفتار خرید امکانات مصرف انرژی از جمله بخاری و آب‌گرم‌کن خود را اصلاح کنند و روی کارایی انرژی سرمایه‌گذاری کنند.

وی تاکید کرد: بررسی مطالعات موردی بین‌المللی در طی ۲۰ سال اخیر در کشورهای اروپایی و آمریکا در زمینه کاربرد روش‌های اقتصاد رفتاری جهت مدیریت مصرف انرژی، روش‌های گوناگونی را پیش روی ما قرار می‌دهد که از این میان، دو روش "مقایسه اجتماعی" و "برچسب انرژی" را که دارای درجات بالاتر اثرگذاری در بین کشورهای مختلف بوده‌اند.

پناهی نژاد با اشاره به اینکه "مقایسه اجتماعی" به فرآیند ارائه اطلاعات به خانوارها در مورد مصرف انرژی آنها و مقایسه با مصرف خانوارهای مشابه اشاره دارد، گفت: در واقع به تجربه‌های موفق در این حوزه، اشاره می‌کنند که کاربرد روش مقایسه اجتماعی در قبوض ارسالی برای خانوارها، میتواند اثرگذاری بیشتری نسبت به افزایش پلکانی قیمت انواع حامل‌های انرژی بخش خانگی داشته باشد.

وی ادامه داد: روش دیگری که در زمینه خرید محصولات انرژی با کارایی بیشتر در کشورهای اروپایی و آمریکا مورد استفاده قرار گرفته، تغییر اطلاعات مربوط به "برچسب‌های انرژی" برروی کالاها بوده است. منظور از برچسب انرژی، برچسبی است که اطلاعات کالا را خلاصه کرده و روی کالا در معرض دید خریدار قرار می‌دهد.

به گزارش ایرنا، دو روش مقایسه اجتماعی و برچسب‌های انرژی، تنها بخشی از روش‌های متعدد معرفی شده در حوزه اقتصاد رفتاری با هدف کاهش بیشتر مصرف انرژی نسبت به روش‌های مرسوم اقتصادی هستند و دامنه وسیعی از روش‌های پیشنهادی اقتصاد رفتاری با توجه به بافت جامعه، حجم خانوار، نوع انرژی مصرفی خانوار و همچنین سیاست‌های پیشین مدیریت مصرف هر کشور در دسترس قرار دارند که انتخاب از میان آن‌ها مستلزم بررسی‌های پایلوت در ایران جهت دست‌یابی به روش‌هایی با بیشترین اثرگذاری است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha